مرکز پژوهش‌های مجلس: ۴۷۶ شهر ایران در معرض تنش آبی قرار دارند

هم‌زمان با کسری شدید آب در آبخوان‌ها، مهاجرت‌های اقلیمی به شکل معناداری افزایش یافته‌اند

ذخیره آبی در استان سیستان و بلوچستان در شرایط بحرانی قرار دارد‌ــ خبرآنلاین

در حالی‌ که گزارش‌های پیشین وزارت نیرو تا حدود یک سال قبل تنش آبی در ۳۰۰ شهر ایران را نشان می‌داد، گزارش جدید مرکز پژوهش‌های مجلس از افزایش شهرهای دارای تنش آبی تا ۴۷۶ شهر خبر می‌دهد.

مرکز پژوهش‌های مجلس پس از بررسی وضعیت خشکسالی و مدیریت کلان آب در ۹ ماه منتهی به خرداد ۱۴۰۲، در گزارشی اعلام کرد که در این بازه زمانی، میزان بارندگی‌ها نسبت به دوره مشابه سال قبل آن ۱۴ درصد کاهش یافته، در حالی‌ که دمای هوا ۰.۷ درجه افزایش داشته است.

بر مبنای این گزارش، از ابتدای سال آبی تا پایان خرداد ۱۴۰۲، مناطقی در زاگرس شمالی، حاشیه دریای خزر، دامنه‌های جنوبی البرز و شرق ایران با پدیده خشکسالی و استان‌های چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و شمال فارس، جنوب اصفهان، غرب کرمان و کردستان با پدیده ترسالی روبرو بودند.

این گزارش می‌افزاید در این بازه زمانی،‌ به‌رغم وقوع ترسالی در مناطقی از ایران به‌ویژه استان‌های واقع در جنوب‌غربی، پهنه‌های بیشتری از سطح کشور با خشکسالی مواجه شده‌اند. شدت خشکسالی در شرق ایران بیشتر از سایر مناطق بوده و در غرب نیز خشکسالی خفیف رخ داده است.

به‌ طور کلی، از مجموع ۳۱ استان ایران، ۲۲ استان دچار کاهش بارش شده‌اند. بنابراین با وجود بهبود میانگین بارندگی‌ها، ایران برای سومین سال پیاپی دچار خشکسالی و کم‌بارشی بوده است.

خبرگزاری ایسنا به نقل از مرکز پژوهش‌های مجلس اعلام کرد که در سال ۱۴۰۲، سه درصد کل اعتبارات تملک دارایی‌هایی سرمایه‌ای به بخش آب تخصیص داده شده است.

افزایش شهرهای دارای تنش آبی که مرکز پژوهش‌های مجلس از آن خبر داده، در حالی است که بر اساس گزارش فصلی مرکز پژوهش‌های مجلس، تا انتهای خرداد ۱۴۰۲، ذخایر سدهای ایران ۳۱ میلیارد مترمکعب بوده است که این میزان نسبت به دوره مشابه سال آبی قبل از آن، ۲۰ درصد افزایش نشان می‌دهد.

همچنین گزارش اخیر مرکز پژوهش‌های مجلس آشکار می‌کند که خشکسالی در شرق ایران حادتر است؛ به‌ طوری‌ که ذخیره آبی در استان سیستان و بلوچستان در شرایط بحرانی قرار دارد و در مواردی به زیر ۱۰ درصد رسیده است.

در پی امتناع دولت مستقر افغانستان از تامین حقابه دریاچه هامون از رودخانه هیرمند، استان‌های شرقی ایران با بحران مضاعف تنش آبی مواجه شده‌اند. مقام‌های جمهوری اسلامی طی دو سال گذشته به‌تناوب وعده می‌دادند که این مسئله را از طریق گفت‌وگوهای دیپلماتیک با طالبان حل می‌کنند اما به‌رغم این وعده‌ها، طالبان همچنان از دادن حقابه ایران خودداری می‌کنند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

مقام‌های دولتی در توجیه کمبود آب همواره توپ را به زمین مردم می‌اندازند و آن‌ها را به «زیاده‌روی در مصرف آب» متهم می‌کنند اما کارشناسان یک‌صدا باور دارند آنچه ایران را به این مرحله از بحران آب رسانده، ناکارآمدی جمهوری اسلامی در مدیریت آب است.

کاوه مدنی، کنشگر محیط‌ زیست، پیش‌تر در گفت‌وگویی با نشریه نشنال، در تشریح وضعیت ایران گفته بود که «اینک به مرحله ورشکستگی آب رسیده‌ایم که یک مرحله پس از بحران است؛ زیرا چهار دهه افزایش سدسازی و افزایش استخراج معادن و نفت منابع آبی ایران را به‌شدت کاهش داده و اکنون میزان مصرف کل آب بسیار بیشتر از آب‌های تجدیدپذیر است.» به گفته این کارشناس، مشکلات آب ایران به حدی وخیم شده است که اکوسیستم‌های آن قابل نجات و برگشت‌پذیر نیستند.

اینک بحران آب با سرعت در حال گسترش به مناطق بیشتری از سرزمین ایران است. در جنوب شرقی، دریاچه هامون به مرز خشکی کامل رسیده و در شمال غربی هم دریاچه ارومیه به نابودی کامل نزدیک شده است. در شمال ایران، تالاب‌های میانکاله و انزلی حال خوشی ندارند و رودخانه ارس هم به‌شدت آلوده است. از طرفی در جنوب، هم خطری جدی رودخانه کارون و تالاب هورالعظیم را تهدید می‌کند. در نقاط مرکزی هم تالاب‌ها در آستانه خشکی کامل قرار دارند.

هم‌زمان با کسری شدید آب در سفره‌های آب زیرزمینی ایران که جمهوری اسلامی برای تقویت آن‌ها برنامه‌ای موثر ندارد، مهاجرت‌های اقلیمی نیز به شکل معناداری افزایش یافته‌اند، معیشت مردم در شهرهای دارای تنش آبی به‌شدت به خطر افتاده و فرونشست زمین در ایران هم چند برابر متوسط جهانی است.

پیش‌تر وب‌سایت تجارت نیوز در گزارشی، نوشته بود که از مجموع ۶۰۹ محدوده مطالعاتی آبخوان‌ها، ۴۱۰ محدوده وارد «وضعیت ممنوعه و بحرانی» شده‌اند و خطر وقوع سیلاب‌ هم بیش از ۵۰۰ شهر ایران را تهدید می‌کند.

به گفته کارشناسان، تنها راه نجات ایران از بحران جدی آب تغییر سیاست‌های آبی، به‌روز کردن زیرساخت‌ها، توسعه طرح‌های آبخیزداری و نجات آبخوان‌های باقی‌مانده است؛ اما عملکرد مقام‌های جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته نشان می‌دهد که رویه‌ای خلاف این در پیش گرفته‌اند.

سدسازی‌های غیراصولی، روی زمین ماندن طرح‌های آبخیزداری، فرسودگی زیرساخت‌ها، آلودگی آب، هدررفت آب و برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی دریاچه‌ها، دریاها، رودخانه‌ها و تالاب‌های ایران را در آستانه خشکی قرار داده و روند فرسایش خاک، بیابان‌زایی و بروز طوفان‌های گردوغبار را تسریع کرده است.