وقت باز‌پس‌گرفتن اسلام از دست افراط‌گرایان رسیده است

تنها امید در گفتمان اعتدالی به رهبری عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس است و به همین دلیل، درمعرض لشکرکشی‌ها و کارزارهای مستمر افراط‌گرایان قرار دارند. زیرا آن‌ها از اینکه فرهنگ همزیستی، مدارا و عقلانیت حاکم شود، احساس خطر می‌کنند.

حمله داعش در مسکو بار دیگر اهمیت احیای اندیشه مدارا، عقلانیت و انسانیت را که مشخصه اسلام است، به یادمان می‌آورد و بر ضرورت باز‌پس‌گرفتن اسلام از دست افراط‌گرایان که چهره درخشان آن را خدشه‌دار کردند و شخصیت‌های بزرگ آن را ربودند، صحه می‌گذارد.

متاسفانه اتفاقی که رخ داده، این است که تندروها به اروپا و آمریکا رفته‌اند و به منبع سخنان نفرت‌پراکنانه علیه ما تبدیل شدند.

تنها امید در گفتمان اعتدالی به رهبری عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس است و به همین دلیل، درمعرض لشکرکشی‌ها و کارزارهای مستمر افراط‌گرایان قرار دارند. زیرا آن‌ها از اینکه فرهنگ همزیستی، مدارا و عقلانیت حاکم شود، احساس خطر می‌کنند.

 

کسی که تاریخ اسلام را بخواند و شخصیت‌های بزرگ آن را بشناسد، ناگزیر از اینکه چگونه آن‌ها به گروگان‌هایی در دست افراط‌گرایان به‌منظور کنترل و تاثیر بر اذهان میلیون‌ها مسلمان تبدیل شده‌اند، شگفت‌زده می‌شود. اسلام دین بزرگی است که تمدن‌، پادشاهی‌ها و امپراتوری‌هایی را به‌ وجود آورده است، اما اسلام‌گرایانی که از آن به‌عنوان یک ایدئولوژی برای اهداف مرتبط با قدرت یا اجرای برنامه‌هایشان یا همچون سازمان‌های جهادی مسلح، تنها برای نفرت‌پراکنی، ویرانی و خشونت استفاده می‌کنند، این دین را تحریف کرده‌اند.

هرچند در غرب تندروانی وجود دارند که از اسلام متنفرند و مبتلا به اسلام‌هراسی‌اند، اما کسانی که بیش از همه تصویر مسلمانان و اسلام را تحریف کرده‌اند، خود افراط‌گرایان بوده‌اند که هر آنچه مورد نیاز نفرت‌پراکنان [غربی] برای اجرای ماموریتشان بوده است، آن را به‌‌سادگی در اختیارشان قرار داده‌اند. آن‌ها این دین بزرگ را به یک دین کوچک تبدیل کردند. دینی که به‌وجودآورنده فیلسوف‌ها، فقیهان، رهبران، شاعران و اندیشمندان بود، به دینی علیه تمامیت تمدن تبدیل شده است، [دینی] علیه فلسفه، فرهنگ، هنر، مدرنیزاسیون اقتصادی و در نتیجه علیه خود زندگی. دینی که خالق یک تمدن طلایی بود، در دستان آن‌ها به ابزاری برای نابودی تمدن تبدیل شد. دینی که هدفش غنی‌سازی شخصیت فرد از نظر روانی، معنوی و اخلاقی بود، به سلاح و ابزاری برای حمله به راست‌کرداری و باورهای افراد، دولت‌مردان و کل جوامع تبدیل شده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

کشورهای حاشیه خلیج فارس که موفقیت‌های اقتصادی چشمگیری داشته و به مقاصد گردشگری و اقامتی برای مردم سراسر جهان تبدیل شده‌اند، با کارزارهای تکفیر و تفسیق گروه‌های افراط‌گرا مانند اخوان‌‌المسلمین مقیم اروپا، آمریکا و کانادا مواجه‌اند. این کشورها با ارائه تصویری صحیح از اسلام روشنگر و متمدن که با پیشرفت و ارزش‌های تمدن مدرن هماهنگ است و به‌جای مرگ، منبع شادی محسوب می‌شود، به نوعی ترکیب بی‌نظیر انسانی از همه کشورها و نژادها تبدیل شده‌اند. و همین موضوع، این کشورها را به تهدیدی علیه گروه‌ها و نهادهایی تبدیل می‌کند که به‌دنبال انحصار روایت دینی و صحبت‌کردن به نام اسلام‌اند. به همین دلیل، حنثی‌کردن طرح‌های توسعه و پیشرفت و تضعیف این کشورها و حمله به رهبرانشان و تکفیر آن‌ها، هدف اصلی افراط‌گرایان است. موفقیت روزافزون این کشورها به بی‌اعتبار کردن افراط‌گرایان و رهایی دین را از چنگا‌‌ل‌ آن‌ها و بازگشتش به حالت عادی منجر می‌شود؛ به همین دلیل، این گروه‌ها با ایجاد شبه‌نظامیان، تهدید امنیت، قاچاق مواد مخدر یا مثلا شایعه‌پراکنی، تحریف طرح‌های کشورهای حاشیه خلیج فارس و تحقیر توسعه انسانی این کشورها که به روی جهان باز است، آن‌ها را تخریب می‌کنند.

به گروه‌هایی مثل حزب‌الله، القاعده، داعش، عصائب اهل‌ حق، اخوان‌المسلمین و همه شاخه‌های آن‌ها فکر کنید. با وجود تفاوت‌هایی که بین آن‌ها موجود دارد، در یک چیز اشتراک دارند: صحبت به نام دین، اما نسخه تاریک آن. این همان کاری است که بلندگوهای تبلیغاتی سنی و شیعه انجام می‌دهند. آن‌ها برای ایجاد یک روایت تبلیغاتی خصمانه علیه کشورهای حاشیه خلیج فارس، حتی از غم‌انگیزترین رویدادهای انسانی مثل آنچه در غزه اتفاق می‌افتد، سوءاستفاده می‌کنند.

هدف پروژه‌های [اسامه] بن لادن، [قاسم] سلیمانی، [ابومهدی] المهندس و [ابوبکر] البغدادی فروبردن منطقه در وضعیتی از ناکامی بود که خروج از آن دشوار است و تصاویر آن‌ها بزرگ‌ترین تبلیغ منفی برای ما است. اگر نگاهی بیندازیم به کشورهایی که مورد حمله [افراط‌گرایان] قرار گرفتند، از افغانستان گرفته تا لبنان، همگی از وطن به خاطراتی از وطن تبدیل شده‌اند.

اما اکنون سرانجام نوری در انتهای دالان می‌بینیم. با ارائه روایتی از یک دین متمدن وهمراه با شکوفایی اقتصادی، فرصتی برای بازپس‌گیری اسلام ربوده‌شده از دست تندروان حاصل شده است. این معادله موفق، نوشدارویی است که اکنون نتایج مثبت آن را نه‌تنها در کشورهای حاشیه خلیج فارس، بلکه در سراسر منطقه می‌بینیم و در آن افزایش گفتمان مدارا و کاهش گفتمان نفرت را شاهدیم.

اما هنوز در آغاز راهیم و به دهه‌ها زمان نیاز داریم تا بتوانیم بگوییم به منطقه امن رسیده‌ایم و این دین بزرگ را از چنگ این بدکاران درآورده‌ایم. ما مدتی طولانی را در تاریکی سپری کردیم و سرنوشت رهبران بزرگ این است که نقطه عطفی تاریخی را رقم بزنند و در آن، جوامعشان را به روشنی هدایت کنند.

برگرفته از حساب ایکس ممدوح المهینی، مدیرکل شبکه‌های خبری العربیه و الحدث

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه