ثبات خاورمیانه در گرو پایان دادن به اشغال سرزمین‌های فلسطینی و حل عادلانه مسئله فلسطین است

جامعه جهانی و آمریکا باید جویای اجرای طرحی باشند که در آن حقوق و خواست‌های هر دو طرف متخاصم برآورده ‏شود

برای حل منازعه فلسطین و اسرائيل باید به ریشه این مناقشه و دلایلی که به وخامت آن منجر شده است، توجه شود. عکس از: AFP

عملیات طوفان‌ الاقصی را می‌توان نقطه عطف مهمی در تاریخ منازعه فلسطین و اسرائیل دانست، زیرا نخستین بار است که فلسطینی‌ها ابتکار عمل نظامی را به دست می‌گیرند و به هدف‌های متعددی در داخل اسرائیل حمله می‌کنند. شوک ناشی از تلفات غیرنظامیان، اسرائیل را بر آن داشت که در صدد انتقام‌جویی برآید. در نتیجه، حمله اسرائيل به نوار غزه به ویرانی و افزایش بی‌سابقه تلفات غیرنظامیان فلسطینی منجر شد.

اکنون، با توجه به تداوم جنگ و پیشروی اسرائیل در نوار غزه، این نگرانی مطرح می‌شود که ادامه وضع کنونی ممکن است راه را برای بیرون‌ راندن مردم غزه از خانه‌ و سرزمینشان به مناطق دیگر هموار کند، به‌ویژه اینکه اسرائیل مدت‌ها است برای دستیابی به این هدف می‌کوشد.

البته راهبرد دیرینه سرکوب مقاومت فلسطین در برابر اشغال اسرائيل با استفاده از زور و خشونت بیش از این کارساز نخواهد بود. نه‌تنها به این دلیل که تشدید خشونت به خشونت بیشتر می‌انجامد، بلکه به این دلیل که ادامه خشونت به وخامت بیشتر منتهی می‌شود. تنها راه بیرون‌رفت از بحران ریشه‌کن کردن علت اصلی آن، یعنی پایان دادن به اشغال سرزمین‌های فلسطینی از سوی اسرائیل برای همیشه است.

بعید است اسرائیل بتواند حماس را به‌عنوان یک گروه سازمان‌یافته یا یک نیروی فکری کاملا از بین ببرد. با این حال، حماس ممکن است به‌دلیل ضربه‌های شدیدی که متحمل می‌شود، برای مدتی از فعالیت باز بماند، اما این گروه بار دیگر فعالیت‌هایش را از سر خواهد گرفت. بنابراین، اگر اسرائيل قصد اشغال مجدد نوار غزه را داشته باشد، باید مدت اشغال کوتاه باشد و راه برای حضور گسترده نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد باز شود. افزون بر این، همه تلاش‌ها باید بر بازگرداندن حکومت مدنی، بازگشت پناهندگان، و بازسازی خدمات اولیه و مسکن متمرکز باشد. البته این آسان‌ترین مرحله از مراحل متعدد رسیدن به هدف نهایی است؛ دشوارترین کار ایجاد نظام سیاسی جدید در منطقه است.

با آنکه تشکیلات خودگردان فلسطین فلج و ناکارآمد است، این تشکیلات ناگزیر است در حال حاضر نقش رهبری را در بازسازی سیاسی غزه بر عهده بگیرد. شکی نیست که تشکیلات خودگردان فلسطین تا حد زیادی فاسد و ناکارآمد محسوب می‌شود و از سال ۲۰۰۶ تا کنون انتخاباتی برگزار نکرده است، اما حماس نیز در این مدت از برگزاری انتخابات خودداری کرده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

با این حال، شخصیت‌های فلسطینی فرهیخته و صلاحیت‌داری مانند محمد آشتیه، نخست‌وزیر کنونی، و سلام فیاض، نخست‌وزیر پیشین، می‌توانند در رسیدن به هدف مورد نظر نقش موثری ایفا کنند. جامعه جهانی می‌تواند اجرای نقش‌های مهم و برجسته را به این شخصیت‌ها واگذار کند.

گام بعدی باید تلاش برای بهبود اقتصادی باشد. در این مورد، کشورهای عربی و اتحادیه اروپا می‌توانند در مقیاس وسیع به فلسطین کمک کنند. البته این کمک‌ها نباید فقط برای بازسازی آنچه در جنگ ویران شده است باشد، زیرا هدف اصلی احیای اقتصاد فلسطین در هر دو منطقه کرانه باختری و نوار غزه است. همچنین، به‌منظور اطمینان از اثربخشی کمک‌ها و استفاده درست از آن‌ها، سازمان ملل متحد باید بر همه‌چیز نظارت داشته باشد.

افزون بر این، حمایت اقتصادی از فلسطین مستلزم پایان یافتن محاصره اقتصادی غزه از سوی اسرائیل و ایجاد امنیت برای فراهم کردن زمینه صادرات محصولات غزه و اجازه دادن به کارگران روزمزد برای عبور از غزه به اسرائیل است. اما آنچه باید در اولویت قرار گیرد جریان صدور کالا از غزه و کرانه باختری و ورود کالا به این دو منطقه است.

موضوع مهم دیگر این است که جامعه جهانی نباید همان اشتباه بزرگی را تکرار کند که یاسر عرفات در پی بازگشت به غزه در سال ۱۹۹۴ مرتکب شد. اگر تصمیم جدی برای پایان دادن درگیری وجود داشته باشد و چنین فرض شود که پیشرفت اقتصادی می‌تواند جایگزینی واقعی برای خودمختاری فلسطینیان باشد، پس لازم است برای رسیدن به هدف مورد نظر، افق سیاسی آشکاری وجود داشته باشد. از آنجا که جنگ جاری، مانند درگیری‌های گذشته، ناکارآمدی اندیشه حفظ وضع موجود را ثابت کرد، طرح سیاسی فراگیری باید ارائه شود که عملی باشد؛ درست همان‌طور که جنگ اکتبر ۱۹۷۳ راه را برای سفر انور سادات به بیت‌المقدس در سال ۱۹۷۹ هموار کرد و، در گام بعدی، زمینه امضای پیمان کمپ دیوید فراهم شد.

آمریکا، با توجه به جایگاه و وزن دیپلماتیک مهمی که دارد، باید از هر گزینه و اقدامی که هدف از آن برون‌رفت از بن‌بست کنونی باشد حمایت کند و در این راه تلاش‌ کند. برای دستیابی به راه‌حل نهایی مطابق با قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد و طرح‌های معقول و پذیرفتنی قدرت‌های منطقه‌ای، مانند ابتکار صلح عربی در سال ۲۰۰۲، چنان تلاش‌هایی باید در مذاکرات جدی واشنگتن در مرکز توجه باشد.

البته طرحی که در اولویت قرار می‌گیرد «راه‌حل دو کشور» است. جزئیات این طرح را، که با عنوان «متغیرهای کلینتون» نامیده می‌شد، دولت کلینتون در سال ۲۰۰۰ به‌صراحت بیان کرد. به‌دلیل اجرای فزاینده پروژه‌های شهرک‌سازی که در بیست و دو سال گذشته دولت اسرائیل پیش برده است، این متغیرها بسیار پیچیده شده‌اند. به هر حال، حل کردن مسائل دشواری مانند حق بازگشت آوارگان فلسطینی به خانه‌های آباء و اجدادی‌‌شان در اسرائیل و آینده بیت‌المقدس را نمی‌توان تا پایان یافتن بحران به تعویق انداخت. این اشتباه بزرگی بود که همواره در مذاکرات قبلی تکرار می‌شد، زیرا مسائل یادشده اهمیت بسیاری دارد و پیشاپیش باید درباره آن‌ها تصمیم گرفته شود.

دولت آمریکا با استفاده از تجربه مذاکره‌های قبلی باید آماده ارائه طرحی باشد که خود آن را معقول و پذیرفتنی می‌داند، نه اینکه در صدد اجرای طرحی باشد که فقط خواست‌های اسرائيل را برآورده می‌کند. سپس، روشن خواهد شد که آیا راه‌حل دو کشور، که تا کنون در حد فرضیه باقی مانده است، اجرا شدنی است یا خیر؟ اگر این طرح اجرا شدنی نباشد، آمریکا باید جویای چنان راه‌حل تک‌کشوری باشد که در آن فلسطینیان از حقوق مساوی سیاسی و مدنی در کشوری واحد برخوردار باشند.

هرچند برای رسیدن به هدف مورد نظر، یعنی پایان دادن به منازعه فلسطین و اسرائیل، هیچ راه آسانی وجود ندارد، اکنون زمان نادیده‌ گرفتن دلایل اصلی بحرانی که چند دهه طول کشیده به پایان رسیده است. کشورهای غربی هنوز صحبت از راه‌حل دو کشور می‌کنند، اما در دوره نخست‌وزیری بنیامین نتانیاهو، که طولانی‌ترین دوره نخست‌وزیری در تاریخ اسرائیل است، هیچ پیشرفتی در این مورد صورت نگرفته است. افزون بر این، بنیامین نتانیاهو پیوسته تاکید می‌کند که تشکیل کشور مستقل فلسطین را در هیچ شرایطی نخواهد پذیرفت. این در حالی است که دولت کنونی اسرائيل متشکل از حزب‌های راست افراطی است که آشکارا بر لزوم الحاق کرانه باختری به قلمرو اسرائيل و ادامه حکومت فلسطینیان بدون اعطای حقوق کامل به آن‌ها اصرار می‌ورزند.

تردیدی نیست که کشتار صدها اسرائیلی به دست حماس و هزاران فلسطینی به دست اسرائیل پس از عملیات طوفان‌ الاقصی درگیری را وارد مرحله‌ای جدید کرده است. بنابراین، لازم است با این درگیری خونین و پیامدهای آن برخورد جدی کرد تا از تکرار آن در آینده جلوگیری شود.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه