تبعات سرکوب‌های حکومتی؛ ۵۰ عضو دیگر هیئت‌علمی دانشگاه تهران مهاجرت کردند

حسن خانی می‌گوید نخبگانی همچون مریم میرزاخانی هم در گزینش‌های امنیتی نظام جمهوری اسلامی در دانشگاه‌ها رد می‌شوند و اکنون بیشتر استادان نامدار و باسابقه به دلیل سرکوب‌ها در فکر مهاجرت‌اند

یک خانواده ایرانی در حال مهاجرت‌ــ بهنام صدیقی

دوازده تشکل صنفی هنرمندان در ایران، روز شنبه ۱۸ شهریورماه، طی نامه‌ای سرگشاده، ضمن اعتراض به تشدید فضای امنیتی در دانشگاه‌ها، خواستار «توقف رفتارهای خشونت‌بار حکومتی، لغو تمامی احکام تعلیق و تبعید و محرومیت از تحصیل دانشجویان، توقف اخراج استادان و بازگشت استادان اخراجی به دانشگاه‌ها» شده‌اند.

هم‌زمان، یکی از اعضای هیئت‌علمی دانشکده علوم در دانشگاه تهران در گفت‌وگو با خبرآنلاین افشا کرده است که پس از افزایش سرکوب و کشتار شهروندان معترض و همچنین اخراج سریالی استادان منتقد از دانشگاه‌های ایران، تنها در دانشگاه تهران بیش از ۵۰ نفر از استادانی که عضو هیئت‌علمی بودند از ایران مهاجرت کردند و «چند برابر این تعداد نیز اکنون درحال تدارک برای مهاجرت‌اند.»

در آستانه اولین سالگرد خیزش سراسری ۱۴۰۱ علیه جمهوری اسلامی و انتشار فراخوان‌های گوناگون مردمی و دانشجویی برای حضور دوباره در خیابان‌ها از ۲۵ شهریورماه، نهادهای امنیتی و نظامی در ساختار نظام جمهوری اسلامی به اخراج و تعلیق گسترده آن‌ دسته از استادان دانشگاه‌ها اقدام کردند که در یک‌سال گذشته مقابل بازداشت‌ها و کشتار وسیع شهروندان و دانشجویان معترض سکوت نکردند یا اجراکننده اوامر دستگاه‌های اطلاعاتی در دانشگاه‌های ایران نبوده‌اند‌.

اکنون حسین خانی که دکتری گیاه‌شناسی از دانشگاه مونیخ آلمان دارد و عضو هیئت‌علمی دانشکده علوم دانشگاه تهران است، با انتقاد از اینکه «بودجه پژوهشی در دانشگاه‌ها به اندازه چند شب کار کردن در اسنپ هم نیست»، می‌گوید: «اگرچه آمار رسمی وجود ندارد، ولی در دانشگاه تهران نزدیک به  ۵۰ عضو هیئت‌علمی رفته‌اند و من خبر موثق دارم که چند برابر آن‌ها در حال تدارک رفتن هستند. اعضای جوان‌تر هیئت‌علمی با حقوق ناچیز، امکان تدوام زندگی و کار علمی را ندارند و طبیعی است که از این فرصت‌ها بیشتر استفاده خواهند کرد. عملا هیچ فارغ‌التحصیلی از دانشگاه‌های معتبر خارجی تمایل به بازگشت به ایران ندارد و اگر هم گاهی این اتفاق می‌افتد، دلایل دیگری دارد.»

او در ادامه، «حذف اداری و گزینشی، اشغال کردن جایگاه‌های هیئت‌علمی با سهمیه‌ها، بی‌عدالتی در دادن بودجه و امکانات به‌خصوص به افراد مستقل، عدم برخورد و حتی حمایت از برخی متقلبان و مقاله‌سازان علمی» را ازجمله دلایل اصلی برشمرد که سال‌هاست باعث خروج یا حذف و دلسردی بسیاری از استعدادها از دانشگاه‌ها شده است.

حسین خانی درباره روند استخدام استادان در دانشگاه‌ها گفت: «متاسفانه گزینش‌های عمومی تیغی است بر سر جامعه متخصص که به نظر من در خدمت غربی‌هاست، چون ما مفت‌مفت نیروهای خود را به آن‌ها هدیه می‌کنیم، درست مانند ارتشی که سربازانش را به دشمن می‌بخشد! اما سد علمی برای افراد کم‌نفوذ و مستقل با بالاترین حد استاندارد اعمال می‌شود. مثلا اگر افرادی چون مریم میرزاخانی متقاضی استخدام در دانشگاه‌های کشور بودند ممکن بود به‌دلیل کم بودن مقالات، شانسی برای استخدام و تبدیل وضعیت نداشته باشند. یا مثلا اگر خانمی با هنجارهای پوشش بسیار سختگیرانه (که در سال‌های اخیر اغلب تازه‌استخدام‌شده‌ها حتی مجبور به پوشیدن چادر بودند) موافق نباشد، در همان ابتدا حذف می‌شود. اگر هم کسی منتقد سیاسی یا حتی علمی باشد، طبیعی است که شانس استخدامش بسیار پایین خواهد بود.»

پیش از این، رصدخانه مهاجرت ایران مستقر در دانشگاه صنعتی شریف، نیز در گزارشی تحقیقی اعلام کرده بود که پس از شهریور سال گذشته و حمله نظامی حکومت جمهوری اسلامی به شهروندان، میزان مهاجرت در تمامی رشته‌های دانشگاهی و مشاغل مختلف و تخصصی به دلایلی همچون «ضعف حکمرانی و فساد ساختاری» با رشدی فزاینده مواجه شده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

عضو هیئت‌علمی دانشکده علوم دانشگاه تهران در بخش پایانی سخنانش گفت از اینکه «هر کسی را تربیت کردم از ایران رفت»، به‌شدت غمگین است و افزود: «دو دهه تلاش کردم تا ساخت باغ گیاه‌شناسی تهران را به‌عنوان یک خدمت ارزشمند برای کشور و دانشگاه راه‌اندازی کنم که علی‌رغم همه موافقت‌ها، با آمدن دولت و شهرداری جدید عملا شکست خورد. همین یک مورد باعث شد که پنج متخصصی که با من قرار بود این پروژه را آغاز کنند از ایران رفتند. در این دو دهه گذشته من بارها مجبور بودم برای خرید مواد مورد‌نیاز به خارج بیایم و با شرایط بسیار دردناک و ریسک بالا، نیازهای پژوهشی و تحقیقات دانشجویانم را تامین کنم. در حال حاضر این راه‌ها هم دوسویه بسته شده است. طبیعی است که تحمل این فشار هم دانشجو را خرد می‌کند و هم استاد را.»

در همین حال، ۱۲ تشکل صنفی هنرمندان ایران شامل خانه تئاتر، خانه سینما، خانه موسیقی ایران، انجمن خوشنویسان ایران، انجمن شاعران ایران، انجمن هنرمندان نقاش ایران، انجمن هنرمندان مجسمه‌ساز ایران، انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، جامعه مهندسان معمار ایران، انجمن عکاسان ایران، انجمن هنرمندان سفالگر و انجمن تصویرگران ایران، در بیانیه‌ای مشترک خطاب به وزیر علوم، به اخراج شمار زیادی از استادان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشگاه هنر تهران و دیگر شهرهای ایران اعتراض کردند.

در این نامه سرگشاده از استادان هنر به‌عنوان «ثمره یک جامعه» و «نام‌آوران و سرآمدان هنر» نام برده شده است که «علاوه بر معرفی فرهنگ و هنر ایران به جهان، وظیفه دشوار تعلیم و تربیت هنرجویان را به عهده گرفته‌اند و با امکانات محدود دانشگاه و دریافتی ناچیز، عاشقانه به تدریس پرداخته و به کلاس‌های خاکستری و صندلی‌های فرسوده، اعتبار بخشیده‌اند.»

دوازده صنف هنری در نامه خود با تاکید بر اینکه «استاد هنر، محصول سال‌ها مطالعه و پژوهش، تجربه‌اندوزی و همچنین زیست هنرمندانه است و یک ‌شبه، با سهمیه و رانت و سفارش ساخته نمی‌شود»، افزودند: «استادان فرهنگ و هنر، جایگزین و بدل ندارند، از تاثیرگذارترین و مهم‌ترین اعضای جامعه هنری‌اند و صیانت از حقوق آن‌ها رسالت اصلی تشکل‌های هنری است.»

در بخش دیگری از نامه سرگشاده ۱۲ صنف هنری بر لغو احکام تعلیق، تبعید و محرومیت از تحصیل دانشجویان تاکید شده و آمده است: «دانشجوی هنر، خلاق، شجاع و پرسشگر بوده و آمده تا جهان را سقف بشکافد و طرحی نو دراندازد. آن‌ها آگاهانه، درد جامعه خود را درک کرده و احساسات و عواطف انسانی را مهم‌ترین دغدغه خود به‌شمار می‌آورند. دانشگاه‌ها فانوس راه و نگهبان تاریخ هنر این سرزمین‌اند و صیانت از آن مسئولیت همه ماست. انتقاد و اعتراض دانشجویان از طریق گفت‌وگو، تحصن، خلق آثار هنری، موسیقی، سرود و اقدامات مشابه در محیط دانشگاه، از مصادیق بارز و متعالی اعتراض مدنی است. این فعالیت‌های دانشجویان نه‌تنها مستحق مجازات و عتاب نیست، بلکه شایسته تمجید و تشویق است.»

دوازده تشکل صنفی هنرمندان ایران در نامه سرگشاده خود خطاب به محمدعلی زلفی‌گل، وزیر علوم دولت ابراهیم رئیسی، نوشتند: «در نحوه اداره دانشگاه‌ها تجدیدنظر کنید، چراکه گشایش فضای امن گفت‌وگو، تنها و تنها راه جلوگیری از خشونت است.»

این نامه سرگشاده پس از آن منتشر شده است که شماری از استادان رشته‌های هنر، ادبیات و فلسفه از دانشگاه‌های مختلف از‌جمله دانشگاه هنر، دانشکده هنرهای زیبا و همچنین دانشکده ادبیات دانشگاه تهران «اخراج» یا «تعلیق» شدند.

آذین موحد، استاد گروه موسیقی دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران، امیر مازیار، عضو هیئت‌علمی دانشکده علوم نظری و مطالعات عالی هنر دانشگاه تهران و کوروش گلناری، عضو هیئت‌علمی دانشگاه هنر و مدیر گروه مجسمه‌سازی این دانشگاه، ازجمله استادانی‌اند که اخراج یا از کار تعلیق شده‌اند.

همچنین بنابر اعلام شوراهای صنفی دانشجویان کشور، مدیران دانشگاه تهران دست‌کم هفت تن از استادان دانشکده ادبیات این دانشگاه، شامل وحید عیدگاه، لیلی ورهرام، جواد بشری، قاسم عزیزی، میلاد عظیمی، داریوش رحمانیان و حسین مصباحیان را با حذف از فهرست دروس ارائه شده در نیمسال جدید، در عمل اخراج کرده‌اند.

همچنین رهام افغانی، استادیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه بهشتی، با انتشار تصویر نامه تعلیق خود خبر داد که این دانشگاه با او قطع همکاری کرده است و در تازه‌ترین مورد نیز روز پنجشنبه ۱۶ شهریور، مهام میقانی، استاد هنرهای نمایشی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، بدون هیچ ابلاغی و تنها به‌صورت تلفنی از این دانشگاه اخراج شد.