گسترش تبعیض آموزشی در ایران؛ خانواده کشته‌شدگان حملات اسرائیل هم سهمیه گرفتند

سهمیه‌سازی حکومتی، بیش از آنکه حمایت از ایثارگران باشد، به ابزار بازتولید نابرابری در ساختار سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی بدل شده است

درحالی‌‌که اعتراض‌ها درمورد استفاده از سهمیه‌های حکومتی برای قبولی در دانشگاه در سال‌های اخیر به اوج خود رسیده است، وزیر علوم ایران از اختصاص سهمیه کنکور به خانواده‌ کشته‌شدگان و مجروحان جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل خبر داد.

به گفته حسین سیمایی، اعضای خانواده افراد کشته یا مجروح‌شده در حملات نظامی اخیر اسرائیل می‌توانند در آزمون سراسری سال جاری از سهمیه ایثارگران استفاده کنند. خبرگزاری دولتی ایرنا نیز با اعلام این خبر گزارش داد که سیمایی در نامه به سازمان سنجش ایران دستور اعمال این سهمیه را ابلاغ کرده است. براساس آمار سعید اوحدی، رئیس بنیاد شهید جمهوری اسلامی، شمار کشته‌ها هزار و ۶۰ نفر بوده است.

در حالی چندهزار سهمیه جدید به اعضای خانواده کشته‌شدگان و مجروح‌شدگان در حملات اسرائیل  اختصاص می‌یابد که محمد ظفرقندی، وزیر بهداشت و درمان ایران، مهرماه سال گذشته اعتراف کرده بود که «سهمیه‌های رشته پزشکی بیش از حد است» و «سهمیه‌‌ها موجب می‌شود افراد بااستعداد راهی کشورهای دیگر شوند».

همزمان مصطفی معین، وزیر سابق علوم ایران، اعلام کرد: «۷۵ درصد قبول‌شدگان رشته پزشکی در دانشگاه تهران سهمیه‌‌ای هستند. خب اینها بر چه اساسی آمدند پزشکی می‌خوانند؟ با رتبه ۱۰۰ هزار وارد می‌شوند و از آن طرف رتبه دورقمی نابغه و مستعد ما نمی‌تواند وارد دانشگاه شود.»

همچنین حمید سوری، اپیدمیولوژیست و استاد دانشگاه در ایران، درباره قبولی سهمیه‌دارها در آزمون سراسری معتقد است: «لااقل در حوزه علوم پزشکی، اختصاص سهمیه به برخی دانشجویان در دانشگاه‌ها مضرات بسیار به کیفیت آموزشی و خدمات بهداشتی-درمانی کشور وارد کرده که معلوم نیست این رویکرد تا چه زمانی قرار است ادامه پیدا کند. یکی از مهم‌ترین بخش‌های این رویکرد، اختصاص صندلی دانشگاه به کسانی است که به لحاظ علمی در اولویت نبوده و عملا جای داوطلبان بااستعدادتر از خود در در کنکور را اشغال کرده‌اند.»

او افزود: «دانشجویانی که به حق خود نرسیده‌اند، علاوه بر مشکلات روحی و اجتماعی ناشی از ناکامی که حقشان نیست، یا مجبورند تن به رشته‌های پایین‌تر بدهند که عقده این مظلومیت تا پایان عمر همراهشان خواهد بود، یا برای ادامه تحصیل در رشته مورد علاقه‌شان به خارج از کشور بروند که علاوه بر بار مالی جدی بر اقتصاد خانواده و کشور، مشکلات عدیده دیگری هم به دنبال خواهد داشت. بنابراین خودمان به واسطه برخی سهمیه‌ها با دستان خودمان بخشی از افراد با استعداد را برای ادامه تحصیل راهی کشورهای دیگر می‌کنیم.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اعمال سهمیه‌های جدید برای خانواده کشته‌ها و مجروحان جنگ اخیر، بار دیگر بحث عدالت آموزشی، تبعیض ساختاری و پیامدهای بلندمدت سهمیه‌های حکومتی را به صدر افکار عمومی بازگردانده است. در حالی که کنکور یکی از معدود مسیرهای رقابتی و مبتنی بر شایسته‌سالاری باقی‌مانده در ایران است، نظام جمهوری اسلامی با گسترش بی‌رویه سهمیه‌ها، به تضعیف همین ابزار محدود نیز ادامه می‌دهد. افزایش این سهمیه‌ها نه‌تنها عدالت آموزشی را زیر سوال می‌برد، که به اعتماد عمومی به فرایند علمی و شفاف جذب در دانشگاه‌ها نیز به شدت آسیب می‌زند.

این درحالی است که بررسی اسامی و کارنامه افرادی که خبر کشته‌شدن آنان در حملات اسرائیل رسانه‌ای شده، نشان می‌دهد جز تعدادی انگشت‌شمار، باقی کشته‌شدگان از فرماندهان و ماموران نظامی‌ـ‌امنیتی یا اعضای خانواده این افراد بوده‌اند.

برخلاف آنچه حاکمیت مدعی است، بسیاری از این سهمیه‌ها نه براساس نیاز واقعی، که برای تثبیت وفاداری سیاسی و ایدئولوژیک اقشار خاص طراحی شده‌اند. به‌طور مشخص، اختصاص سهمیه به بازماندگان کشته‌شدگان جنگ و عملیات نظامی جمهوری اسلامی، حتی آنهایی که خارج از مرزهای ایران و برای اهداف منطقه‌ای حکومت کشته شده‌اند، نه‌تنها جایگاه واقعی ایثارگران را زیر سوال می‌برد، که باعث گسترش نارضایتی در میان جوانانی می‌شود که سال‌ها برای یک رتبه علمی تلاش می‌کنند اما با نمره بالا از صعود به دانشگاه بازمی‌مانند.

تجربه دهه‌های گذشته نشان داده است که بسیاری از افرادی که از طریق سهمیه و بی‌ضابطه وارد دانشگاه می‌شوند، نه‌تنها از سطح علمی کافی برخوردار نیستند، که در ادامه تحصیل یا ورود به بازار کار نیز ضعف‌های جدی نشان می‌دهند. این ضعف‌ها در حوزه‌هایی مانند پزشکی، پرستاری یا مهندسی، که با جان و امنیت جامعه در ارتباط است، ممکن است فاجعه‌بار باشد. به بیان دیگر، این سیاست‌ها هم به عدالت آموزشی ضربه می‌زند و هم ممکن است جان شهروندان را به خطر بیندازد.

ادامه این روند به شکاف بیشتر طبقاتی و فرار مغزها دامن می‌زند و جوانان مستعد، اما محروم از رانت، به‌ناچار یا به تحصیل در رشته‌های نامناسب تن می‌دهند یا ایران را ترک می‌کنند. منتقدان بر این باورند که نتیجه چنین سیاست‌هایی نظام آموزشی تبعیض‌‌آمیز، نظام سلامت ناکارآمد و جامعه‌ای است که روزبه‌روز از سرمایه انسانی تهی می‌شود. در نهایت، سهمیه‌سازی حکومتی، بیش از آنکه حمایت از ایثارگران باشد، به ابزار بازتولید نابرابری در ساختار سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی بدل شده است.