در سالی که علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، آن را «سرمایهگذاری برای تولید» نامگذاری کرد، دهها کارخانه و کارگاه بزرگ و کوچک به دلیل قطع مکرر برق تعطیل شده یا به مرز ورشکستگی کامل رسیدهاند و هزاران کارگر با حداقل دستمزد که در این واحدها مشغول به کار بودند، بیکار و با بحران معیشتی روبرو شدهاند. این در حالی است که با وجود موج نگرانکننده بیکاری کارگران در نقاط مختلف ایران، شواهد و اظهارات مسئولان حاکی از آن است که وضعیت در تابستان پیش رو، وخیمتر هم خواهد شد.
اولتیماتوم وزارت کشور مبنی بر توقف ۱۵ روزه تولید فولاد و سیمان به دلیل محدودیتهای برقی، شوک بزرگی به این صنایع مادر وارد کرد. بر اساس ابلاغیه رسمی، خاموشی این صنایع از صبح تا غروب تعیین شده؛ اقدامی که به معنای کاهش تدریجی خوراک کورهها یا خاموشی کامل آنها است.
بررسی اخبار روزهای اخیر نشان میدهد دهها کارخانه بزرگ فولاد در خوزستان، کرمان و یزد و صنایع سیمان در اصفهان، کردستان و ایلام، بهدلیل دستور اخیر قطع برق، عملا تعطیل شدهاند.
این تعطیلیها تنها به صنایع مادر محدود نیست و صنایع خرد را نیز دربر میگیرد؛ آسیبی جدی به تولید ملی که هزاران شغل را در معرض نابودی قرار داده و امنیت اقتصادی خانواده کارگران و کارمندان شاغل در آنها را به خطر انداخته است.
پیامدهای قطع برق صنایع در سفره مردم
طبق ماده ۲۵ قانون بهبود مستمر محیط کسبوکار، در زمان کمبود برق و گاز، واحدهای تولیدی، صنعتی و کشاورزی نباید در اولویت قطع انرژی قرار گیرند. با این حال، راهکار دولت جمهوری اسلامی برای مدیریت آنچه «ناترازی انرژی» مینامد، قطع گسترده برق کارخانهها و کارگاههای تولیدی است.
علیاصغر آهنیها، نماینده کارفرمایان در شورایعالی کار، به خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران گفت که به دلیل قطعی برق، در حال حاضر تنها ۵۰ درصد ظرفیت صنایع مستقر در شهرکهای صنعتی فعالاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پیامد جدی این وضعیت موج فراگیر بیکاری کارگران، افزایش قیمت کالاها و ضربه به معیشت مردم است. به گزارش سایت فرارو، تنها در یک ماه گذشته، قیمت سیمان تقریبا دو برابر شده و از کیسهای ۱۱۵ هزار تومان به ۲۳۰ هزار تومان رسیده است. انجمن تولیدکنندگان بتن نیز نایاب شدن بتن را ناشی از کاهش تولید در پی قطعی برق دانسته است.
همزمان، از تعدیل نیرو و اخراج کارگران در بسیاری از واحدهای صنعتی و تولیدی به دلیل قطع مکرر و بدون برنامه برق هم گزارشهای متعددی منتشر شده است. به گزارش خبرگزاری ایسنا، کارخانه فولاد آریا در اردستان بهتازگی ۴۰ نفر از کارگرانش را در پی بحران برق اخراج کرده است. عباسعلی ابراهیمی، مدیر این کارخانه، به ایسنا گفت اداره برق اعلام کرده است اگر مصرف کارخانه از پنج مگاوات بیشتر شود، برق آن بهصورت خودکار قطع خواهد شد.
به گفته او، مصرف برق این واحد صنعتی ۲۲ مگاوات است و در پی هشدارها درباره کاهش مصرف، بسیاری از بخشهای کارخانه تعطیل و دهها کارگر اخراج شدند.
در اراک، کارگران کارخانه آلومینیومسازی در اعتراض به قطع مکرر برق و خطر تعطیلی کامل خطوط تولید، مقابل کارخانه تجمع کردند.
تولید در شهرک صنعتی راوند کاشان نیز در پی قطعیهای مکرر برق و نبود سوخت جایگزین، در آستانه توقف کامل قرار گرفته و قطع برق در شهرک صنعتی سپهر نظرآباد نیز کارگران را در شرایطی بحرانی قرار داده است.
تولیدکنندگان ناچار شدهاند برای ادامه فعالیت از موتور برق استفاده کنند که راهحلی پرهزینه و آزاردهنده است و این در حالی است که گازوئیل نیز نایاب است. در نتیجه، شمار زیادی از کارگران بدون دریافت حقوق، ناچار به ترک محل کار خود شدهاند.
چرخه ویرانگر قطع برق از قطع تولید تا گرانی کالا
قطع برق تنها یک مشکل فنی یا موقتی نیست، بلکه چرخهای ویرانگر را شروع میکند که پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گستردهای در پی دارد. احسان قاضیزاده هاشمی، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس، نیز این موضوع را تایید کرد و به باشگاه خبرنگاران جوان گفت که اگر قطعی برق بلندمدت باشد، بهطور حتم به تولید آسیب خواهد زد.
قاضیزاده هاشمی تصریح کرد: «قیمت تمامشده کالاها قطعا بالاتر میرود و توان رقابتی تولید ایرانی با کشورهای خارجی کاهش پیدا میکند. صادرات و درآمدهای ارزی هم افت میکند و در نتیجه، نهتنها جامعه بزرگ کارگری دچار نگرانی میشود، بلکه در حوزههای اجتماعی و اقتصادی هم آثار سنگینی به جا خواهد ماند.»
این سخنان بهروشنی نشان میدهد که قطعی برق تنها به تعطیلی کارخانهها محدود نمیشود، بلکه زنجیرهای از پیامدها را در پی دارد: از توقف تولید و بیکاری کارگران گرفته تا افزایش قیمت کالاها و در نهایت، بحران معیشتی برای تمام اقشار جامعه.
بحران ساختاری و عمیق کمبود برق
در واقع آنچه امروز با آن مواجهیم، صرفا یک اختلال مقطعی یا فصلی نیست؛ بلکه بحرانی ساختاری و عمیق است که اکنون به یکی از جدیترین تهدیدهای زیرساختی و اقتصادی در ایران بدل شده است.
به گزارش مرکز دادههای باز، بررسی آمارهای رسمی نشان میدهد که کسری مزمن برق در ایران از سال ۱۳۹۷ وارد مرحله بحرانی شد؛ بهگونهای که این کمبود در فصلهای گرم سال، به حدود ۲۵ درصد و در فصلهای سرد به حدود ۱۵ درصد میرسد. آمارها حاکی از آن است که رشد سالانه تولید عملی برق در ایران که پیش از انقلاب بیش از ۲۰ درصد بود، در سالهای اخیر به تنها ۲ درصد کاهش یافته است.
نهادهای رسمی در سال ۱۳۹۰ وقوع چنین بحرانی را پیشبینی کرده بودند و مقرر شد که سالانه دستکم ۷ درصد به ظرفیت تولید برق افزوده شود؛ با این حال، این هدف هرگز محقق نشد و شکاف میان عرضه و تقاضای برق بهطور فزایندهای گسترش یافت.
در حال حاضر، بیش از ۹۰ درصد برق ایران را نیروگاههای حرارتی تامین میکنند. در حالی که سهم انرژیهای تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی و همچنین انرژی هستهای هر یک تنها حدود ۱ درصد است. باقیمانده برق نیز از نیروگاههای آبی تامین میشود.
با توجه به کسری گاز، خشکسالیهای مداوم و کاهش سطح آب سدها، کمبود برق اکنون به مشکلی دائمی در تمام فصول سال تبدیل شده است و ایران در حال حاضر با کمبود برق به میزان حدود ۲۵ هزار مگاوات مواجه است. به طوری که اگر تمام ظرفیت تولید برق کشورهای همسایه مانند جمهوری آذربایجان، ارمنستان و ترکمنستان هم به ایران اختصاص یابد، این کسری جبران نخواهد شد.
بر اساس براوردهای موجود، حتی اگر ایران بتواند رشد سالانه تولید برق خود را بیش از پنج برابر افزایش دهد، باز هم دستکم، یک دهه زمان نیاز است تا شکاف میان عرضه و تقاضا بهطور کامل پر شود.