بحران ناامیدی در ایران؛ نتیجه القای دشمن یا عملکرد جمهوری اسلامی؟

رهبر جمهوری اسلامی در یک سال گذشته بارها ادعا کرده است که بعضی‌ها در مدارس، دانشگاه‌ها و حتی محیط‌ کار، به‌گونه‌ای صحبت می‌کنند که جوانان از آینده ناامید شوند

ازدحام مردم در بازار بزرگ تهران‌ــ عکس خبرگزاری ایرنا

در شرایطی که کارشناسان و متخصصان درباره افزایش ناامیدی اجتماعی در جامعه ایران هشدار می‌دهند، مسئولان جمهوری اسلامی در یک هفته گذشته سعی کرده‌اند مسئله ناامیدی در جامعه ایران را تلقین و ترفند دشمنان حکومت جلوه دهند.

رهبر جمهوری اسلامی در یک سال گذشته بارها ادعا کرده است که بعضی‌ها در مدارس، دانشگاه‌ها و حتی محیط‌ کار، به‌گونه‌ای صحبت می‌کنند که جوانان از آینده ناامید شوند. علی خامنه‌ای «ناامید کردن جوان» را معادل گرفتن «فرصت و قدرت عنصر جوان از کشور و جامعه اسلامی» و آن را «یک منکر» دانسته است.

ائمه جمعه در شهرهای مختلف هم این روزها با پرداختن به مسئله ناامیدی اجتماعی مدعی شده‌اند هدف از القای احساس بی‌آیندگی در جامعه ناامید کردن مردم از آینده کشور است.

احمد علم‌الهدی، امام‌جمعه مشهد، روز جمعه اول دی‌ در خطبه‌های نماز جمعه این شهر به مسئله ناامیدی در جامعه پرداخت و گفت: «دشمنان همیشه به دنبال ناامید کردن مردم‌اند و ترویج ناامیدی و تخریب روحیه خودباوری، مهم‌ترین راهبرد دشمنان است.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به نظر می‌رسد اصرار مقام‌های عالی نظام بر نقش داشتن دشمنان در ناامید شدن مردم ایران راهکاری برای انکار تاثیر شرایط حاکم بر جامعه و شدت گرفتن احساس بی‌آیندگی در میان اقشار مختلف باشد؛ مسئله‌ای که طی سال‌های اخیر با افزایش میل به مهاجرت، افسردگی و بی‌رغبتی به مشارکت در اموری همچون انتخابات بیشتر بروز کرده است.

در شرایطی که مسئولان، به‌ویژه علی خامنه‌ای، در روزهای گذشته به‌وضوح خواستار افزایش مشارکت در انتخابات مجلس‌ شده‌اند، نتایج برخی نظرسنجی‌ها حاکی از آن است که مردم ایران کماکان و به سیاق دو انتخابات قبلی‌ مجلس در سال ۱۳۹۸ و انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰ تمایلی به مشارکت ندارد.

علی ربیعی، وزیر کابینه حسن روحانی، با استناد به نظرسنجی‌های صورت‌گرفته درباره سنجش میزان تمایل مردم به مشارکت در انتخابات پیش رو هشدار داد که برای نخستین‌ بار با نزدیک‌ شدن به زمان انتخابات از میزان تمایل مردم به مشارکت کاسته شده است. او میزان تمایل جوانان شهر تهران برای شرکت در انتخابات را بر اساس نتایج اکثر نظرسنجی‌ها، کمتر از ۱۰ درصد عنوان کرد.

میزان مشارکت انتخابات تنها شاخص آشکارکننده افزایش میزان ناامیدی در جامعه ایران و به‌ویژه جوانان این کشور نیست. بر اساس داده‌های رصدخانه مهاجرت ایران، طبق نظرسنجی صورت‌گرفته در ابتدای سال ۱۴۰۲ مشخص شد که از مجموع ۱۲ هزار شرکت‌کننده در این نظرسنجی، بیش از ۴۶.۹ درصد افراد تمایل به مهاجرت داشتند، ۱۵.۲ درصد در حال اجرای مقدمات مهاجرت بودند و ۱۵.۱ درصد هم مهاجرت کرده‌اند. ۶۶.۵ درصد این افراد شرایط حاکم بر ایران از منظر سیاسی و اقتصادی را دلیل تمایلشان به مهاجرت اعلام کردند.

شاخص دیگری که از نظر کارشناسان به‌عنوان نشانه ناامیدی در جامعه مدنظر قرار می‌گیرد، افزایش افسردگی است. علی ناظری، دبیر علمی سی‌ونهمین کنگره روانپزشکان ایران، شهریور ۱۴۰۲ اعلام کرد که آمار افسردگی در ایران طی ۲۶ سال گذشته، حدود دوبرابر شده است و در مقایسه استانی، تهران با بیشترین تعداد مبتلایان در صدر قرار دارد.

ناظری همچنین هشدار داد که بر اساس آخرین داده‌های جهانی، میزان افسردگی در ایران از متوسط جهانی فراتر رفته و در حالی‌ که در میانگین جهانی از هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت مردان بیش از سه هزار و ۵۰۰ مورد افسردگی و در جمعیت زنان نزدیک به پنج هزار مورد ثبت‌ شده است، این ارقام در ایران نشان می‌دهد که در جمعیت مردان ایرانی، به‌ازای هر ۱۰۰ هزار نفر، سه هزار و ۹۴۷ نفر و در زنان به‌ازای هر ۱۰۰ هزار نفر، پنج هزار و  ۳۷ نفر مبتلا به افسردگی‌اند.

آنچه سبب می‌شود متخصصان شرایط دو سال اخیر ایران را عامل افزایش احساس ناامیدی در جامعه بدانند، موارد موثر بر ایجاد ناامیدی از قبیل احساس بی‌آیندگی در زمینه رسیدن به خواسته‌های فردی، مشکلات اقتصادی، تناسب نداشتن میزان فعالیت با دورنمای مدنظر و همچنین محدودیت‌های گسترده‌ است.

افزایش محدودیت‌های سیاسی و اجتماعی، سرکوب هر نوع اعتراض و دخالت گسترده در سبک زندگی همچون مسئله سرکوب زنان در موضوع پوشش هرکدام عواملی موثر در ایجاد احساس نارضایتی و به‌ تبع آن احساس بی‌آیندگی مردم و به‌ویژه جوانان‌اند.

آمارهای اقتصادی هم که حاکی از تورم بیش از ۴۰ درصد در دو سال گذشته بوده، در عمل معیشت مردم را هدف قرار داده و فاصله معنادار افزایش دستمزدها و تورم امید به آینده را کمرنگ‌تر از پیش کرده است.

در حوزه مسکن نیز آمارها نشان‌دهنده آن است با در نظر گرفتن میانگین قیمت مسکن در شهر تهران، مدت انتظار خانوارهای شش دهک اول جامعه برای خانه‌دار شدن حداقل به ۶۲ سال و حداکثر به ۳۴۰ سال رسیده است. سایت ایران اکونومیست با احتساب میانگین میزان درآمد خانوارهای هر دهک محاسبه کرده که اگر خانوارها یک‌سوم درآمدشان را برای خرید خانه پس‌انداز کنند، به فرض ثبات نسبی قیمت مسکن، بازهم دهک اول ۳۴۰ سال، دهک‌های‌ دوم ‌و سوم به ترتیب ۱۶۰ و ۱۱۲ سال، دهک‌های چهارم و پنجم به ترتیب ۸۸ و ۷۲ سال و دهک ششم ۶۲ سال باید برای کسب شرایط خانه‌دار شدن منتظر بمانند که این نیز یکی دیگر از عوامل اجتماعی موثر در افزایش ناامیدی و سرخوردگی در ایران به شمار می‌رود.

در این میان، آمارهایی همچون کاهش نرخ ازدواج به‌ موازات افزایش نرخ طلاق، افزایش مصرف داروهای مرتبط با اختلالات روانی که جامعه روانشناسان اعلام کرده‌اند، هرکدام دورنمای آینده را تیره‌وتار کرده‌اند.

با وجود تمام این موارد، اصرار مقام‌های جمهوری اسلامی بر نادیده‌ گرفتن عوامل ایجاد حس ناامیدی در جامعه و ادعای این مسئله که ناامیدی نتیجه القای مخالفان جمهوری اسلامی است، نشان می‌دهد نمی‌توان به رفع بحران‌های فعلی در جامعه امیدی داشت؛ زیرا به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی حتی حاضر نیست بحرانی بودن شرایط جامعه را بپذیرد و ترجیح می‌دهد با انکار و تبلیغات، مقصر شرایط فعلی را دشمن خارجی معرفی کند.