بمب ساعتی ناایمنی در کمین بیمارستان‌های پایتخت

داده‌های رسمی نشان می‌دهند که بیش از ۷۰درصد بیمارستان‌های تهران ایمنی لازم را ندارند

حادثه آتش‌سوزی بیمارستان گاندی در شامگاه پنجشنبه پنجم بهمن بار دیگر خاطره فرویختن ساختمان‌های پلاسکو و متروپل و آتش‌سوزی در کلینیک سینا را در ذهن مردم تداعی کرد. این واقعه بار دیگر موضوع بیمارستان‌های فرسوده و ناایمن را در کانون توجه عمومی قرار داد و بسیاری از کاربران رسانه‌های اجتماعی با یادآوری آتش‌سوزی کلینیک سینا، از مسئولان جمهوری اسلامی خواستند که توضیح دهند در حدود سه سال گذشته چه اقدام موثری در جهت ایمن‌سازی مراکز درمانی انجام داده‌اند. این سوالی است که مقام‌های دولتی و شهری از پاسخگویی به آن طفره رفته‌اند.

آتش‌سوزی و انفجار مهیبی شامگاه دهم تیرماه ۱۳۹۹ در کلینیک سینا واقع در خیابان شریعتی تهران به وقوع پیوست که در نتیجه آن ۱۹ نفر کشته و شماری مجروح شدند. پس از آن سازمان آتش‌نشانی تهران اعلام کرد انفجار در انبار کلینیک که محل نگهداری سیلندرها بوده این حادثه را رقم زده است. گزارش‌ها نیز حاکی از آن بود که این مرکز درمانی تجهیزات ضروری اطفای حریق را نداشت.  

مرکز درمانی سینا نزدیک به پنج سال پس از حادثه فروریختن ساختمان پلاسکو منفجر شد. موضوع ساختمان‌های ناایمن و پرخطر که پس از فروریختن پلاسکو در کانون توجه قرار گرفته بود، با آتش‌سوزی مرکز درمانی سینا بار دیگر داغ شد. هر دو حادثه احساسات عمومی را به‌شدت جریحه‌دار کرده بودند و مطالبه مردمی برای انتشار فهرست ساختمان‌های پرخطر افزایش یافته بود، به‌ خصوص اینکه گزارش‌ها آشکار می‌کرد شمار زیادی از این ساختمان‌ها مراکز درمانی‌اند.

در همان زمان کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران در گزارشی اعلام کرد که بسیاری از مراکز درمانی و بیمارستان‌های تهران نه‌تنها تجهیزات لازم ایمنی از نظر اعلام و اطفای حریق و راه‌پله‌های اضطراری با کارکرد مناسب را ندارند، بلکه در این مراکز با توجه به ماهیتشان، تعداد قابل‌توجهی از کپسول‌های گاز اکسیژن، تجهیزات الکترونیکی و پزشکی با دمای اشتعال و ذوب پایین، الکل و منابع سوختی دیگری مانند هلیوم هم وجود دارد و این منابع سوختی در صورت بروز حادثه‌ای مانند انفجار در کلینیک سینا می‌تواند فاجعه بزرگ‌تری به بار بیاورد.

هشدارهای کارشناسان و مطالبات مردمی در نهایت به نتیجه‌ای نرسید، نهادهای امنیتی در جمهوری اسلامی از اعلام فهرست ساختمان‌های پرخطر جلوگیری کردند. حتی تعداد این ساختمان‌ها نیز به شکل مخدوش و متناقض اعلام می‌شد، تا آنجا که پیروز حناچی، شهردار پیشین تهران، تعداد ساختمان‌های ناایمن را ۳۳ هزار پلاک اعلام کرد. کمتر از دو سال پس از اعلام این خبر علیرضا زاکانی، شهردار کنونی تهران، گفت که سه هزار ساختمان «ناپایدار» در شهر تهران وجود دارد و تنها ۱۰ درصد آن‌ها به مرحله «خطر» رسیده‌اند. پس از آن نیز دیگر مقام‌های دولتی و شهری نیز شمار ساختمان‌های پرخطر را به زیر ۳۰۰ پلاک کاهش دادند.

بیمارستان‌های پرخطر؛ چالش امنیتی حکومت

فهرست ساختمان‌های پرخطر در چهار سطح بحرانی، پرخطر، کم‌خطر و ایمن دسته‌بندی شده‌اند و احتمالا تناقض در آمار ساختمان‌های در معرض خطر نیز با همین دسته‌بندی ارتباط دارد. با این حال، نقل‌قول‌هایی از مسئولان وزارت بهداشت نشان می‌دهد که شمار زیادی از ساختمان‌های سطح بحرانی را بیمارستان‌ها و مراکز درمانی تشکیل می‌دهند. مراکزی با درصد زیادی از فرسودگی و ناایمنی که به چالش امنیتی برای جمهوری اسلامی تبدیل شده‌اند.

پس از حادثه فروریختن پلاسکو و آتش‌سوزی کلینیک سینا، زهرا نژادبهرام و محسن هاشمی، دو عضو پیشین شورای شهر تهران، افشا کردند که نهادهای امنیتی اجازه نمی‌دهند فهرست ساختمان‌های پرخطر منتشر شود. دادستان وقت کل کشور نیز به صراحت گفت که «انتشار لیست ساختمان‌های پرخطر مصلحت نیست و منجر به التهاب می‌شود».

ماجرا از این قرار بود که از یک سو نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی مانع انتشار فهرست ساختمان‌های خطرآفرین می‌شدند و از سوی دیگر، نهادهای مسئول نه‌تنها اقدام موثری در جهت ایمن‌سازی این ساختمان‌ها انجام نمی‌دادند، بلکه مجوز ساخت‌وساز ساختمان‌های پرخطر دیگری نیز صادر می‌شد. نمونه بارز آن نیز مجوز ساختمان متروپل آبادان بود که اوایل خرداد ۱۴۰۱ فروریخت و در نتیجه آن دست‌کم ۴۳ نفر کشته شدند.

آمار مخدوش بیمارستان‌های پرخطر

پس از فاجعه فروریختن ساختمان متروپل آبادان، دادستانی تهران در نهایت تحت‌فشار افکار عمومی فهرست ۱۲۹ ساختمان ناایمن شهر تهران را منتشر کرد. برخی اعضای شورای شهر نیز اعلام کردند که دادستانی پیشنهاد داده است که در ورودی این ساختمان‌ها تابلو پرخطر نصب شود که مردم اطلاع داشته باشند.

حدود یک ماه پس از انتشار این فهرست، رئیس سازمان مدیریت بحران شهر تهران گفت که تعداد ساختمان‌های ناایمن شهر تهران ممکن است به ۱۵۰ یا ۲۰۰ مورد هم برسد. او در عین حال خبر داد که ۱۶ هزار ساختمان زیر ذره‌بین سازمان مدیریت بحران تهران است. در نهایت نیز خرداد سال جاری معاون حقوق عامه دادستان کل کشور فهرست ۹۳ ساختمان ناایمن در تهران از‌جمله ۹ بیمارستان پرخطر را منتشر کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

نام بیمارستان‌های امام خمینی، رسول اکرم، لولاگر، طرفه، سینا، بوعلی، شهدای یافت‌آباد، فیاض‌بخش و درمانگاه سلیم در این فهرست دیده می‌شد. اندکی پس از اعلام این فهرست، رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایران نام چند بیمارستان پرخطر دیگر از‌جمله بیمارستان‌های اکبرآبادی، شفایحیائیان، کودکان شهید فهمیده و حضرت مهدی را نیز افشا کرد. با این‌ حال، مجموع سخنان مقام‌های وزارت بهداشت و مدیران شهری آشکار می‌کند که شمار مراکز درمانی پرخطر در پایتخت بسیار بیشتر از اعداد و ارقامی است که دادستانی، وزارت بهداشت و شهرداری منتشر کرده‌اند.

کامران عبدولی، معاون حفاظت و پیشگیری از حریق سازمان آتش‌نشانی، دی‌ماه ۱۴۰۰ در خبری اعلام کرد که بیش از ۱۵۰ ساختمان درمانی در تهران در وضعیت «خطر بسیار زیاد» قرار دارند و بی‌درنگ باید برای ایمن‌سازی آن‌ها اقدام شود.

داده‌های آماری وزارت بهداشت نیز آشکار می‌کند که بیش از ۷۰ درصد بیمارستان‌های تهران ایمنی لازم را ندارند. بیشتر این بیمارستان‌ها در مناطق جنوبی و مرکزی شهر واقع‌اند. پیش‌تر حسین قناعتی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران، گفته بود که تعداد بیمارستان‌ها و مراکز درمانی پایتخت که اخطار آتش‌نشانی دارند آن‌قدر زیاد است که اگر همه آن‌ها تعطیل شوند، درمان در تهران مختل خواهد شد.

کمتر از یک ماه پیش نیز علی نصیری، رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، در همایشی با عنوان «مدیریت خطر حوادث و بلایا در نظام سلامت» گفت اوضاع پایتخت از نظر «بیمارستان‌داری» خوب نیست و سازه‌های بسیاری از مراکز درمانی آن‌قدر ناپایدار است که ممکن است هر لحظه فرو بریزند. او ضمن اشاره به تقسیم‌بندی چهارگانه میزان استحکام ساختمان‌ها گفت که «بیشتر ساختمان‌های بیمارستان‌های تهران حکم متروپل را دارند و باید درشان بسته شود».

آمار ۷۰ درصدی بیمارستان‌های فرسوده  

آمار بالای مراکز درمانی پرخطر و ناایمن در تهران دلیل واضح و مشخصی دارد، اینکه جمهوری اسلامی در بیش از چهار دهه گذشته نه‌تنها اقدام اثربخشی برای توسعه مراکز درمانی در پایتخت انجام نداده است، بلکه مراکز قدیمی را هم به‌روزرسانی و تجهیز نکرده است. زمستان سال گذشته امیر ساکی، مدیرکل منابع فیزیکی وزارت بهداشت، گفته بود که ۷۰ درصد بیمارستان‌های تهران به دلیل قدمت بالا «کاملا فرسوده» شده‌اند و امکان مقاوم‌سازی آن‌ها وجود ندارد، بنابراین باید تخریب و از نو ساخته شوند.

این مقام وزارت بهداشت همچنین خبر داد که علاوه بر اسکلت ساختمان‌های مراکز درمانی، تخت‌های بیمارستانی هم فرسوده شده‌اند به‌طوری‌که دست‌کم ۵۰ هزار تخت فرسوده فقط در شهر تهران وجود دارد و جایگزین کردن آن‌ها با تخت‌های جدید نیازمند تامین اعتبار ۱۵۰ هزار میلیارد تومانی است.

مدیرکل منابع فیزیکی وزارت بهداشت درباره مجهز نبودن برخی بیمارستان‌ها به سیستم ایمنی حریق نیز گفت در برخی از بیمارستان‌ها به‌دلیل ساختار قدیمی امکان تامین ایمنی حریق با استانداردهای جدید مقدور نیست.

امیر ساکی به‌طور تلویحی تایید کرد که تامین ایمنی حریق مورد تایید سازمان آتش‌نشانی در بیمارستان‌های دولتی «هزینه‌بر» است، اما با وجود مکاتبه‌های متعدد، سازمان برنامه‌وبودجه ردیف بودجه اختصاصی برای این موضوع در نظر نگرفته است.

او بر ‌ضرورت جایگزینی بیمارستان‌های جدید و از رده خارج کردن بیمارستان‌های فرسوده تاکید کرد و افزود: «برای تحقق این برنامه، باید اعتبارات عمرانی حوزه سلامت حداقل سه برابر حالت فعلی شود.»

از سخنان این مقام وزارت بهداشت چنین برمی‌آید که چالش اصلی ایمن‌سازی بیمارستان‌ها تامین اعتبار است. اعتباری که تامین نشدن آن به قیمت جان شهروندانی تمام می‌شود که برای درمان بیماری‌های خود به بیمارستان‌ها پناه برده‌اند، اما خطر فروریختن آوار این بیمارستان‌ها هر لحظه آنان را تهدید می‌کند.

آتش‌سوزی بیمارستان گاندی و اخطار آتش‌نشانی

بیمارستان‌های قدیمی تهران حالا از یک سو با خطر فرسودگی، آتش‌سوزی و فروریختن مواجه‌اند و از سوی دیگر خطر حوادث طبیعی مثل زلزله نیز آن‌ها را تهدید می‌کند. به‌طوری‌که در صورت بروز حادثه‌ای مثل زلزله، بیمارستان‌های فرسوده و قدیمی تهران نه‌‌تنها قادر نیستند به شهروندان خدماتی ارائه کنند، بلکه خود نیز به کانون بحران تبدیل خواهند شد. به این مورد باید خطرهایی مانند آتش‌سوزی در مراکز درمانی مانند اتفاق اخیر بیمارستان گاندی را نیز اضافه کرد.

آتش‌سوزی بیمارستان گاندی تهران روز پنجشنبه پنجم بهمن حدود کمتر از سه سال پس از انفجار مرگبار در کلینیک سینا به وقوع پیوست. این حادثه که تا ساعت‌ها نفس‌ها را در سینه‌ها حبس کرده بود، هیچ کشته‌ای برجای نگذاشت و آن‌طور که مقام‌های رسمی گفته‌اند همه بیماران و کارکنان نجات یافتند، اما وجه مشترک کلینک سینا و بیمارستان گاندی این بود که طبق گفته‌های مقام‌های شهری، هر دو مرکز درمانی اخطار آتش‌نشانی داشتند.

شامگاه پنجشنبه پس از مهار آتش‌سوزی بیمارستان گاندی، جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتش‌نشانی، اعلام کرد که این بیمارستان تاکنون سه مرتبه اخطار آتش‌نشانی دریافت کرده بود. فرماندار تهران هم بر ضرورت ایمن‌سازی ساختمان‌های پرخطر تاکید کرد.

گوش تمام کسانی که اخبار حادثه پلاسکو، آتش‌سوزی کلینیک سینا و فروریختن متروپل را دنبال کرده بودند، به سخنانی از این دست آشنا است، اما سوالی که برای افکار عمومی پیش می‌آید این است که چرا نام بیمارستان گاندی به‌رغم دریافت اخطارهای آتش‌نشانی در فهرست مراکز درمانی ناایمن نیامده بود و چرا فرمانداری و شهرداری پس از ابلاغ سه اخطار برای توقف ادامه فعالیت این مرکز درمانی و مراکز درمانی مشابه اقدامی نکردند.

بر اساس ماده ۵۵ قانون شهرداری‌ها، اگر در ساختمانی اصول ایمنی، فنی و بهداشتی رعایت نشود، شهرداری می‌تواند به مالک اخطار دهد و مانع ادامه کار آن شود؛ با وجود این قانون سختگیرانه، زدوبند‌هایی که میان شهرداری‌ها، افراد نزدیک به حکومت و نهادهای امنیتی وجود دارد، فاجعه‌هایی مثل حادثه اخیر را رقم می‌زند و در نهایت هم هیچ‌یک از نهادهای حکومتی مسئولیت چنین حوادثی را برعهده نمی‌گیرند.

اعتبار ایمن‌سازی بیمارستان‌ها کمتر از بودجه نهادهای مذهبی

وزارت بهداشت درباره اینکه ایمن‌سازی بیمارستان‌های پرخطر تهران چقدر اعتبار نیاز دارد نیز اطلاعات متناقضی ارائه می‌دهد، دی‌ماه ۱۴۰۱ مدیرکل منابع فیزیکی وزارت بهداشت گفت ایمن‌سازی بیمارستان‌های فرسوده ۱۵۰ هزار میلیارد تومان هزینه دارد. حدود شش ماه بعد در مرداد سال جاری، سعید کریمی، معاون درمان وزارت بهداشت، اعتبار مورد‌نیاز نوسازی بیمارستان‌ها را ۱۸ هزار میلیارد تومان اعلام کرد. هر دو مقام دولتی هم ادعا کردند که وزارت بهداشت چنین پولی در بساط ندارد و سازمان برنامه‌وبودجه هم از تامین این بودجه خودداری می‌کند.

خطر فروریختن آوار بیمارستان‌های فرسوده بر سر مردم و کارکنان مراکز درمانی در حالی هر لحظه آنان را تهدید می‌کند که حاکمان جمهوری اسلامی مبالغ هنگفتی از بودجه عمومی را به نهادها و سازمان‌های عقیدتی و مذهبی تزریق می‌کنند و به تامین مالی شبه‌نظامیان مورد حمایتشان در عراق، فلسطین، سوریه، لبنان و یمن ادامه می‌دهند.

اگر اعتبار ۱۸ هزار میلیارد تومانی ایمن‌سازی بیمارستان‌های تهران را مبنا قرار دهیم، با یک حساب و کتاب سرانگشتی خواهیم دید با اعتباری کمتر از آنچه قرار است در سال آینده به نهادهای مذهبی پرداخت شود، می‌توان ایمنی را به مراکز درمانی پایتخت بازگرداند، زیرا دولت ابراهیم رئیسی بیش از ۲۵ هزار میلیارد تومان بودجه برای نهادهای مذهبی و تبلیغی جمهوری اسلامی در نظر گرفته است. این رقم طبق گزارش پایگاه داده‌های باز ایران نسبت به بودجه سال قبل این نهادها بیش از ۷۰ درصد افزایش یافته است.