آب، برق و حتی هوایی که مردم تهران و کلانشهرها تنفس میکنند، همزمان در وضعیت اضطراری قرار گرفته است؛ شرایطی که زندگی روزمره میلیونها ایرانی را فلج کرده و به معضل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بزرگی تبدیل شده است.
تازهترین آمارهای رسمی نشان میدهد که میزان پرشدگی سدهای تامینکننده آب تهران به ۱۹ درصد کاهش یافته است و نیمی از این آب نیز غیرقابل شرب است. سخنگوی صنعت آب ایران هشدار داده که هیچکس از این بحران مصون نیست و اگر امروز آب خانهای قطع شود، فردا خانه دیگری در نوبت است.
همزمان، شرکت آبفا اعلام کرده است که ۲۲ درصد آب شرب تهران هدر میرود که بخش اصلی آن به دلیل فرسودگی شبکه و عدم توجه مدیران جمهوری اسلامی به سرمایهگذاری در زیرساختههای این حوزه است.
اکنون گزارشهای رسیده به ایندیپندنت فارسی نشان میدهد در عمل، فشار آب در بسیاری از مناطق تهران به شدت کاهش یافته و قطعیهای کامل و طولانیمدت نیز به یک اتفاق تکراری و روزمره تبدیل شده است. شهروندان از زندگی مختلشده میگویند: «با قطع برق، آب و اینترنت و تلفن هم از دسترس خارج میشود و مردم ناچار به چراغ نفتی روی آوردهاند، اما حتی تهیه نفت هم دشوار است.»
علاوه بر بحران قطعی مداوم آب که در برخی از نقاط استانهای تهران، مازندران، گیلان، خوزستان، سیستانوبلوچستان یا اصفهان به چند روز کامل رسیده است، خاموشیهای گسترده برق که پیشتر حدود دو ساعت در روز بود، اکنون در برخی شهرها و استانها به هشت تا ده ساعت افزایش یافته است. این قطعیها نهتنها زندگی مردم، بلکه اقتصاد ایران و فعالیت صنایع و کارگاههای تولیدی را هم فلج کرده است.
برآورد اتاق بازرگانی ایران نشان میدهد هر روز تعطیلی سراسری به دلیل کمبود برق و آب، هفت هزار میلیارد تومان خسارت به اقتصاد ایران وارد میکند. همچنین بسیاری از ادارات و بانکهای ایران در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه هفتههای اخیر، تعطیل شدند تا فشار روی شبکه برق کمی کاهش یابد.
یک شهروند اصفهانی در ویدیویی که برای ایندیپندنت فارسی ارسال کرده، خواستار مقاومت مدنی شهروندان شده و گفته است: «وقتی حکومت آب و برق را قطع میکند، ما هم نباید قبضها را پرداخت کنیم؛ این یک راه مبارزه بدون خونریزی است.»
عطش مردم، وفور برای مراسم حکومتی
در حالیکه شهروندان ایرانی در گرمای تابستان با قطعی آب و برق دستوپنجه نرم میکنند و مشکلات معیشتی و اقتصادی نیز همراه با تورم فزاینده، سنگینی بار این بحرانها را دوچندان کرده است، حکومت جمهوری اسلامی امکانات خود را برای برگزاری مراسم «پیادهروی اربعین» بسیج کرده است. صادق علیمرادی، مدیرعامل شرکت آب منطقهای ایلام اعلام کرد که روزانه ۸ هزار قالب یخ بین مواکب مرز مهران توزیع می شود و سپس ستاد مرکزی اربعین ایران هم خبر داد تنها طی ۱۹ روز بیش از ۵۲ میلیون پرس غذا در این مراسم توزیع شده است. همچنین روزنامه خراسان برآورد کرده که فقط در بخش اسکان، امنیت، خدمات شهری و بهداشت برای زائران، بیش از هزار و ۱۰۰ میلیارد تومان هزینه شده است.
واکنشهای سیاسی و بینالمللی
بحران آب و برق به موضوعی سیاسی و بینالمللی علیه نظام جمهوری اسلامی هم تبدیل شده است. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، در واکنش به پیام ویدئویی بنیامین نتانیاهو که از مردم ایران خواسته بود برای آزادی خود اقدام کنند، اسرائیل را «نازیهای قرن ۲۱» خواند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در مقابل، مسعود پزشکیان، رئیس دولت جمهوری اسلامی تاکید کرده است که «حل مشکل با پذیرش آغاز میشود، نه کتمان.» حمید رسایی نماینده تهران در مجلس، این سخنان را «پاس گل به دشمن» دانسته و حتی بحث «عدم کفایت سیاسی» او را مطرح کرده است.
نتانیاهو در پیامش وعده داده است که در صورت تغییر سیاسی در ایران و کنار رفتن نظام جمهوری اسلامی، اسرائیل آماده انتقال دانش و فناوریهای مدیریت منابع آب به ایران خواهد بود. او بحران آب را نشانه فروپاشی ساختار جمهوری اسلامی دانست و گفت: «عطش آب در ایران تنها با عطش آزادی برابر میکند.»
تهران بدون نفس؛ اکسیژن هم در بحران
در کنار بیآبی و بیبرقی، بحران آلودگی هوا نیز مانند بسیاری از ماههای سال، مجددا در گرمترین ماه سال تهران را دربرگرفته است. شرکت کنترل کیفیت هوای تهران امروز ۲۳ مرداد اعلام کرد که میانگین کیفیت هوا در وضعیت «ناسالم» قرار دارد و در ساعات بامدادی به «خطرناک» رسیده بود. از ابتدای سال تاکنون تنها شش روز هوای پاک در تهران ثبت شده و در مجموع ۴۷ روز «ناسالم برای گروههای حساس» و چندین روز «بسیار ناسالم» و «خطرناک» در کارنامه آلودگی پایتخت دیده میشود. به این ترتیب، در حالی که شهروندان از کمبود آب و برق رنج میبرند، اکنون حتی هوای سالم برای نفس کشیدن هم به معضلی بزرگ تبدیل شده است.
بحران همزمان آب، برق و هوا، ایران را به صحنهای از ناتوانی حکومتی در مدیریت منابع تبدیل کرده است. اما حاکمیت جمهوری اسلامی به جای ارائه راهحلهای ساختاری، تغییر سیاستهای جنگطلبانه که به تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران منجر شده یا سرمایهگذاری مناسب در زیرساختهای انرژی و محیطزیستی، بحرانها را یا انکار میکند یا به دشمنان خارجی نسبت میدهد. در چنین شرایطی، فشار روانی، خشم اجتماعی و احساس بیاعتمادی به حاکمیت در جامعه ایران به شدت افزایش یافته است.
کاهش شدید ذخایر سدها، افزایش قطعیهای برق به روزی ده ساعت و آلودگی خطرناک تهران، تصویری از آیندهای میسازد که در آن حتی ابتداییترین نیازهای مردم برای بقا تامین نمیشود.