برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی پس از حملات در چه وضعیتی است؟

درباره میزان و ماهیت دقیق خسارت‌ــ به‌ویژه در زیرساخت‌های عظیم زیرزمینی‌ــ همچنان ابهام‌های زیادی وجود دارد. شاید حتی تصمیم‌گیرندگان کلیدی در تهران نیز هنوز نمی‌دانند گام بعدی‌ چیست

تصویر ماهواره‌ای تاسیسات نطنز پس از حمله آمریکا‌، ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵‌ــ Satellite Image 2025 Maxar Technologies

در ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارش داد که جمهوری اسلامی به توافق‌نامه پادمانی پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای پایبند نیست و به وجود مواد اعلام‌نشده و سابقه فعالیت‌های حاکی از تلاش برای ساخت تسلیحات اشاره کرد. روز بعد، اسرائیل حملات به زیرساخت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی را آغاز کرد و ۹ روز بعد، آمریکا نیز به این عملیات هدفمند پیوست.

در حالی که میزان خسارات وارده به تاسیسات همچنان از طریق اطلاعات مخفی و منابع در دسترس در حال ارزیابی است، تصویر کلی از ظرفیت باقی‌مانده برای ایران در زمینه ساخت سلاح‌های هسته‌ای در حال روشن‌ شدن است. 

موسسه بین‌المللی مطالعات راهبردی در تحلیلی به بررسی زیرساخت‌ها و موادی می‌پردازد که جمهوری اسلامی در صورت تصمیم در دسترس دارد تا ظرفیت نهفته‌ تسلیحاتی‌اش را بازسازی یا به‌سوی ساخت بمب حرکت کند.

جست‌و‌جو و ردیابی هگزافلوراید

پیش از حملات، نگرانی‌های بین‌المللی بر ذخایر حدود ۴۰۰ کیلوگرمی اورانیوم غنی‌شده تا غلظت ۶۰ درصد متمرکز بود. این اورانیوم با غلظت بالا به‌صورت اورانیوم هگزافلوراید (UF6) ذخیره شده بود و اگر تا غلظت حدود ۹۰ درصد غنی‌سازی شود، برای ساخت حدود ده سلاح هسته‌ای کافی است. 

اگرچه بازرسان آژانس پیش‌تر این ذخایر را فهرست کرده بودند، از زمان آغاز درگیری، امکان ردیابی را از دست داده‌اند. کامیون‌هایی که پیش و پس از حملات در نزدیکی تاسیسات فردو و اصفهان دیده شدند، حاکی از آن‌ است که جمهوری اسلامی احتمالا این مواد را جابه‌جا کرده باشد.

جست‌و‌جو و ردیابی این ذخایر اورانیوم هگزافلوراید اهمیت دارد، چرا که حتی در سطوح پایین‌تر غنی‌سازی، این ذخایر را می‌توان مستقیم به سانتریفیوژهای باقی‌مانده تزریق کرد. زنجیره تامین داخلی ایران‌ــ از جمله ۱۴ معدن اورانیوم که از حملات مصون مانده‌اند‌ــ لایه‌ مقاومتی مضاعفی ایجاد می‌کند و امکان تامین نیازهای برنامه‌های غیرنظامی و نظامی را فراهم می‌کند. 

ظرفیت بالقوه جمهوری اسلامی برای ساخت سلاح هسته‌ای فقط به ذخایر محدود نمی‌شود، بلکه به توانایی بازتولید یا احیای بخش‌های کلیدی چرخه سوخت هسته‌ای، به‌ویژه در تاسیسات تبدیل اورانیوم در اصفهان نیز بستگی دارد. این تاسیسات نقشی حیاتی دارند، زیرا اورانیوم استخراج‌شده و فراوری‌شده یا «کیک زرد» را به اورانیوم هگزافلوراید‌ــ ماده اولیه ضروری برای غنی‌سازی‌ــ تبدیل می‌کنند، که آن را به گلوگاهی احتمالی در مسیر تولید اورانیوم با غلظت بالا تبدیل می‌کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

حملات ژوئن ۲۰۲۵ همچنین بخش‌های روی زمین کارخانه آزمایشی غنی‌سازی سوخت نطنز را نابود کرد. در حالی که برخی سانتریفیوژها و سالن‌های آبشاری ممکن است در اثر حملات مستقیم یا قطع برق آسیب دیده باشند، گزارش‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه سانتریفیوژهای بیشتری تولید شده‌اند، اما هنوز در تاسیساتی مانند نطنز یا فردو نصب نشده‌اند. بازسازی سازه‌ها ممکن است سریع انجام شود، اما احیای کامل توان غنی‌سازی پیچیده‌تر خواهد بود‌ــ حتی اگر ذخایر قابل جابه‌جایی و غنی‌سازی مجدد یا تبدیل‌پذیر به فلز برای تسلیحات‌سازی در تاسیسات مخفی باشند.

جمهوری اسلامی همچنین از لحاظ نظری، مسیر پلوتونیوم برای دستیابی به مواد شکافت‌پذیر قابل استفاده برای سلاح را در دسترس دارد. راکتور تحقیقاتی آب سنگین خنداب در اراک که هدف حملات اسرائیل قرار گرفت، هنوز در حال ساخت بود. آغاز مجدد این برنامه نیازمند زمان، زیرساخت‌های آشکار و تخصص جدید برای جداسازی پلوتونیوم از سوخت مصرف‌شده خواهد بود.

ذخایر علمی جمهوری اسلامی ایران

یکی از محدودیت‌های پیش روی جمهوری اسلامی برای بازسازی برنامه هسته‌ای، ترور ۱۱ متخصص هسته‌ای در جریان حملات اسرائیل است، که هدف از این کار ضربه زدن به دانش ضمنی هسته‌ای بوده است. 

تجربه حملات پیشین نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی جریان ثابتی از متخصصان نظامی را حفظ می‌کند. برای مثال، ترور محسن فخری‌زاده‌ــ معمار اصلی برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی‌ــ در سال ۲۰۲۰ به سازمان پژوهش و نوآوری دفاعی (سپند) وابسته به وزارت دفاع ضربه زد، اما فقط پیشرفت فنی را به تاخیر انداخت. رضا مظفری‌نیا، جانشین فخری‌زاده، که احتمالا هدف عملیات نظامی اسرائیل بوده است‌ــ هرچند گزارش دقیقی از سرنوشتش در دست نیست‌ــ روندی برای بازسازی ساختار سپند مدیریت می‌کرد که بر اساس گزارش اطلاعاتی اسرائیل، تولید سامانه‌های انفجار هسته‌ای را تشدید کرده است.

در بازسازی پایگاه علمی مرتبط با تسلیحاتی‌سازی، جمهوری اسلامی با یک معضل روبه‌رو است: از یک سو باید گروه‌های کاری را به‌منظور افزایش امنیت تفکیک کند؛ از سوی دیگر، برای حفظ شتاب یادگیری و جبران تلفات، باید موانع میان گروه‌ها را کاهش دهد.

ترور اعضای کلیدی سپاه پاسداران در سال ۲۰۲۵ نیز به ساختارهای فرماندهی و کنترل مربوط به برنامه موشک‌های بالستیک آسیب زده است‌.

موشک‌های دارای قابلیت هسته‌ای

جمهوری اسلامی به‌ احتمال زیاد همچنان توانایی بازسازی زیرساخت موشکی برای حمل تسلیحات هسته‌ای را حفظ کرده است. برنامه موشکی چندمنظوره از دیرباز در مرکز گزینه‌های تسلیحاتی برنامه «آماد» قرار داشته است. 

در سال ۲۰۱۸، نهادهای اطلاعاتی اسرائیل بایگانی گسترده‌ای از برنامه هسته‌ای تسلیحاتی قبلی جمهوری اسلامی را کشف کرد که فایل‌های طراحی و برنامه‌های تامین تجهیزات را شامل می‌شد. در سال‌های اخیر، سپاه پاسداران برنامه موشکی را تقویت کرده و فناوری‌های دوگانه‌ای مانند سامانه‌های پیشرفته بازگشت موشک و طراحی‌ موشک با قابلیت حمل کلاهک‌های هسته‌ای کوچک را توسعه داده است. سپاه همچنین بر آزمایش مواد منفجره قوی در تاسیسات پارچین نظارت دارد، که در اکتبر ۲۰۲۴ و ژوئن ۲۰۲۵، هدف حملات اسرائیل قرار گرفت.

بسیاری از موشک‌های بالستیک ایران مانند شهاب-۳ و زیرمجموعه‌هایش متحرک‌اند و از پرتابگرهای حامل استفاده می‌کنند. بر اساس اعلام منابع اسرائیلی، دو سوم این پرتابگرها در حملات ژوئن نابود شده‌اند که آمادگی جمهوری اسلامی را به میزان قابل‌ملاحظه‌ای به تعویق می‌اندازد. با این حال، زیرساخت‌ها پرتابگرهای ثابت، متحرک و زیرزمینی را شامل می‌شود و به جمهوری اسلامی امکان می‌دهد دارایی‌هایش را جابه‌جا یا در تونل‌ها پنهان کند.

در مجموع، زنجیره تامین و دهه‌ها تنوع در سامانه‌های پرتاب نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی می‌تواند بخش عمده‌ای از ظرفیت پرتابش را بازسازی کند‌ــ البته زمان آن به میزان خسارت بستگی دارد. البته عواملی مانند توانایی آموزش و جایگزینی نیروهای فرماندهی و کنترل و همچنین نیاز به تهیه قطعات تخصصی از خارج، با توجه به تحریم‌های غرب، روند را پیچیده‌تر می‌کند.

ایران، خارج از محدوده نظارت

جمهوری اسلامی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را اخراج کرده است و ارزیابی وضعیت برنامه هسته‌ای به سرویس‌های اطلاعاتی و تحلیلگران محدود شده است. چنان‌ که پیش‌تر مرور شد، مواد و زیرساخت‌های موجود برای ساخت زرادخانه هسته‌ای آسیب دیده‌اند، اما از بین نرفته‌اند. با این حال، درباره میزان و ماهیت دقیق این خسارت‌ــ به‌ویژه در زیرساخت‌های عظیم زیرزمینی‌ــ همچنان ابهام‌های زیادی وجود دارد. شاید حتی تصمیم‌گیرندگان کلیدی در تهران نیز هنوز نمی‌دانند گام بعدی‌ چیست.