دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، میگوید جمهوری اسلامی ایران نشانههایی از تمایل به بازگشت به مذاکرات هستهای نشان داده است. او در واکنش، استیو ویتکاف، نماینده ویژه، را اعزام میکند که نخستین اقدام رسمی دیپلماتیک آمریکا از زمان پیوستن واشینگتن به حملات اسرائیل به تاسیسات هستهای زیرزمینی جمهوری اسلامی در ماه گذشته به شمار میرود.
جمهوری اسلامی که در وقتکشی در دیپلماسی و پیشبرد همزمان برنامه هستهای ید طولایی دارد، گمان میکرد که در سال ۲۰۲۵ نیز مانند گذشته، رهبران غربی پی مذاکره میروند، در حالی که رژیم اسلامی بیسروصدا به آستانه هستهای نزدیکتر میشود. اما این بار، جمهوری اسلامی دچار خطای محاسباتی شد. پس از عبور از چند خط قرمز آمریکا، صبر ترامپ تمام شد و مجوز حمله آمریکا را صادر کرد که آسیب قابلتوجهی به زیرساخت هستهای زیرزمینی ایران وارد کرد.
اکنون، جمهوری اسلامی در مواجهه با شکستها، بهدنبال مذاکره است، البته نه برای تغییر مسیر، بلکه برای خرید زمان.
دلیل واقعی تغییر ناگهانی موضع جمهوری اسلامی
چرخش دیپلماتیک جمهوری اسلامی ریشه در تمایل به مصالحه نداردــ بلکه مربوط به زمانبندی است. مکانیسم ماشه قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل قرار است در اکتبر ۲۰۲۵ منقضی شود.
تا آن زمان، طرفهای توافق برجام میتوانند بهصورت یکجانبه تمامی تحریمهای سازمان ملل پیش از توافق هستهای ۲۰۱۵ را در صورت «تخلف جدی» ایران بازگردانند. جمهوری اسلامی مدتها است که این آستانه را پشت سر گذاشته است.
در روزهای منتهی به حملات اسرائیل در ژوئن، آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش داد که ایران تعهداتش در زمینه منع گسترش تسلیحات هستهای را نقض کرده است. این گزارش موارد نقض جدی مانند آزمایش مخفی «انفجار هستهای» همسو با تحقیق تسلیحاتی، غنیسازی بالای ۶۰ درصد، و شواهد موثق از تلاش مداوم برای توسعه دستگاههای انفجاری هستهای را شامل میشد.
پس از حملات آمریکا و اسرائیل، جمهوری اسلامی همکاری با آژانس را بهطور رسمی به حالت تعلیق درآورد و نظارت بینالمللی را بیش از پیش با مانع مواجه کرد.
سوای غنیسازی اورانیوم، آژانس تایید کرده است که جمهوری اسلامی زیرساخت تسلیحات هستهای را بهمیزان قابلملاحظهای گسترش داده است، از جمله ساخت تونلهای زیرزمینی مستحکم جدید برای غنیسازی، تولید فلز اورانیوم و مدلسازی مواد منفجره قوی، ادغام سیستمهای موشکی سازگار با کلاهک هستهای.
این موارد فقط نقض تعهدهای برجامی نیستند، بلکه گامهای پیوستهای است که بهسوی توانمندی هستهای تسلیحاتی کامل برداشته شده است.
مقاومت چین و اروپا
در همین حال، بر اساس دادههای گمرکی فاششده که منابع اطلاعاتی به آنها استناد کردهاند، چین در ازای دریافت تخفیف نفتی از ایران، قطعات موشکی تحویل میدهد. این معاملات نه تنها ناقض تحریمهای آمریکا است، بلکه عزم پکن برای تعمیق مشارکت راهبردی با تهران را نشان میدهد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
همزمان، اتحادیه اروپا تلاشهای دیپلماتیک بیسروصدا را آغاز کرده و از آمریکا خواسته است که از فعالسازی مکانیسم ماشه خودداری کند. دیپلماتهای اروپایی میگویند که مکانیسم ماشه «فضای گفتوگو» را از بین میبرد و جمهوری اسلامی را به روسیه و چین نزدیکتر میکند.
در واقع، این موضع اروپایی تکرار یک الگوی آشنا است: واکنش به تشدید فعالیتهای هستهای ایران با هشدار غرب در مورد پرهیز از تشدید تنشها.
آیا آمریکا از نظر حقوقی میتواند مکانیسم ماشه را فعال کند؟ بله.
هرچند آمریکا در سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شد، همچنان یکی از طرفهای ذکرشده در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت است که توافق را به قانون بینالمللی تبدیل کرد. این یعنی واشینگتن حق قانونی فعالسازی مکانیسم ماشه را دارد.
پس از فعالسازی، تمامی تحریمهای سازمان ملل بهطور خودکار بازمیگردند، مگر اینکه شورای امنیت قطعنامهای برای ادامه لغو تحریمها تصویب کندــ که البته آمریکا میتواند آن را وتو کند. این مکانیسم دقیقا برای جلوگیری از فلج دیپلماتیکی طراحی شده است که اکنون حامیان جمهوری اسلامی در تلاشاند ایجاد کنند.
مخالفانــ عمدتا در اروپا، مسکو و پکنــ ادعا میکنند که خروج آمریکا از برجام صلاحیت قانونیاش برای فعالسازی مکانیسم ماشه را از بین میبرد. اما این استدلالی سیاسی است، نه حقوقی. متن روشن قطعنامه از موضع آمریکا حمایت میکند.
اگر کشورهای دیگر از مکانیسم ماشه پیروی نکنند، چه میشود؟
اگر چین، روسیه یا شرکتهای اروپایی از تحریمها پیروی نکنند، آمریکا همچنان ابزار قدرتمندی دارد: تحریمهای ثانویه. این تحریمها به وزارت خزانهداری آمریکا اجازه میدهند شرکتهای خارجی درگیر تجارت ممنوع با ایران را مجازات کند. شرکتهای چینی صادرکننده قطعات موشکی یا پالایشکننده نفت ایران ممکن است با پیامدهایی مانند حذف از نظام مالی آمریکا، قطع دسترسی به سوییفت و تسویه دلاری، و مسدود شدن داراییها، قرارگیری در فهرست سیاه و محدودیتهای تجاری مواجه شوند.
رویدادهایی از این دست پیامدهای جهانی خواهند داشت. اما برای اثربخشی تحریمهای ثانویه، آمریکا باید رویکردی شفاف و ثابت داشته باشد، بهویژه پس از سخنان اخیر ترامپ که گفت ایران باید بتواند به چین نفت بفروشد. اگر قرار بر این باشد که مکانیسم ماشه جدی گرفته شود، این پیام باید اصلاح شود.
مکانیسم ماشه چه تحریمهایی را بازمیگرداند؟
فعالسازی مکانیسم ماشه تحریمهای جامع سازمان ملل را بازمیگرداند که عبارتاند از:
- ممنوعیت فروش تسلیحات به ایران
- ممنوعیت توسعه و انتقال موشکهای بالستیک
- محدودیتهای شدید بر غنیسازی اورانیوم
- ممنوعیت تحقیقات هستهای مرتبط با تسلیحات
- ممنوعیت سرمایهگذاری بینالمللی در بخش انرژی و دفاعی ایران
این اقدامها بازسازی برنامه هستهای ایران را محدود، شبکههای نیابتی جمهوری اسلامی را تضعیف، و فشارهای اقتصادی داخلی را تشدید و رژیم را بیثبات میکند.
گام بعدی چیست؟
ترامپ در لحظهای سرنوشتساز قرار دارد. او میتواند با تکیه بر شتاب فعلی آمریکا و اسرائیل و گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مکانیسم ماشه را فعال و رهبری آمریکا را دوباره تثبیت کند.
یا میتواند اجازه دهد ضربالاجل اکتبر از دست برود و آخرین ابزار اجرایی چندجانبه از دست برود. در آن صورت، دولتهای بعدی فقط امکان اعمال تحریمهای یکجانبه یا گزینههای نظامی برای مهار برنامه هستهای ایران را خواهند داشت.
مکانیسم ماشه راهحلی کامل و بینقص نیستــ اما همچنان ابزاری قانونی، در دسترس و موثر است. این اقدام پیامی روشن از اراده آمریکا ارسال میکند: جمهوری اسلامی اجازه نخواهد داشت برنامه هستهای تسلیحاتی داشته باشد. در عین حال، زمان ارزشمندی میخردــ زمانی که شاید به مردم ایران فرصت دهد تا روزی به رژیمی پایان دهند که با سرکوب داخلی و ستیزهجویی خارجی تعریف میشود.
رویکرد دیپلماتیک جدید جمهوری اسلامی دستاورد نیست، تاکتیکی برای وقتکشی است. رژیم بهدنبال وقت است، نه صلح. در حالی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار میدهد، چین موشک را با نفت معامله میکند و اروپا در تردید است، مکانیسم ماشه یکی از آخرین ابزارهای قانونی برای توقف پیشرفت برنامه هستهای جمهوری اسلامی است.
اگر ترامپ قاطعانه عمل کند، میتواند جمهوری اسلامی را مهار و قدرت رهبری آمریکا را بازگرداند. اگر تعلل کند، جهان ممکن است با ایرانی هستهای، بدون هیچ گزینه صلحآمیزی، مواجه شود.
ترجمه از اورشلیم پست
اریک مندل مدیر شبکه اطلاعات سیاسی خاورمیانه (MEPIN)، دبیر ارشد حوزه امنیت در نشریه «اورشلیم ریپورت» و نویسنده مهمان در نشریههای سیاسی مانند «هیل» است