آمیخای الیاهو چهره واقعی دولت‌ اسرائیل را آشکار کرد

اسرائيل بدون اشاره به منازعه تاریخی و درگیری ۷۵ ساله با فلسطینیان، حمله و‌حشتناک به نوار غزه را با تهاجم حماس به اسرائیل توجیه می‌کند

هیچ دلیل و توجیهی نمی‌تواند اسرائیل را از مسئولیت عمل در چارچوب قوانین جنگ مبرا کند. عکس از: Reuters

آمیخای الیاهو، وزیر میراث فرهنگی اسرائیل، در مصاحبه‌ای با رادیو کول براما گفت استفاده از سلاح هسته‌ای در نوار غزه «یکی از گزینه‌های احتمالی است». این اظهارات نشان می‌دهد که «اعضای دولت کنونی اسرائيل تا چه حد تحت‌تاثیر افراط‌گرایی و خشونت قرار گرفته‌اند».

در واکنش به این سخنان، وزارت امور خارجه عربستان سعودی با صدور بیانیه‌ای ضمن محکوم کردن اظهارات وزیر میراث فرهنگی اسرائیل مبنی بر استفاده از بمب هسته‌ای در نوار غزه، اعلام کرد تعلیق عضویت این وزیر در کابینه به جای برکناری، بیانگر اوج بی‌اعتنایی به ارزش‌های انسانی، اخلاقی، دینی و مذهبی است. همچنین شمار زیادی از کشورهای جهان، به‌ویژه کشورهای عربی، با صدور بیانیه‌های متعدد اظهارات وزیر میراث فرهنگی اسرائيل را به‌شدت محکوم کردند.

البته الیاهو تنها مقام اسرائیلی نیست که بی‌تفاوتی اسرائیل را درباره تمام کنوانسیون‌ها و هنجارهای بین‌المللی به‌صراحت اعلام کرده است. یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل، نیز در سخنرانی‌اش در جمع نیروهای مسلح اسرائيل که در حال آماده شدن برای حمله به نوار غزه بودند، اعلام کرد کابینه جنگ اسرائيل، ارتش را در جنگ غزه از «هرگونه محدودیت» آزاد کرده است. البته مهم‌ترین محدودیت در این زمینه، قواعد جنگ و قوانین بین‌المللی است.

این در حالی است که بر اساس قوانین بین‌المللی، نوار غزه همچنان تحت اشغال اسرائیل قرار دارد و وضعیت آن باید با توجه به مفاد کنوانسیون ژنو و لاهه در‌خصوص «اشغال نظامی» تنظیم ‌شود. به‌رغم عقب‌نشینی نیروهای اسرائيلی از غزه در سال ۲۰۰۵، اسرائیل همچنان حریم هوایی، سواحل دریا و سراسر مرزهای زمینی نوار غزه را در کنترل خود دارد؛ به استثنای مرز غزه با مصر که اسرائيل و مصر آن را به‌طور مشترک کنترل می‌کنند. افزون بر آن، اقتصاد، سیستم بانکی، ارز، گمرک و خدمات پستی و اینترنتی نوار غزه به‌عنوان بخشی از سیستم خدمات اسرائیل محسوب می‌شوند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

وضعیت «سرزمین اشغالی» به ساکنان آن امتیازات خاصی می‌دهد که از‌جمله می‌توان به حق برخورداری از حمایت اشاره کرد. همچنین این وضعیت، محدودیت‌هایی را علیه طرف اشغالگر اعمال می‌کند. بر اساس قوانین بین‌المللی، اسرائيل حق استفاده از مجازات دسته‌جمعی و تغییر وضعیت یا قوانین سرزمین‌های تحت اشغالش را ندارد.

پس از حمله غافلگیرانه حماس به اسرائیل، نتانیاهو ضمن اعلام جنگ علیه حماس، گفت: «ارتش اسرائيل برای نابودی حماس به غزه حمله خواهد کرد. همچنان نتانیاهو به تدابیر و اعمالی اشاره کرد که اسرائیل قصد دارد برای جبران خسارت، انتقام‌جویی و بازگرداندن قدرت بازدارندگی، به آن‌ها اقدام کند.»

حقوق بین‌الملل بین دو مجموعه از کنوانسیون‌های مربوط به جنگ تمایز قائل می‌شود؛ کنوانسیون‌هایی که شروع جنگ را تنظیم می‌کنند و کنوانسیون‌هایی که بر نحوه اجرای عملیات نظامی حاکم‌اند. قانون جنگ مشخص می‌کند که چه اعمالی می‌تواند شروع جنگ را از نظر قانون توجیه کند؟ جنگ چگونه اعلام می‌شود؟ و چگونه پایان می‌یابد؟ در اصل، حقوق بین‌الملل بیان می‌کند که جنگ تنها در صورتی راه‌اندازی می‌شود که هدف از آن دفاع از خود باشد. با این حال، اسرائيل پیوسته سعی می‌کند با نادیده گرفتن شرایط و نارضایتی‌های فلسطینیان، به‌ویژه ساکنان غزه، جنگ علیه فلسطینی‌ها را توجیه کند. در حالی‌که با نگاهی کوتاه به جنگ کنونی، برای هیچ کسی پوشیده نخواهد ماند که اسرائيل بدون اشاره به ۷۵ سال درگیری با فلسطینیان، قصد دارد به حمله توجیه‌ناپذیر هفتم اکتبر پاسخ دهد. از این رو، اسرائیل برای توجیه حمله به غزه، همواره مسئله دفاع از خود را مطرح می‌کند.

اکنون این موضوع مطرح می‌شود که آیا رویکرد اسرائيل در جنگ با الزامات رفتاری آن مطابقت دارد؟

هرگاه کشوری تصمیم به راه‌اندازی جنگ می‌گیرد (چه درست و چه نادرست)، باید بر اساس قواعد حقوق بین‌الملل وارد جنگ شود. افزون بر این‌که چگونگی جنگ را نمی‌توان با علل جنگ یا استدلال به رویکرد دشمن توجیه کرد. زمانی که از رهبران اسرائیل درباره جنگ غزه سوال می‌شود، آن‌ها همواره بر وقایع هفتم اکتبر، هدف قراردادن غیرنظامیان توسط حماس، گروگان‌گیری و رنجی که جامعه اسرائيل متحمل شده است، اشاره می‌کنند. در حالی که دلایل مزبور اسرائیل را از مسئولیت عمل در چهارچوب قوانین جنگ مبرا نمی‌کند، علاوه بر این که لازم است ارتش بین اهداف نظامی و غیرنظامی تمایز قائل شود، از غیرنظامیان محافظت شود و آن‌ها تحت هیچ شرایطی هدف حمله قرار نگیرند. همچنین نهادها و ساختارهای غیرنظامی نباید هدف حمله قرار گیرند، به‌ویژه هنگامی که غیرنظامیان به آن‌ها پناه می‌برند. در نتیجه، تنها مواضعی که قانون اجازه حمله به آن را می‌دهد، اهداف نظامی است.

با این حال، اسرائيل از آغاز جنگ تا‌کنون چه در اظهارات رهبران و چه در اقدام‌های ارتش، تفاوتی بین جنگجویان و غیرنظامیان قائل نشده است. رهبران اسرائیل اعلام کرده‌اند که هدف آن‌ها نابودی کامل حماس است. مسلم است که چنین اقدامی نمی‌تواند بین اعضای غیرنظامی حماس، نهادهای مدنی و مبارزان مسلح آن تفاوتی قائل شود. چنین تصمیمی باعث می‌شود با همه غیرنظامیان فلسطینی، نه‌فقط اعضای حماس، به‌عنوان هدف رفتار شود. اسرائیل علاوه بر قطع غذا، آب، سوخت و برق، تعدادی از نهادها و تاسیسات غیرنظامی از‌جمله مدارس، مساجد، کلیساها، درمانگاه‌ها و بیمارستان‌ها را به‌طور گسترده هدف قرار داده است.

از سوی دیگر، اسرائیل برای تدارک تهاجم زمینی، در ۱۳ اکتبر گذشته اعلامیه‌هایی را روی قسمت شمالی نوار غزه ریخت و به ساکنان این منطقه که جمعیت آن‌ حدود ۱.۱ میلیون تخمین زده می‌شود، دستور داد ظرف ۲۴ ساعت منطقه را تخلیه و به سمت جنوب حرکت کنند.

اسرائیل مدعی شد که حماس از غیرنظامیان به‌عنوان سپر انسانی استفاده می‌کند. اما نیروهای اسرائیلی همه کاروان‌های آوارگانی که به سمت جنوب غزه در حرکت بودند را بمباران کردند، افزون بر اینکه این منطقه همچنان در معرض بمباران شدید قرار دارد. تردیدی نیست که این اقدام تلاشی برای بیرون‌ راندن ساکنان شمال غزه به جاهای دیگر و به احتمال زیاد به مصر است تا برای آن‌ها در شمال شبه‌جزیره سینا اردوگاه‌هایی ایجاد شود.

همچنین شواهد مستندی وجود دارد مبنی بر این‌که اسرائیل از مهمات ممنوعه استفاده کرده است مانند بمب‌های آتش‌زا با فسفر سفید که روی اهداف نظامی و غیرنظامی در غزه (و لبنان) پرتاب شد و هم‌زمان به غیرنظامیان و سربازان آسیب شدیدی رساند.

در طول چند هفته اول جنگ، اسرائیل بیش از ۲۵ هزار تن مواد منفجره را روی غزه پرتاب کرد و این رقم معادل قدرت دو بمب اتمی است، مانند بمب‌هایی که ایالات متحده روی هیروشیما پرتاب کرد و به کشته شدن هزاران تن که اغلب آن‌ها غیرنظامیان بودند، منجر شد.

بنابراین، اگر ارتش اسرائیل بدون رعایت «محدودیت‌های» قوانین بین‌الملل به انجام عملیات نظامی ادامه دهد، بعید نیست که جهان شاهد وقوع چنان فاجعه‌ بزرگ و تاریخی خواهد شد که صدها هزار انسان را به کام مرگ بکشاند. آیا جهان تا زمان وقوع چنین جنایت بزرگی، به سکوتش ادامه خواهد داد؟

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه