لبنان میدان دو جنگ مستقیم و نیابتی جمهوری اسلامی با اسرائیل

جبهه جنوب لبنان، خط مقدم جنگ نیابتی گسترده با اسرائيل است و مسئولیت این جنگ را حزب‌الله برعهده دارد

دود ناشی از حمله هوایی اسرائيل به شهرک خیام در جنوب لبنان. ۲۱ فوریه ۲۰۲۴. عکس از : AFP

آیا جمهوری اسلامی به راهبرد جنگ نیابتی‌اش پایان داده است یا در پاسخ به حمله به کنسولگری ایران در دمشق، رویارویی مستقیم با اسرائیل را به آن افزوده است؟ رژیم ایران، با توجه به اولویت‌هایش و تجربه طولانی‌ جنگ‌های نیابتی، اهمیت این نوع جنگ‌ها را به‌خوبی می‌داند. مارک لینچ، استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه جورج واشینگتن، می‌گوید: «هیچ‌کس در جنگ نیابتی پیروز نمی‌شود، اما جنگ‌های نیابتی راه را برای بازیکنان قدرتمند مستقل منطقه‌ای باز می‌کنند.»

جنگ راهبردی و ژئوپلیتیکی که جمهوری اسلامی در منطقه به راه انداخته است، درواقع نبردی برای پروژه منطقه‌ای آن است. همان‌طور که پیروزی‌هایی را که رژیم ایران تا کنون به دست آورده است ناشی از نقش موثر گروه‌های نیابتی آن در جنگ غیرمستقیم با اسرائيل و آمریکا است. در عین حال، رژیم ایران هیچ نگرانی ندارد که هریک از این بازیکنان قدرتمند (گروه‌های نیابتی) به‌سبب سلاح، منابع مالی و ایدئولوژی که دارند به بازیکنان مستقلی تبدیل شوند.

اکنون اگر هدف از جنگ با اسرائیل تلاش برای پایان دادن به دولت عبری باشد، جمهوری اسلامی به پیشبرد چنین جنگی قادر نیست و حتی با مداخله مستقیم و استفاده از همه ابزارهای جنگی‌اش توانایی دستیابی به این هدف را ندارد. بنابراین، خطوط قرمز آمریکا، بریتانیا و فرانسه برای حمایت از اسرائيل و فراخوان روسیه و چین برای خویشتن‌داری و پرهیز از برافروختن آتش جنگی گسترده در خاورمیانه، به این معنی است که لبنان به میدان جنگ جمهوری اسلامی و اسرائيل بدل خواهد شد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

جبهه جنوب لبنان، خط مقدم جنگ نیابتی گسترده با اسرائيل است و مسئولیت این جنگ را حزب‌الله، که ده برابر از حماس قوی‌تر است، برعهده دارد. درواقع، سراسر قلمرو لبنان به میدان جنگی با اسرائيل بدل شده است که حزب‌الله نقش اصلی را در آن ایفا می‌کند. اگرچه تلاش‌های آمریکا و فرانسه برای دست‌یابی به راه‌حلی برای توقف جنگ فرسایشی حزب‌الله و اسرائیل و اجرایی شدن قطعنامه ۱۷۰۱ و بازگرداندن کنترل مرزهای لبنان به دولت این کشور، به‌دلیل مرتبط بودن همه چیز به جنگ غزه، با شکست مواجه شد، اما پس از حمله مستقیم جمهوری اسلامی به اسرائیل، منطقه با خطرات جدی‌تری روبه‌رو شد.

با توجه به وضعیت دشوار کنونی، تنها چیزی که در حال حاضر می‌توان به شهروندان لبنان، که فروپاشی دولتشان را شاهدند، گفت این است که در لبنان نه رییس‌جمهوری وجود دارد، نه راه‌حلی برای بازگرداندن دارایی‌های دولتی و خصوصی که مافیا آن‌ها را به غارت برده‌اند پیدا می‌شود و نه می‌توان برای فرار از نقش لبنان در جنگی که محاسباتش از گستره آن کشور فراتر است، راه گریزی پیدا کرد.

افزون بر این‌ها، جنگ غزه که در طول چندین ماه گذشته در کانون توجه جامعه جهانی قرار داشت، با حمله مستقیم جمهوری اسلامی به اسرائيل، به‌گونه‌ای از کانون توجه جهان دور شد. دست‌کم گرفتن پیامدهای نقش جمهوری اسلامی در لبنان و منطقه توهمی بیش نیست. علاوه برآن، در حال حاضر برای هیچ‌کس قابل پیش‌بینی نیست که آیا جمهوری اسلامی در موضعی که پس از پایان صبر راهبردی و حمله‌ مستقیم به اسرائيل گرفت، باقی می‌ماند یا به‌دنبال فرارفتن از آن است، زیرا اسرائيل،که از حمایت همه‌جانبه آمریکا و اروپا و از دوستی روسیه و چین برخوردار است، نمی‌خواهد در کشمکش‌های منطقه به‌گونه‌ای عمل کند که گویا قدرت بازدارندگی‌اش را از دست داده است.

البته بازدارندگی زمانی بی‌معنا می‌شود که دو طرف متخاصم نشان دهند که از پیش‌ رفتن به سمت جنگ و نقض قواعد درگیری هراسی ندارد. بنابراین، لبنان در حال حاضر در وضعیتی قرار دارد که می‌تواند جولانگاهی برای درگیری و کشمکش با اسرائيل باشد و این واقعیت، با توجه به تغییری که رویارویی اخیر جمهوری اسلامی ایران و اسرائيل در قواعد درگیری ایجاد کرده است، به‌زودی آشکار خواهد شد. شلیک بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد، پاسخ محدود و جزئی نیست که بی واکنش باقی بماند و اسرائيل پاسخی به آن ندهد. افزون برآن، محاسبه پیروزی و شکست ازلحاظ راهبردی به نتایج حمله جمهوری اسلامی و عقب‌نشینی اسرائیل و غرب بستگی ندارد.

همان‌طور که کارل فون کلاوزویتس، دانشمند برجسته علوم نظامی، در تشریح ماهیت جنگ بر «اهمیت هدف سیاسی» آن تاکید می‌کند، می‌توان گفت کشمکشی که بین جمهوری اسلامی و اسرائیل در جریان است بر محور اهداف سیاسی استوار است، صرف‌نظر از اینکه در این میان مردم لبنان چه رنجی را به دوش می‌کشند و چه آسیب‌هایی را متحمل می‌شوند.

برگرفته از روزنامه نداءالوطن

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه