موقعیت ویژه خاورمیانه بین طرح کمربند و جاده چین و پروژه کریدور هند

عربستان سعودی با طرح‌های عظیم اقتصادی که در دست دارد، می‌تواند در طرح کمربند و جاده چین و پروژه کریدور هند نقش مهمی ایفا کند

شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی و نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند-AFP

اعلامیه دهلی نو درباره پروژه کریدور تجاری‌اش به خاورمیانه و اروپا رقابت بین قدرت‌های بزرگ را به‌طور چشمگیری افزایش می‌دهد؛ به‌ویژه اینکه امروز راه‌اندازی طرح‌های ابتکاری بزرگی را شاهدیم که آینده منطقه و جهان را می‌سازند. طرح بزرگ اقتصادی هند که خاورمیانه را در برمی‌گیرد، شامل توسعه حمل‌ونقل دریایی و زمینی است و شبکه‌ گسترده‌ای از جادها و خطوط آهن ایجاد خواهد کرد. در واقع مطالعه این طرح به‌گونه‌ای است که گویی دفتر تاریخ را ورق می‌زنیم.

در آغاز قرن گذشته، آلمان خط آهنی ساخت که برلین را به استانبول و سپس بغداد وصل می‌کرد و در نهایت به نزدیکی بصره و خلیج فارس می‌رساند تا کالا و سرباز را حمل کند. ترک‌ها هم که متحد آلمان بودند، خط آهن دیگری ساختند که دمشق را به امان، تبوک و مدینه متصل می‌کرد. اما پس از هشت سال بهره‌برداری از این خط آهن، افسر بریتانیایی «لورنس عربستان» این خط را منفجر کرد و آن را به‌طور کامل از بین برد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در پاییز سال ۲۰۱۳، رئیس‌جمهوری چین طرح «کمربند و جاده» را اعلام کرد. در این پروژه بزرگ و گسترده، ۱۳۹ کشور از جمله کشورهای عربی به‌ درجات متفاوتی مشارکت دارند. این مسیر از دو خط تشکیل شده است: خط زمینی آن قاره آسیا را می‌پیماید و با عبور از خاورمیانه به اروپا متصل می‌شود، در حالی که خط دریایی آن شرق را از طریق اقیانوس هند به آفریقا و آمریکای جنوبی پیوند می‌دهد.

هند با دلهره و نارضایتی به این پروژه می‌نگرد و هرچند در این زمینه مخالفت آشکاری نشان نداده، به زبان دیپلماتیک و با استناد به «استانداردهای بین‌المللی، حکومت‌داری، حاکمیت قانون، شفافیت و احترام به مرزهای دولتی»، به این طرح اعتراض کرده است؛ به‌ویژه اینکه این جاده از منطقه موردمناقشه کشمیر پاکستان، متحد چین و دروازه اصلی آن به جهان می‌گذرد.

جهان عرب از نظر اقتصادی از رقابت بین‌المللی که به افزایش رقابت سالم عربی‌ــ‌عربی منجر می‌شود، سود می‌برد. افزون بر آن، کشورهای عربی از طرح‌های بزرگ و بین‌المللی استقبال می‌کنند و سعی دارند با فراهم کردن پیش‌شرط‌های لازم، در دو پروژه بزرگ چین و هند نقش گسترده‌تری ایفا کنند.

پرسشی که در این میان مطرح می‌شود، این است که پروژه‌های کمربند و جاده و کریدور هند نیز در عین حال طرح‌های سیاسی به شمار می‌روند، در این‌ صورت، منطقه چگونه می‌تواند از قرار گرفتن در معرض تنش‌های بین‌المللی اجتناب کند؟

همان‌طور که در ابتدا اشاره کردم، توافق‌های امروز سرنوشت فردا را رقم می‌زنند. این احتمال وجود دارد که در سال‌های آینده این پروژه‌ها کشورهای منطقه را از نظر سیاسی جدا کنند و ائتلاف‌ها و سازمان‌های جدیدی سربرآورند. پروژه‌های سیاسی همچون جاده‌ها و راه‌آهن‌های نیرو‌های محور به رهبری آلمان، کانال سوئز تحت کنترل بریتانیا، سد بلند اتحاد جماهیر شوروی و زیرساخت‌های برخی فرودگاه‌ها و بندرهای متحدان ایالات متحده همواره شبکه‌ای از منافع اقتصادی بوده‌اند.

واشنگتن و دهلی متقاعد شده‌اند که در پشت طرح کمربند و جاده، انگیزه‌های تجاری و نظامی پنهانی وجود دارد. هند نیز مانند چین قدرتی در حال رشد است که می‌خواهد نفوذش را گسترش دهد و به منابع و بازارهای بیشتری دسترسی پیدا کند. در نتیجه، ابتکارهایی هر دو کشور اقتصادی و سیاسی به شمار می‌روند. ایالات متحده نیز که پس از پایان جنگ سرد حضورش را در آفریقا و آسیا کاهش داده بود، بار دیگر در حال بازگشت به میدان رقابت است.

به همین ترتیب، واشنگتن ترجیح داد روابطش را با هند به عنوان قدرت احتمالی آینده، تقویت کند، اگرچه برخی مواضع آن با برنامه‌های آمریکا همخوانی ندارد. به عنوان مثال، دهلی به منظور راضی نگه داشتن مسکو، دعوت رئیس‌جمهوری اوکراین برای حضور در اجلاس سران گروه ۲۰ را رد کرد. این تصمیم یک موضع سیاسی تاکتیکی است، به‌ویژه اینکه هند در حال حاضر با ایالات متحده روابط راهبردی نزدیک‌تری دارد و حمایت کامل آمریکا از پروژه کریدور تجاری هند با خاورمیانه و اروپا بیانگر این سیاست است.

برای خاورمیانه کدام گزینه بهتر است، چین یا هند؟

در صورت امکان، هر دو پروژه برای منطقه خاورمیانه سودمندند. به عنوان مثال، عربستان سعودی دو میلیون بشکه نفت به چین و حدود یک میلیون بشکه به هند می‌فروشد. امروز و تا سال‌های آینده، این دو کشور به عنوان دو بازار بزرگ برای عربستان سعودی به شمار می‌روند. هند برخلاف وعده نخست‌وزیر آن که می‌گوید واردات کشورش را به نصف کاهش می‌دهد، تا سال ۲۰۳۰ واردات نفتش را از پنج به هفت ملیون بشکه نفت در روز افزایش خواهد داد. بنابراین، رقابت قدرت‌های در حال رشد بر سر منابع نفتی جغرافیایی به‌ویژه منطقه خلیج فارس افزایش خواهد یافت. این رقابت تا اواسط قرن حاضر همچنان به عنوان یک رکن اساسی در برنامه‌های کشورهای بزرگ باقی خواهد ماند.

از نظر زمان‌بندی، عربستان سعودی با توجه به اینکه شش سال است روی پروژه عظیم اقتصادی‌ که در راستای ابتکارات چین و هند است، کار می‌کند، در موقعیت قوی قرار دارد. افزون بر اینکه می‌خواهد با دو قدرت نوظهور روابط اقتصای گسترده‌ای داشته باشد. البته مدیریت روابط با قدرت‌های بزرگ کار ساده‌ای نیست که علی‌رغم هماهنگی نفتی با مسکو، به پکن و دهلی هم صادرات داشت و به همکاری نظامی با ایالات متحده نیز ادامه داد.

برگرفته از روزنامه الشرق‌الاوسط

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه