منظور ترامپ از «برچیدن کامل» برنامه هسته‌ای ایران چیست؟

ترامپ با پیامی روشن به قدرت بازگشت: ایران هرگز به سلاح هسته‌ای دست پیدا نخواهد کرد. اما اینکه این پیام دقیقا به چه معنا است و چگونه تحقق پیدا می‌کند همچنان نامشخص است.

دونالد ترامپ، علی خامنه‌ای و بنیامین نتانیاهو‌ــ AFP/Independent Persian combo

با نزدیک شدن به دور چهارم مذاکرات میان آمریکا و جمهوری اسلامی ایران، سیلی از اظهارنظرها، گزارش‌ها و تحلیل‌ها منتشر می‌شود. جیکوب نیگل در مقاله‌ای در اورشلیم پست می‌نویسد بسیاری از این مطالب چندان درست نیستند که یا ناشی از فقدان درک فنی‌اند یا تلاشی عامدانه برای حفظ ابهام و طولانی‌ کردن روند مذاکرات است.

نویسنده مقاله در ادامه می‌افزاید پیش از آغاز دور جدید، ضروری است وضعیت فعلی برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی روشن شود و گام‌های لازم برای تحقق هدف اعلام‌شده جامعه بین‌المللی مشخص شود: جمهوری اسلامی نباید به توانایی تولید سلاح هسته‌ای دست پیدا کند.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، با پیامی صریح بازگشته است: جمهوری اسلامی هرگز به سلاح هسته‌ای دست پیدا نخواهد کرد. اما هنوز مشخص نیست این پیام چه اقدام‌هایی شامل می‌شود و چگونه تحقق پیدا می‌کند. دو اردوگاه میان دولت ترامپ و رهبران جمهوری‌خواه پدید آمده‌ است که هر یک رویکردی متفاوت دارند.

گروه نخست جی‌دی ونس، معاون رئیس‌جمهوری، و استیو ویتکاف، نماینده ویژه امور خاورمیانه، را شامل می‌شود. گروه دوم متشکل از مارکو روبیو، وزیر خارجه، و لینزی گراهام و تام کاتن، سناتورهای ارشد جمهوری‌خواه، است. مایکل والتز، مشاور امنیت ملی پیشین، نیز از اعضای کلیدی این جریان بود که اخیرا برکنار شد. پیت هگست، وزیر دفاع، نیز تاکنون موضع شفافی اتخاذ نکرده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

ترامپ بر ضرورت «برچیدن کامل» توانمندی‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی، به‌ویژه غنی‌سازی اورانیوم، تاکید کرده است. او به‌صراحت اعلام کرده که با برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز تهران مخالف نیست، به‌شرطی که غیرنظامی باشد.

در حالی که اظهارنظرهای گروه اول مبنی بر امکان‌پذیری غنی‌سازی غیرنظامی و برچیدن کامل برنامه هسته‌ای متناقض بوده است، گروه دوم پیوسته تاکید کرده‌اند که هرگونه توافق باید به برچیدن کامل زیرساخت هسته‌ای ایران منجر شود تا از بروز درگیری نظامی جلوگیری شود. 

نیگل می‌نویسد آغاز گفت‌وگوها بدون اعمال پیش‌شرط‌های سخت علیه جمهوری اسلامی اشتباهی راهبردی بود. برجام نمونه‌ای هشداردهنده بود‌ــ توافقی که مسیر جمهوری اسلامی به‌سوی بمب را باز گذاشت، در حالی که موفقیت دیپلماتیک توصیف می‌شد.

نویسنده در ادامه می‌افزاید اکنون که مذاکرات آغاز شده‌اند، ضروری است میان برنامه هسته‌ای غیرنظامی‌ــ همچون تولید برق‌ــ و برنامه‌ای با هدف ساخت سلاح تمایز قائل شد.

برنامه‌های هسته‌ای غیرنظامی به غنی‌سازی اورانیوم در داخل کشور نیاز ندارند. ده‌ها کشور با استفاده از میله‌های سوخت وارداتی این کار را می‌کنند.

آمریکا می‌تواند متعهد شود که در صورت برچیدن کامل زیرساخت هسته‌ای ایران، سوخت مورد نیاز را در اختیار این کشور قرار دهد. آمریکا حتی می‌تواند تامین بلندمدت سوخت برای پروژه‌های غیرنظامی ایران را تضمین کند. اما جمهوری اسلامی همواره چنین پیشنهادهایی را رد کرده است. به عقیده نویسنده مقاله، ادعای جمهوری اسلامی مبنی بر بی‌اعتمادی به تامین‌کنندگان خارجی، در واقع پوششی برای هدف اصلی‌اش است، یعنی حفظ توانایی غنی‌سازی به‌عنوان گامی به‌سوی دستیابی به سلاح.

هرگونه توافقی باید تضمین کند سه عنصر کلیدی توانمندی نظامی هسته‌ای ایران‌ــ تولید مواد شکافت‌پذیر، پژوهش و توسعه تسلیحاتی، و سامانه‌های پرتاب قادر به حمل کلاهک هسته‌ا‌ی‌ــ برچیده شوند.

نیگل می‌نویسد نباید دوباره در دام «اقدام‌های اعتمادساز» افتاد، چرا که این اقدام‌ها فقط به جمهوری اسلامی فرصت می‌دهد تا سامانه‌های دفاعی‌اش را تقویت کند؛ «زمان علیه ماست. مکانیسم ماشه سازمان ملل در نوامبر ۲۰۲۵ منقضی می‌شود».

احتمال دارد که جمهوری اسلامی هرگونه پیشنهاد جدی را رد و ماهیت واقعی هدفش را آشکار کند و در پی لغو تحریم‌ها و دسترسی به دارایی‌های مسدودشده باشد، در حالی که در سایه به برنامه هسته‌ای‌اش ادامه می‌دهد.

به عقیده نویسنده، اسرائیل باید آماده اقدام باشد‌ــ ترجیحا با همکاری آمریکا، اما در صورت لزوم به‌تنهایی. او در ادامه متذکر می‌شود چنین حمله‌ای ممکن است برنامه جمهوری اسلامی را به عمق بیشتری سوق دهد و آن را وارد مرحله‌ای پیشرفته‌تر کند‌ــ به‌ویژه اگر همچنان اورانیوم با غلظت بالا و سانتریفیوژهای پیشرفته در اختیار داشته باشد. حتی ممکن است تهران درصدد کسب مشروعیت بین‌المللی برآید و خود را قربانی تجاوز معرفی کند.

نیگل در پایان می‌نویسد تیم ترامپ باید واقعیت‌های فنی برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی را به‌درستی درک کند. بی‌تردید، مقا‌م‌های اسرائیلی این تهدیدها را کاملا می‌شناسند و با طرف آمریکایی برای تنظیم سیاست‌ها و راهبردها همکاری می‌کنند.

اما در نهایت، این خود ترامپ است که باید شفافیت کامل داشته باشد. اگر واقعا مصمم است که جمهوری اسلامی ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا نکند، باید به‌صراحت مشخص کند که این به چه معنا است و بپذیرد که تنها راه ممکن، برچیدن کامل و بازگشت‌ناپذیر برنامه هسته‌ای ایران است.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه