بهره‌جویی حکومت ایران از جنگ غزه

رژیم جمهوری اسلامی ایران از سیاست نرمش واشینگتن سود بسیاری برد، به‌ویژه زمانی که متوجه این واقعیت شد که طرح دولت بایدن مشابه طرح دولت اوباما مبتنی بر «سیاست مماشات» است

جمهوری اسلامی ایران که حماس را به‌تنهایی وارد میدان جنگ کرد، به فاجعه‌ای که در نوار غزه جریان دارد، اهمیتی نمی‌دهد. امتناع تهران و گروه‌های نیابتی وابسته به آن از حمایت از حماس در جنگ با اسرائیل به نارضایتی رهبران حماس منجر شد و نشان داد که جمهوری اسلامی ایران عملا تصمیم ندارد از حماس حمایت کند. اگر رژیم تهران می‌خواست از حماس حمایت نظامی کند، می‌توانست از طریق حزب‌الله اقدام کند؛ زیرا حزب‌الله در نزدیک‌ترین نقطه مرزی با اسرائيل مستقر است، اما کاری که حزب‌الله در جنوب لبنان انجام می‌دهد، چیزی جز هیاهو و تبلیغات نیست و در ماهیت جنگ غزه تغییری ایجاد نمی‌کند. اگر رژیم جمهوری اسلامی ایران درصدد حمایت نظامی از حماس بود، با استفاده از بلندی‌های جولان سوریه هم می‌توانست اسرائيل را هدف قرار دهد؛ اما تهران هرگز چنین اقدامی انجام نداد. پس تهران چه می‌خواهد؟

در پاسخ می‌توان گفت که جمهوری اسلامی ایران در تلاش برای دستیابی به دو هدف است:

هدف اول احیای نقش «مقاومت» در برابر اسرائیل و مشروعیت بخشیدن به شبه‌نظامیان نیابتی رژیم تهران در منطقه است، به‌ویژه پس از آنکه نقش این گروه‌ها که به ابزاری برای کشتار مردم عراق، سوریه، لبنان و یمن تبدیل شده‌اند، در چند سال گذشته کم‌رنگ شده بود. بنابراین، تهران سعی دارد با پرتاب موشک و پهپاد از طریق گروه‌های شبه‌نظامی، حضورش را در منطقه ثابت کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

هدف دوم رژیم تهران از شعار «حمایت از غزه» دستیابی به اهداف و منافع جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان است. در این مقاله سعی می‌کنیم هدف دوم رژیم تهران را که بیشتر به رویدادهای عراق و یمن مرتبط است، بررسی کنیم.

پس از آغاز جنگ در نوار غزه، گروه‌های مسلح وابسته به رژیم تهران در عراق حملاتشان به پایگاه‌های آمریکایی را تشدید کردند و منافع آمریکا را به طور بی‌سابقه‌ای هدف قرار دادند. این گروه‌ها هرچند ادعا می‌کنند هدفشان حمایت از غزه است زیرا آمریکا از اسرائيل حمایت می‌کند، مقصود اصلی آن‌ها احیای پرونده خروج آمریکا از عراق و پایان دادن به حضور ائتلاف بین‌المللی در منطقه است.

در پی تظاهرات اکتبر ۲۰۱۹ در عراق، نقش جمهوری اسلامی ایران در عراق به شدت کم‌رنگ شد. در نتیجه، تهران به احیای نقش سیاسی و نظامی‌اش در عراق نیاز دارد و می‌داند که با ادامه حضور آمریکایی‌ها در عراق نمی‌تواند عراق را به کنترل درآورد. به همین دلیل سعی می‌کند از پیامدهای جنگ حماس و اسرائيل که آن را بهترین فرصت برای اخراج آمریکا از عراق می‌داند، بهره‌جویی کند.

تصمیم تهران به ایجاد ناامنی در دریای سرخ و باب‌المندب به مسائل بین‌المللی ربط دارد. جمهوری اسلامی ایران با تهدید خطوط کشتی‌رانی بین‌المللی از طریق شبه‌نظامیان حوثی به اقتصاد ۵۵ کشور آسیب رسانده، مصرف‌کنندگان در اروپا، کشورهای حوزه مدیترانه و قاره آمریکا را تحت تاثیر قرار داده، تولید ملی مصر، سودان و اردن را کاهش داده و علاوه بر کاهش تردد کشتی‌ها در کانال سوئز، گردشگری زمستانی در خاورمیانه را هم با رکود شدیدی مواجه کرده است.

رژیم جمهوری اسلامی ایران قصد دارد دریای سرخ را نظامی کند تا بحث حمله مستقیم به ایران منتفی شود و تهران برای غنی‌سازی اورانیوم و توسعه موشک‌های بالیستیک فرصت بیشتری پیدا کند. همچنین تهران درصدد است تا با تهدید خطوط کشتی‌رانی در دریای سرخ هزینه‌های حمل‌ونقل بین‌المللی را افزایش دهد و با وادار کردن کشتی‌های تجاری به عبور از طریق دماغه امید نیک که به افزایش هزینه‌ کالاها و طولانی شدن زمان تحویل آن‌ها منجر می‌شود، از کشورهای مختلف جهان باج‌گیری کند.

جمهوری اسلامی ایران که در گذشته برای دستیابی به اهداف و منافعش آدم‌ربایی و گروگان‌گیری می‌کرد، اکنون به همان منظور کشتی‌ها را می‌رباید و خدمه آن‌ها را بازداشت می‌کند تا جهان را به پذیرش خواسته‌هایش که دامنه آن‌ها از عراق تا دریای مدیترانه و از بیروت تا صنعا را دربرمی‌گیرد، وادار کند.

تهران از سیاست نرمش واشینگتن سود بسیاری برد، به‌ویژه زمانی که متوجه این واقعیت شد که طرح دولت بایدن مشابه طرح دولت اوباما مبتنی بر «سیاست مماشات» از طریق «راهبرد مهار رژیم ایران و به رسمیت شناختن منافع آن در منطقه خلیج فارس و کشورهای همسایه عرب» است.

بنابراین زمان آن فرا رسیده است که واشینگتن بپذیرد راهبرد «مهار رژیم ایران» شکست خورده است و اگر آمریکایی‌ها برای بازدارندگی رژیم جمهوری اسلامی ایران و مقابله با آن اقدام جدی نکنند، تهران به تشدید تنش ادامه خواهد داد. این در حالی است که رژیم تهران هرگز زبان دیپلماسی را نمی‌فهمد. اعمال تحریم‌ها، رهگیری موشک‌ها و پهپادها و حتی حملات هوایی محدود به شمال یمن نتیجه نمی‌دهد؛ به ویژه اینکه رژیم جمهوری اسلامی ایران برای ادامه جنگ فرسایشی از طریق گروه‌های نیابتی‌اش آمادگی کامل دارد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه