از بوش تا پوتین: در جست‌وجوی دشمن فرضی

بزرگ‌نمایی دشمن نه تضمینی برای رسیدن به پیروزی است و نه شگردی برای نابودی تروریسم

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه‌ــ عکس از: AFP

خطرناک‌ترین تصمیم‌ها آن‌هایی‌اند که رهبران جهان هنگام خشم و عصبانیت اتخاذ می‌کنند؛ البته نه به روش جان آزبرن در نمایشنامه «با خشم به گذشته نگاه کن»، بلکه به شیوه ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه و جورج دبلیو بوش، رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا، که در اوج خشم و غضب تصمیم‌های خطرناکی گرفتند.

پس از حمله وحشتناک داعش خراسان به تالار کروکوس در حومه مسکو، روسیه در موقعیتی قرار گرفت که آمریکا پس از حملات ۱۱ سپتامبر القاعده به نیویورک و واشینگتن، در آن قرار گرفته بود. در آن زمان، بوش پسر نخواست القاعده تنها طرفی باشد که ضربه سنگینی به یک ابرقدرت وارد کرده است؛ بنابراین تصمیم گرفت در کنار اسامه بن‌لادن، رژیم طالبان در افغانستان و رژيم صدام حسین در عراق را هم دشمن خطاب کند و درصدد حمله به دو کشور یادشده برآمد.

دیک چنی، معاون بوش پسر که به سرنگونی صدام حسین تمایل بسیاری داشت، همان کسی است که در دوره ریاست‌جمهوری بوش پدر در سال ۱۹۹۴ بر لزوم امتناع از سرنگونی رژیم صدام حسین تاکید می‌کرد؛ به‌ویژه پس از آنکه عملیات طوفان صحرا صدام را به خارج کردن نیروهایش از کویت وادار کرد. او چنین استدلال می‌کرد: «وقتی وارد عراق شوید و رژیم صدام را سرنگون کنید، چه کسی را جایگزین صدام می‌کنید؟» البته همان‌طور که استیو کول در کتاب «تله آشیل» می‌نویسد، عراق عملا به یک «باتلاق» تبدیل شد.

پوتین هم نپذیرفت که دشمن یک قدرت با جاه‌طلبی‌های امپراتوری تنها داعش خراسان باشد، همین بود که دشمنی را که قبلا ساخته بود (اوکراین، آمریکا و جهان غرب) برگزید و اقدامی که بی‌درنگ انجام داد، حمله به نیروگاه‌های برق و سامانه‌های حرارتی اوکراین بود تا میلیون‌ها نفر را از برق، آب و خدمات دیگر محروم کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

با این حال، صرف‌نظر از اینکه واشینگتن می‌گوید درباره اقدامی که داعش‌ خراسان برنامه‌ریزی کرده بود به مسکو هشدار و اطلاعات دقیق داده است، حمله داعش نباید فراتر از انتظار سرویس‌های امنیتی قدرتمند روسیه می‌بود؛ به‌ویژه اینکه پوتین این حمله را توطئه سیاسی و جنگ روانی علیه روسیه می‌داند. در واقع، سازمان تروریستی داعش روندی جدید را برای حمله در اروپا آغاز کرد و حمله به تالار کرکوس باعث شد سایر کشورهای اروپایی از جمله فرانسه، آلمان و ایتالیا درصدد برآیند اقدام‌های امنیتی ویژه‌ای اتخاذ کنند.

در همین حال، ژنرال مایکل کوریلا، فرمانده ستاد فرماندهی نظامی مرکزی آمریکا (سنتکام)، به کنگره اطلاع داد که داعش خراسان این توانایی را دارد که در کمتر از شش ماه به منافع غرب، از جمله آمریکا، حمله کند. او افزود: «داعش خراسان قصد دارد به دلیل جنگ چچن، اشغال افغانستان و جنگ سوریه از روسیه انتقام بگیرد.»

از سوی دیگر، کالین کلارک، تحلیلگر امور مرتبط با مبارزه با تروریسم مرکز تحقیقاتی سوفان، مستقر در نیویورک،  می‌گوید: «داعش خراسان از دو سال پیش فعالیت‌هایش را بر روسیه متمرکز کرده است.»

با این حال بزرگ‌نمایی دشمن نه تضمینی برای کسب پیروزی است و نه شگردی برای نابودی تروریسم. همان‌طور که تهاجم آمریکا به افغانستان و عراق جز کشتار و ویرانی و هزینه هنگفتی که حدود هشت تریلیون دلار تخمین زده می‌شود، دستاوردی نداشت؛ به‌ویژه اینکه طالبان ۱۸ سال پس از سرنگون شدن رژیمشان در کابل، بار دیگر به قدرت بازگشتند و عراق هم در ورطه هرج‌ومرج و هژمونی رژیم جمهوری اسلامی ایران رها شد.

به همین ترتیب، نابودی اوکراین هم حتی اگر برای پوتین و زرادخانه نظامی‌اش آسان به نظر برسد، نه مشکل روسیه با تروریسم را حل می‌کند و نه می‌تواند موقعیتی را که روسیه در آرزوی دستیابی به آن است (نقش یک ابرقدرت در نظام چندقطبی که همه قدرت یکسانی داشته باشند) برای این کشور فراهم ‌کند. علاوه بر آن، جنگ اوکراین روسیه را به انزوای سیاسی و اقتصادی کشاند و ضربه‌ای شدیدی به اقتصاد آن وارد کرد. از طرفی حمله به اوکراین، اروپا را که پس از جنگ جهانی دوم و پایان جنگ سرد، زیر چتر حمایت هسته‌ای آمریکا به خواب عمیقی فرو رفته بود، بیدار کرد و اروپا ناگزیر شد برای مقابله با تهدید روسیه بار دیگر درصدد بازیابی قدرت نظامی‌اش برآید.

در میانه این کشمکش، مسکو با اشاره به وقوع جنگ جهانی سوم، می‌گوید که این کشور هم‌اکنون درگیر چنین جنگی است؛ در حالی که کشورهای اروپایی درباره به خطر وقوع جنگ جهانی سوم هشدار می‌دهند.

در واقع، همان‌طور که برتراند بدیع، دانشمند علوم سیاسی و متخصص روابط بین‌الملل فرانسوی، معتقد است، «جنگ اوکراین به جنگ جهانی سوم تبدیل نشد، اما جهان را گرفتار چالش‌هایی بی‌شمار کرد».

برگرفته از ایندیپندنت عربی

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

© IndependentArabia

بیشتر از دیدگاه