رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا: کلید امنیت خاورمیانه، مواجهه با ایران است

«ژیم ایران بحران‌های منطقه را تشدید کرده و می‌کوشد ضمن توسعه فعالیت‌های هسته‌ای و کمک به تهاجم روسیه، تا آخرین نیروهای نیابتی ‌خود بجنگد»

روز سه‌شنبه سی‌ام ژانویه (۱۰ بهمن) نشریه فارن افرز یادداشتی را به قلم ویلیام برنز، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سی‌آی‌ای) منتشر کرد.

برنز در این یادداشت به مواردی از جمله درگیری‌های کنونی خاورمیانه و نقش راهبردی ایالات‌متحده آمریکا در این زمینه، نقش رژیم ایران در تشدید بحران‌های منطقه و همچنین مخاطراتی که از سوی روسیه و چین وجود دارد پرداخت.

در ادامه، بخش‌های برگزیده‌ای از این یادداشت تفصیلی آمده است.

جاه‌طلبی‌های خطرناک پوتین

دوران پس از جنگ سرد در لحظه‌ای که روسیه در فوریه ۲۰۲۲ به اوکراین حمله کرد، به پایان قطعی رسید ... چیزی که من آموخته‌ام این است که دست کم گرفتن علاقه او به کنترل‌گری، از جمله در اوکراین، اشتباه است. بدون این کنترل‌خواهی، او معتقد است که غیرممکن است روسیه یک قدرت بزرگ باشد یا او یک رهبر بزرگ برای روسیه شناخته شود. این در حالی است که چنین واقعیت غم‌انگیز و وحشیانه‌ای پیش از این نیز روسیه را شرمسار کرده و نقاط ضعفش آشکار شده است، از اقتصاد تک‌بعدی گرفته تا قدرت نظامی گسترده و سیستم سیاسی فاسد روسیه.

جنگ پوتین در بسیاری از سطوح برای روسیه به معنای شکست است. هدف اولیه او از تصرف کی‌یف و تحت سلطه درآوردن اوکراین، احمقانه و توهم‌آمیز بود. اکنون ارتش او صدمات زیادی را متحمل شده است؛ دست‌کم ۳۱۵ هزار سرباز روسی کشته یا زخمی شده‌اند، دو سوم موجودی تانک‌های روسیه نابود شده‌اند و برنامه نوسازی نظامی پوتین که دهه‌ها طول کشیده بود، تهی شده است. اینها نتیجه مستقیم شجاعت و مهارت سربازان اوکراینی است که با حمایت غرب پشتیبانی می‌شود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

 در همین حال، اقتصاد روسیه با شکست‌های طولانی‌مدت روبه‌رو است و این کشور به‌عنوان دست نشانده اقتصادی چین، سرنوشت خود را رقم می‌زند. جاه‌طلبی‌های بیش از حد پوتین از راه دیگری نیز نتیجه معکوس داشته است: آنها ناتو را تشویق کرده‌اند که بزرگتر و قوی‌تر شود.

اگرچه به نظر نمی‌رسد که قدرت سرکوبگرانه پوتین به این زودی‌ها تضعیف شود، جنگ او در اوکراین بی‌سر و صدا قدرت او را در داخل کشور نیز از بین می‌برد. شورش کوتاه‌مدتی که در ژوئن گذشته از سوی یوگنی پریگوژین راه‌اندازی شد، یک اشاره اجمالی به برخی از ناکارآمدی‌های نهفته بود که در پشت تصویر دقیق و کنترل‌شده پوتین از شرایط روسیه وجود دارد.

امسال احتمالا سال سختی در میدان نبرد در اوکراین خواهد بود؛ آزمونی برای حفظ قدرت که پیامدهای آن فراتر از مبارزه قهرمانانه این کشور برای حفظ آزادی و استقلال خواهد بود. پوتین که مشغول بازسازی تولیدات دفاعی روسیه - با اجزای حیاتی از چین، و همچنین تسلیحات و مهمات از ایران و کره شمالی - است، همچنان گمان می‌کند که زمان به نفع او است و می‌تواند اوکراین را نابود کرده و حامیان غربی‌اش را از بین ببرد.

در چنین شرایطی، چالش اوکراین این است که غرور پوتین را خنثی کند و هزینه‌های سنگین ادامه درگیری‌ها را به روسیه نشان دهد، نه تنها با پیشرفت در خط مقدم بلکه با انجام حملات عمیق‌تر و دستیابی به دستاوردهای ثابت در دریای سیاه. در این شرایط، پوتین ممکن است دوباره درگیر بازی هسته‌ای شود. نادیده گرفتن چنین خطری احمقانه است اما در عین حال به همان اندازه احمقانه خواهد بود که بیهوده مرعوب چنین تهدیدی شویم.

نقش کنونی شی جین پینگ

هیچ کس بیشتر از رهبران چین، منتظر واکنش درمورد حمایت ایالات متحده از اوکراین نیست. چین تنها رقیب ایالات متحده است که هم قصد دارد نظم بین‌المللی را تغییر دهد و هم قدرت اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و تکنولوژیکی برای انجام این کار را دارد.

تحول اقتصادی چین در پنج دهه گذشته فوق‌العاده بوده است اما در عین حال ظهور قدرت چین با اقدامات تهدیدآمیزی همراه است. شی جین پینگ، رهبر چین، سومین دوره ریاست جمهوری خود را با قدرتی بیشتر از هر یک از پیشینیان خود از زمان مائو تسه تونگ آغاز کرده است. شی به جای استفاده از این قدرت برای تقویت و احیای سیستم بین‌المللی، به دنبال بازتعریف آن است.

 برای شی، مردی که تمایل دارد ایالات متحده را به عنوان یک قدرت در حال محو شدن ببیند، رهبری آمریکا در اوکراین قطعا غافلگیرکننده بوده است. در همین حال در نزدیکی سواحل چین، انعطاف‌پذیری شبکه متحدان و شرکای آمریکایی در سراسر اقیانوس هند-پاسیفیک تاثیری هشیارکننده بر تفکر پکن داشته است. افزون بر آن، ادامه حمایت مادی آمریکا از اوکراین پیام مهمی از عزم ایالات متحده است که به تایوان نیز کمک خواهد کرد.

در حالی که روسیه ممکن است فوری‌ترین چالش را ایجاد کند، چین تهدید بلندمدت بزرگ‌تری است و در دو سال گذشته، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا خودش را برای انعکاس این اولویت سازماندهی مجدد کرده است.

جسورتر شدن رژیم ایران از بحران‌های جاری

بحرانی که پس از حمله حماس به اسرائیل در روز هفتم اکتبر ۲۰۲۳ ایجاد شد، یادآوری دردناکی از پیچیدگی انتخاب‌هایی است که خاورمیانه همچنان برای ایالات متحده مطرح می‌کند. رقابت با چین بالاترین اولویت واشنگتن خواهد بود، اما این به آن معنا نیست که می‌تواند از چالش‌های دیگر دوری کند.

من بخش زیادی از چهار دهه گذشته را در خاورمیانه و درباره این منطقه کار کرده‌ام، و به ندرت آن را پیچیده‌تر یا انفجاری‌تر {از اکنون} دیده‌ام. پایان دادن به عملیات زمینی شدید اسرائیل در نوار غزه، رفع نیازهای گسترده انسانی غیرنظامیان فلسطینی، آزادی گروگان‌ها، جلوگیری از گسترش درگیری به دیگر جبهه‌ها در منطقه، و شکل دادن به رویکردی کاربردی برای «روز بعد» در غزه، همه و همه مشکلات فوق‌العاده دشواری به شمار می‌روند.

در عین حال امید داشتن به صلحی پایدار که امنیت اسرائیل و همچنین تشکیل کشور فلسطین را تضمین کرده و از فرصت‌های تاریخی برای عادی‌سازی روابط با عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی استفاده می‌کند نیز به شدت کار سختی است.

تصور این احتمالات در بحبوحه بحران کنونی دشوار است، اما دشوارتر آن است که تصور کنیم از این بحران بدون پیگیری جدی خارج شویم. آنچه باید مد نظر داشت این است که کلید امنیت اسرائیل – و منطقه – مواجهه با ایران است. رژیم ایران از بحران‌های جاری جسورتر شده و به نظر می‌رسد آماده است تا آخرین توانش در گروه‌های نیابتی منطقه‌ای بجنگد، در حالی که برنامه هسته‌ای خود را گسترش داده و تجاوز روسیه را ممکن می‌سازد.

در ماه‌های پس از هفتم اکتبر، حوثی‌های مورد حمایت ایران، شروع به حمله به کشتی‌های تجاری در دریای سرخ کردند و خطرات تشدید تنش در جبهه‌های دیگر همچنان ادامه دارد. در چنین شرایطی، ایالات متحده به طور انحصاری مسئول حل هیچ یک از مشکلات آزاردهنده خاورمیانه نیست؛ اما هیچ یک از آنها را نمی‌توان بدون رهبری فعال ایالات متحده مدیریت و حل کرد.