کشته شدن ارشدترین فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی و معاونانشان براثر حملات اسرائیل، علی خامنهای، رهبر نظام ایران، را در بحرانیترین شرایط ممکن قرار داده است.
نهادهای حکومتی در ایران اعلام کردهاند که محمدحسین باقری، فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح، حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، غلامعلی رشید، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا، امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه، مهدی ربانی، معاون عملیات ستادکل نیروهای مسلح، غلامرضا محرابی، معاون اطلاعات ستادکل نیروهای مسلح، داوود شیخیان، فرمانده پدافند نیروی هوافضای سپاه، مسعود شانهئی، رئیس دفتر فرماندهی کل سپاه پاسداران، و خسرو حسنی، جانشین اطلاعات نیروی هوافضای سپاه، در عملیات بامداد جمعه اسرائیل کشته شدهاند.
درحالی که ارتش اسرائیل میگوید بیش از ۲۰ فرمانده نظامی جمهوری اسلامی را به قتل رسانده است، در گزارش جدید سپاه پاسداران آمده است که محمود باقری، محمدباقر طاهرپور، منصور صفرپور، مسعود طیب و جواد جرسرا، که همگی از فرماندهان ارشد این نهاد نظامی محسوب میشدند، نیز جانشان را از دست دادهاند. همزمان خبر کشته شدن علی شمخانی، مشاور سیاسی خامنهای و مسئول اصلی پرونده هستهای ایران، نیز در برخی از رسانههای دولتی منتشر شده است.
همچنین با گذشت حدود ۶۰ ساعت از اولین حملات اسرائیل، هیچ تصویر و خبر موثقی از وضعیت دیگر فرماندهان نظامی ارشد جمهوری اسلامی مانند اسماعیل قاآنی، فرمانده سپاه قدس، یا عزیز نصیرزاده، وزیر دفاع نظام ایران، انتشار نیافته است.
در چنین شرایطی، علی خامنهای عبدالرحیم موسوی را به جای باقری در سمت فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح، محمد پاکپور را به جای حسین سلامی به فرماندهی کل سپاه پاسداران، علی شادمانی را به جای غلامعلی رشید به فرماندهی قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا و مجید موسوی را به جای حاجیزاده به سمت فرماندهی نیروی هوافضای سپاه منصوب کند.
بررسی سوابق و کارنامه چهار فرمانده جدید نشان میدهد که اگرچه آنان پیش از این نیز در ردههای بالای نظامی قرار داشتند، اما هرگز همچون فرماندهان کشتهشده روابط نزدیک و صمیمانهای با علی خامنهای نداشتهاند و در ساختار قدرت سیاسی جمهوری اسلامی و تصمیمگیریهای کلان حکومت نقش موثری ایفا نکردهاند.
به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران، همزمان با تشدید چشمگیر حملات ارتش اسرائیل، علی خامنهای و نظام جمهوری اسلامی را در غیاب فرماندهان نظامی باتجربه، در آستانه فروپاشی میدانند و معتقدند جانشینان فرماندهان کشتهشده به هیچ وجه توانایی مدیریت شرایط بحرانی کنونی را ندارند.
کشته شدن همزمان دهها تن از ارشدترین فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی، شکافی جدی در ساختار فرماندهی نیروهای مسلح ایران ایجاد کرده و توان عملیاتی جمهوری اسلامی را در مقابل ارتش اسرائیل بهشدت کاهش داده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
تحلیلگران بر این باورند که چنین ضربهای به راس هرم نظامی جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته بیسابقه بوده و ممکن است در آینده یکی از عوامل اصلی فروپاشی نظام تلقی شود. دلیل آن هم جایگاه ویژه فرماندهان نظامی در ساختار جمهوری اسلامی است، چراکه این افراد، بهویژه در دو دهه اخیر و با تصمیم علی خامنهای، نهتنها مسئول اجرای ماموریتهای نظامی و امنیتی بودند، که در بسیاری از مهمترین تصمیمگیریهای سیاسی نیز نقش تعیینکنندهای داشتند و در برخی موارد حتی از روسایجمهوری نیز قدرت و نفوذ بیشتری داشتند.
از سوی دیگر، نبود مشروعیت و اقتدار کاریزماتیک در میان فرماندهان تازه، در کنار کشته شدن پرشمار فرماندهان ارشد و میانی، احتمال بروز اختلافات داخلی و درونساختاری را در نهادهای نظامی جمهوری اسلامی افزایش داده است.
نهادهای نظامی جمهوری اسلامی، برخلاف وعدههای علی خامنهای در فایل ویدیویی منتشرشده، هنوز موفق نشدهاند حتی کشته شدن یکی از فرماندهان ارشد را جبران کنند و تنها گزارشهایی از کشته شدن چند شهروند غیرنظامی براثر شلیک موشکهای سپاه به تلآویو و شهرهای اطراف آن منتشر شده است.
آنچه امروز نظام جمهوری اسلامی با آن مواجه است تنها یک بحران نظامی نیست، بلکه بحرانی عمیقتر در هویت و انسجام ساختاری جمهوری اسلامی است. خامنهای حالا با بحرانی چندوجهی روبهرو است؛ ریزش اعتماد در بدنه نظامی، تهدیدات اسرائیل و ایالات متحده آمریکا، فروپاشی احتمالی اقتدار امنیتی و در نهایت باز شدن روزنهای برای فروپاشی قدرت مطلقهای که طی دههها با سرکوب، حذف و وفادارسازی تثبیت شده بود.
این درحالی است که ساعاتی قبل نشریه تلگراف گزارش داد، در حالی که تندروها همچنان به تهدید انتقام از اسرائیل و متحدانش ادامه میدهند، نشانههای شکاف فزاینده میان جناحهای تندرو و میانهرو در حاکمیت ایران دیده میشود.