حوثی‌ها دیگر برای عربستان سعودی یک چالش نیستند

امروز گزینه ریاض حفظ رابطه با حوثی‌ها و حتی با ایران است؛ زیرا تامین امنیت دریانوردی به یک موضوع بین‌المللی تبدیل شده است

حامیان حوثی در صنعا سلاح‌های خود را در دست گرفته‌اند - ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱ - Reuters

آیا شبه‌نظامیان حوثی از ورود به جنگ غزه سود می‌برند؟ نه، زیرا این امر از نظر سیاسی پرهزینه است و تنها سودی که گروه حوثی ممکن است از این اقدام کسب کند، به تهیه خوراک تبلیغاتی در سطوح داخلی و منطقه‌ای محدود می‌شود و اگرچه ممکن است چهره زشت حوثی‌ها به‌عنوان یک گروه شبه‌نظامی فرقه‌ای و متجاوز را تغییر دهد، این هم دستاوردی موقت است.

البته این ادعا که هدف قرار دادن واشنگتن به حوثی‌ها مشروعیت می‌بخشد هم کاملا نادرست است، زیرا در گذشته گروه‌های القاعده، داعش و الشباب سومالی به مواضع و منافع آمریکا حمله کردند اما نتوانستند هیچ‌گونه مشروعیتی کسب کنند. گروه حوثی با حملات نظامی محدودش‌ــ برخلاف القاعده که (پس از حادثه ۱۱ سپتامبر) از افغانستان پا به فرار گذاشت و باعث شد امارت طالبان در نتیجه حملات کوبنده آمریکا در سال ۲۰۰۱ سرنگون شودــ قدرت را از دست نخواهد داد، بلکه تحت تعقیب و تحریم قرار خواهد گرفت و شرایط دشوار آن دشوارتر خواهد شد.

در واقع، تهدید گروه حوثی برای خطوط کشتی‌رانی بین‌المللی در دریای سرخ نه‌تنها به تجارت غرب و اسرائیل، بلکه به مصر، عربستان سعودی، کشورهای حاشیه خلیج فارس، عراق و حتی هند و چین آسیب وارد کرده و تامین امنیت ناوبری به چالشی مهم تبدیل شده است که کشورهای جهان به‌رغم مواضع متفاوت، سر آن اتفاق‌نظر دارند. کلیه کشورهای یادشده از تشکیل ائتلاف بین‌المللی برای مقابله با حوثی‌ها سود می‌برند، حتی اگر مستقیما در آن شرکت نداشته باشند. این در حالی است که حجم دریانوردی و تجارت اسرائیل از طریق دریای سرخ حتی در مقایسه با کشورهای حوزه خلیج فارس ناچیز است.

خطرناک‌ترین نگرانی این است که ایران با استفاده از حوثی‌ها تنگه مهم و حیاتی باب‌المندب را تحت کنترل درآورد. بدون شک، چنین تحولی می‌تواند کشورهای حوزه خلیج فارس، مصر و سراسر جهان را با چالش مواجه کند؛ بنابراین، جهان به هیچ‌وجه حاضر به پذیرش این اقدام نخواهد شد. نباید فراموش کرد که جنگ ۱۹۵۶ و «تجاوز سه‌جانبه» در نتیجه عواقب ملی شدن و کنترل مصر بر کانال سوئز و همچنین جنگ ۱۹۶۷ مصر با اسرائیل به دلیل بستن تنگه تیران به وقوع پیوست.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

حوثی‌ها در دو جبهه وارد جنگ غزه شدند: جبهه اول، شلیک موشک‌های بالیستیک به سمت اسرائیل که تاثیر محدودی داشت، اما توجه دولت اسرائیل را به خود معطوف کرد و باعث شد اسرائیل صنعا را تحت پیگرد قرار دهد. هرچند گروه حوثی سال‌ها است که به دانش‌آموزان مدارس دستور می‌دهد در مراسم صبحگاهی شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر یهودی سردهند، تا قبل از وقوع جنگ غزه، اسرائیل برای گروه حوثی وابسته به رژیم ایران هیچ اهمیتی قائل نبود و به آن توجهی نمی‌کرد.

جبهه دوم، حمله حوثی‌ها به خطوط کشتی‌رانی در دریای سرخ است که به وضعیت بی‌طرفی بین‌المللی در قبال حوثی‌ها پایان داد و قدرت‌های غربی را وادار کرد گروه حوثی را در ردیف خطرناک‌ترین گروه‌ها قرار دهند. علاوه بر آن، این اقدام به ناکامی تلاش کشورهای غربی که در چند ماه گذشته به دنبال برقراری روابط دیپلماتیک با حوثی‌ها بودند، منجر شد؛ زمانی که واشنگتن، برلین و لندن بر روند عرضه سلاح و مهمات و ارائه داده‌های اطلاعاتی به عربستان سعودی محدودیت اعمال کردند، غیرمستقیم به حوثی‌ها کمک کردند.

در این میان، عربستان سعودی راه دیگری در پیش گرفت و روابط جدیدش با حوثی‌ها و طرح صلحی را که به جنگ فرامرزی پایان داد، حفظ کرد. حوثی‌ها هم به نوبه خود در طرح آشتی یمن فاصله زیادی را پیمودند. به این معنا که برای مردم عربستان سعودی و یمن همه چیز بر محور جنگ غزه نمی‌چرخد؛ به ویژه اینکه دو ملت مزبور هنوز به تلاش‌هایشان برای رهایی از تبعات جنگ ادامه می‌دهند و برای آن‌ها پایان دادن به درگیری و ناسازگاری در اولویت قرار دارد.

در واقع، تعجبی ندارد که حوثی‌ها وارد جنگ حماس شدند، زیرا شبه‌نظامیان یمن یکی از چندین گروه نیابتی وابسته به ایران‌اند که در رویکرد استفاده و مدیریت نیروهای شورشی در منطقه به موفقیت‌های بزرگی دست یافته‌ است که از جمله می‌توان به لشکر‌ فاطمیون افغانستان، حزب‌الله لبنان، جنبش‌های حماس و جهاد اسلامی در فلسطین، لشکر زینبیون پاکستان و تعدادی از  گروه‌های شبه‌نظامی عراق اشاره کرد.

در حالی که رژیم ایران به دلیل خودداری حزب‌الله (گروه نیابتی برجسته آن در منطقه) از ورود به جنگ غزه، شرمنده شده بود، ورود حوثی‌ها به جنگ باعث جبران این شرمندگی شد و تهران توانست در افکار عمومی و میان هوادارانش که از خشونت توجیه‌ناپذیر و گسترده اسرائیل علیه غیرنظامیان ابراز ناراضی می‌کردند، محبوبیت کسب کند.

با این حال، هنوز زود است که بتوان درباره پیامدهای راهبرد گسترش نفوذ و قدرت ایران در منطقه قضاوت کرد؛ به‌ویژه اینکه نفوذ رژیم ایران با گذشت زمان توسعه و از نظر جغرافیایی به‌تدریج در برابر مخالفان منطقه‌ای ایران گسترش یافته است.

تهران در معادلات منطقه‌ای، پروژه حوثی‌ها را که از دهه ۱۹۹۰ با آن در ارتباط بود، علیه عربستان سعودی و با هدف کنترل کامل یمن و ایجاد یک عامل تهدید اضافی علیه ریاض اجرا کرد. اکنون در معادله گسترده‌تر، تهران می‌خواهد با تلاش برای دسترسی به خطوط کشتی‌رانی در دریای سرخ و تهدید به آن، گروه‌های نیابتی‌اش را برای وارد کردن فشار بر آمریکا و غرب تقویت کند.

البته واشنگتن از این موضوع غافل نبود و از همان ابتدا از ماهیت نقش حوثی‌ها و احتمالات آینده آن آگاه بود، اما به جای رویارویی، سعی کرد اختلافاتش با ایران را به طور مسالمت‌آمیز پایان دهد. به همین دلیل، برجام را امضا کرد و امیدوار بود امضای این توافق‌نامه به حالت خصومت با تهران پایان دهد تا اینکه واشنگتن از درگیری‌های منطقه‌ای از جمله تنش بین ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس نگران نباشد؛ اما طرح صلح ایران و آمریکا شکست خورد و دو طرف به نقطه اول بازگشتند.

در جنگ یمن، عربستان سعودی با رویارویی با حوثی‌ها در درجه اول از خود و ثبات یمن و همچنین از امنیت منطقه و حفاظت از خطوط کشتی‌رانی در دریای سرخ که شریان مهمی برای عربستان سعودی و جهان محسوب می‌شود، محافظت می‌کرد؛ اما امروز گزینه ریاض حفظ رابطه با حوثی‌ها و حتی با ایران است؛ زیرا تامین امنیت دریانوردی به یک موضوع بین‌المللی تبدیل شده است.

برگرفته از روزنامه الشرق‌الاوسط

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه