کشورهای غربی برای حفظ نفوذ خود در آفریقا، باید رویکرد سیاسی خود را تغییر دهند

نیجر آخرین سنگر غرب در آفریقا به شمار می‌رود که اکنون در حال خروج از قلمرو نفوذ غرب است

حامیان کودتا در نیجر، پرچم روسیه را در دست گرفتند-AFP

کودتایی که فرماندهان نظامی و گارد ریاست‌جمهوری نیجر، روز چهارشنبه ۲۶ ژوئیه‌، علیه محمد بازوم، رئیس‌جمهوری آن کشور انجام دادند، همه کشورهای منطقه ساحل آفریقا و جامعه بین‌المللی را به‌شدت آشفته کرد و نیجر را به سوی آینده نامعلومی سوق داد.

در این منطقه‌ از آفریقا که ‌«کمربند کودتا» خوانده می‌شود، نیجر آخرین سنگر غرب به شمار می‌رود که اکنون در حال خروج از قلمرو نفوذ غرب است. شهروندان نیجری پس از کودتا، درحالی‌که پرچم روسیه و شعارنوشته‌هایی در حمایت از پوتین با خود حمل می‌کردند، در دفاع از کودتاچیان راه‌پیمایی کردند. این رویدادها باعث نگرانی کشورهای غربی شده است، زیرا این صحنه‌ها علاوه بر این‌که پایان نفوذ غرب را در این کشور نشان می‌دهد، به شهروندان غربی نیز می‌گوید که برخلاف تبلیغات رسانه‌های غربی، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه در همه جای دنیا منفور نیست.

کشور نیجر که ۲۵ میلیون جمعیت دارد و ۷ درصد از کل اورانیوم جهان را تولید می‌کند، یک شریک مهم و راهبردی برای غرب در قاره آفریقا به شمار می‌رود و بخش زیادی از انرژی اروپا از اورانیوم نیجر تولید می‌شود. افزون بر آن، نیجر در سال‌های اخیر به کانون فعالیت‌های اقتصادی، نظامی و فرهنگی فرانسه مبدل شده بود. براساس گزارش سازمان «آکسفام»، از هر سه چراغ‌برق در فرانسه، یک چراغ با اورانیوم نیجر روشن می‌شود.

اما پس از وقوع کودتا در نیجر و به قدرت رسیدن حکومت جدید و بسته شدن کامل مرزهای این کشور، اگر صادرات اورانیوم در چند هفته آینده از سر گرفته نشود، بازارهای انرژی در اروپا با مشکلات جدی رو‌برو می‌شوند. گذشته از آن، اگر قدرت سیاسی در دست همین فرماندهان سیاسی باقی بماند، ممکن است غرب مهم‌ترین شریک راهبردی خود را از دست بدهد.

البته این نخستین بار نیست که نیجر گرفتار کشمکش‌های سیاسی می‌شود. کودتای اخیر، پنجمین کودتا در این کشور پس از استقلال آن در سال ۱۹۶۰ است. برخی از این کودتاها را ارتش برای تصاحب قدرت انجام داده و برخی با ادعای دفاع از دموکراسی صورت گرفته است. در کودتای فعلی هم هر دو طرف خواستار دموکراسی‌اند. وزیران عزل‌شده حکومت محمد بازوم از شهروندان می‌خواهند که از دستاوردهای نظام دموکراسی که با زحمت و تلاش به دست آمده است پاسداری کنند. این درحالی‌ است که شورای نظامی جدید نیز تعهد داده است که از دموکراسی حفاظت می‌کند و حاکمیت قانون را به کشور بازمی‌گرداند.

بی‌ثباتی کنونی در نیجر، درواقع بازتاب وضعیت نابسامان منطقه ساحل آفریقا است که از چندین سال پیش در بی‌ثباتی، ناامنی و هرج‌ومرج به سر می‌برد و به جولانگاه سازمان‌های جهادی متعدد و گوناگون تبدیل شده است. در جنوب در کشورهای نیجریه و کامرون، گروه‌های مسلح شورشی طایفه‌ای فعالیت دارند و در شمال در لیبی هرج‌و‌مرج حاکم است.

در شرق و غرب هم، شورشی‌های طوارق در مالی و شورشی‌های چاد، امنیت منطقه را برهم زد‌ه‌اند. سودان نیز همیشه شاهد کشمکش‌‌ها و درگیری‌های مسلحانه بوده است. از این میان، تنها نیجر بود که در آرامش به سر می‌برد و محمد بازوم، رئیس‌جمهوری مخلوع، روابط امنیتی مستحکمی با ایالات متحده آمریکا برقرار کرده بود، اما سرانجام نیجر هم مانند ساير کشورهای منطقه دچار بی‌ثباتی و ناآرامی شد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

قدرت‌های بزرگی مانند روسیه و چین و قدرت‌های منطقه‌ای مانند امارات متحده عربی در سال‌های اخیر کشمکش‌ها و رقابت‌های جدید اقتصادی و دیپلماتیک در آفریقا به راه انداخته‌اند. این قدرت‌ها تلاش می‌کنند نفوذ قدرت‌های استعماری سنتی مانند بریتانیا و فرانسه را در آفریقا کاهش دهند و خودشان جایگزین آن‌ها شوند. گفتنی است که فرانسه از سال ۱۹۸۰ بر ۹ کشور از ۱۶ کشور غرب آفریقا که به زبان فرانسه صحبت می‌کنند، نفوذ و تسلط داشت، درحالی‌که امروز تنها بر سه کشور تسلط دارد.

حضور روسیه در قاره آفریقا نیز پدیده تازه‌ای نیست، بلکه پیشینه طولانی دارد و می‌توان به حضور روسیه در کشورهای غنا، گینه و مالی اشاره کرد. اتحاد جماهیر شوروی به‌عنوان یک قدرت انقلابی ضد استعمار، در سرتاسر آفریقا حضور و نفوذ گسترده‌ داشت و از جنگ‌های آزادی‌بخش آفریقایی‌ها علیه استعمار اروپایی و به گفته خودشان علیه «امپریالیسم آمریکایی» و «کاپیتالیسم غربی»، پشتیبانی سیاسی، مالی و تسلیحاتی می‌کرد و به آن عده از دولت‌های آفریقایی که گرایش‌های سوسیالیستی داشتند، کمک‌های اقتصادی و نظامی می‌رساند. بعد از فروپاشی شوروی هم، روسیه تاکنون روابط دیپلماتیکش را با اکثر کشورهای آفریقایی حفظ کرده است.

یکی از جلوه‌های این ارتباط، سرازیر شدن مقادیر زیادی جنگ‌افزارهای ساخت روسیه در سال‌های اخیر به آفریقا است. چنانچه از سال ۲۰۱۸ به این‌سو، جنگ‌افزارهای روسی ۴۰ درصد از واردات سلاح در کشورهای آفریقایی را تشکیل می‌دهند. افزون بر آن، گروه شبه‌نظامی مزدور «واگنر» در شماری از کشورهای آفریقایی، ازجمله در جمهوری آفریقای مرکزی و سودان، حضور پررنگی دارد. گروه واگنر نه‌تنها نیروهای نظامی این کشورها را آموزش می‌دهد، بلکه امنیت معادل طلا و سایر معادن را نیز تامین می‌کند و در مقابل، بخشی از درآمد آن‌ها را به دست می‌آورد.

علاوه بر آن، در بخش کشاورزی نیز آفریقا به‌شدت به روسیه متکی است و بیشترین مقدار غله و خوراک موردنیاز خود را از روسیه وارد می‌کند و روسیه در این عرصه جایگاه ویژه‌ای دارد. به‌رغم این‌که میانگین تجارت آفریقا با چین نسبت به میانگین تجارت آفریقا با روسیه خیلی بیشتر است، اما چین در بخش غله و خوراک نمی‌تواند به‌آسانی جای روسیه را بگیرد.

افزون بر عوامل یادشده که نفوذ عمیق و گسترده‌ روسیه در آفریقا را نشان می‌دهد، تبلیغات «ضد استعماری» نیز به تقویت نفوذ روسیه در قاره پیر منجر شده است. درنتیجه همین نفوذ است که شماری از کشورهای آفریقایی در رای‌گیری‌های متعدد سازمان ملل متحد برای محکوم کردن حمله روسیه به اوکراین، جانب روسیه را گرفتند و رای ممتنع دادند.

سال گذشته پس از کودتا در بورکینافاسو، شهروندانی که در حمایت از کودتاچیان دست به راه‌پیمایی و گردهمایی زدند، پرچم روسیه را برافراشته بودند. همان اتفاق امسال در نیجر نیز تکرار شد. اگر رهبران سیاسی در آمریکا و اروپا می‌خواهند این پدیده تکرار نشود، باید روش و رفتار سیاسی خود را تغییر دهند، زیرا پیش‌بینی‌ها بیانگر این است که اگر کشورهای غربی به روند کنونی ادامه دهند و تغییری در روش و رفتار خود ایجاد نکنند، قاره آفریقا به روسیه نزدیک‌تر می‌شود و «دوستی بی‌نهایت» عمیقی با چین برقرار می‌کند.

اگر کشورهای غربی می‌خواهند دل‌ها را در آفریقا به دست آورند و اذهان را به‌ خود جلب کنند، باید روابط بازرگانی را با این قاره گسترش و سرمایه‌گذاری‌ها‌ را افزایش دهند. علاوه بر آن، قراردادهای جدید در بخش‌های بازرگانی و سرمایه‌گذاری، باید عادلانه و پایدار باشند و به زدودن فقر و بیکاری در آفریقا کمک کنند. همچنین اگر آمریکا و اروپا می‌خواهند نفوذ خود را در جنوب صحرای بزرگ آفریقا از دست ندهند، باید بودجه «آژانس توسعه بین‌المللی ایالات متحده آمریکا» را افزایش دهند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه