روایتی ۴۸ ساعته از زندگی کارگران و بازنشستگان ایرانی

روز یکشنبه بازنشستگان معترض در چندین شهر ایران بازهم مانند سال‌های قبل خواستار اجرای کامل همسان‌سازی و پرداخت معوقاتشان شدند

ضرب‌وشتم یک کارگر در کارخانه آب معدنی داماش گیلان، بار دیگر پرده از واقعیت تلخ زندگی طبقه کارگر در ایران برداشت، واقعیتی که در آن، کارگری فقط به جرم مطالبه حق بیمه عقب‌افتاده‌اش با خشونت کارفرما مواجه می‌شود.

براساس گزارش‌های محلی، بیش از پنج ماه است بیمه کارگران داماش پرداخت نشده است. یکی از این کارگران در روزهای اخیر پیگیر این مطالبه شد، اما کارفرما ابتدا او را تهدید و سپس ضرب‌وشتم کرد و در نهایت از ورود او به محل کار جلوگیری شد. کارگران دیگر این کارخانه هم گفتند: «همه اسیر یک لقمه نان هستیم.»

مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان گیلان در واکنش به این حادثه به جای دفاع از کارگران از «لزوم بررسی ماجرا» سخن گفت و حتی توصیه کرد کارگران به اداره کار مراجعه کنند تا شاید در جایی دیگر برای آنان کار پیدا شود. این رویکرد نشان می‌دهد که نه‌تنها قوانین کارگری در ایران ضمانت اجرایی ندارد، که نهادهای دولتی و حاکمیتی نیز به جای حمایت از نیروی کار به توجیه رفتار کارفرمایان متمایل‌اند.

اعتراضات خاموش نمی‌شود

در ۴۸ ساعت گذشته، اعتراض و تجمع کارگران و بازنشستگان در نقاط مختلف ایران ادامه داشته است. کارکنان شرکت مهندسی و ساخت تاسیسات دریایی ایران مقابل ساختمان جدید شرکت ملی نفت در تهران تجمع کردند و به عدم پرداخت سه ماه حقوق، حق بیمه و مزایا اعتراض کردند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

بازنشستگان تامین اجتماعی نیز در چند شهر ایران مانند رشت، شوش و اهواز گرد هم آمدند و خواستار پرداخت معوقات، اجرای کامل همسان‌سازی حقوق و استقلال سازمان تامین اجتماعی شدند. همچنین بازنشستگان فولاد اصفهان با تجمع مقابل ساختمان کانون بازنشستگی، اجرای تعهدات قانونی دولت، درمان رایگان و پرداخت به‌موقع مطالباتشان را خواستار شدند. اما همانند همیشه، پاسخی جز وعده‌های بی‌سرانجام نصیبشان نشد.

همزمان محمد اسدی، رئیس کانون عالی بازنشستگان ایران، از خلف وعده دولت در پرداخت معوقات خبر داد و گفت قرار بود معوقه فروردین در خرداد پرداخت شود، اما به بهانه «ناترازی منابع پس از جنگ اخیر» این تعهد عملی نشد. به بیان دیگر، بار بحران‌های سیاسی و سیاست‌های جنگ‌طلبانه علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، همچنان بر دوش بازنشستگانی است که حقوق ناچیزشان کفاف زندگی روزمره را هم نمی‌دهد.

مرگ در محیط کار، واقعیت روزمره

همزمان با تشدید بحران معیشتی، حوادث کارگری نیز هر روز جان کارگران را می‌گیرد. تنها طی روزهای شنبه و یکشنبه، ۲۵ و ۲۶ مرداد و تا لحظه تنظیم این گزارش،  فعالان، خبرنگاران و رسانه‌های کارگری این حوادث مرگبار را ثبت کرده‌اند: در تهران، سقوط دستگاه کلایمر یک برج ۲۱ طبقه در خیابان ظفر باعث مرگ یک کارگر افغان و مصدومیت شدید کارگری دیگر شد؛ در معدن خان‌خاتون بم، ریزش کوه جان یک کارگر را گرفت؛ در پروژه فولاد مکران چابهار، برق‌گرفتگی باعث مرگ پرویز رئیسی، کارگر ۲۵ ساله، شد؛ در آزادراه کاشان–قم، واژگونی و آتش‌سوزی تانکر سوخت جان راننده ۴۴ ساله را گرفت و دو کارگر سوخت‌بر نیز در خاش سیستان‌وبلوچستان درپی واژگونی خودرو مصدوم شدند.

اینها تنها نمونه‌ای از مرگ و مصدومیت کارگران در دو روز گذشته است؛ در حالی‌که به گفته علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت جمهوری اسلامی، هر سال حدود ۱۰ هزار کارگر در ایران درپی حوادث کاری جانشان را از دست می‌دهند.

بیکاری اجباری، فقر و حذف از چرخه تولید

همزمان با تشدید بحران اقتصادی جمهوری اسلامی در نتیجه تحریم‌های غرب، جنگ ۱۲ روزه، سرمایه‌گذاری‌های سنگین در صنایع موشکی و هسته‌ای و حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی عربی ــ که همگی محصول سیاست‌های جنگ‌طلبانه رهبر جمهوری اسلامی به‌شمار می‌آیند ــ بحران بیکاری نیز زندگی کارگران ایرانی را در تنگنا قرار داده است.

در لرستان، روز یکشنبه ۱۵۰ کارگر پیمانکاری شرکت فروآلیاژ ازنا به دلیل «ناترازی برق و خاموشی کوره‌ها» بیکار شدند. کامیون‌داران بهبهان نیز به‌دلیل تعطیلی کارخانه سیمان درپی قطعی برق، با مشکل جدی معیشتی مواجه‌اند.

در ابهر، قرارداد کاری ۲۰ کارگر قراردادی فولاد سیادن تمدید نشد و به‌رغم سال‌ها سابقه هنوز به کار بازنگشته‌اند. آنها می‌گویند فقط حداقل مزد دریافت کرده‌ و حالا بدون هیچ پشتوانه‌ای رها شده‌اند.

کارگران ارکان ثالث نفت و گاز گچساران هم علیه تبعیض دستمزد میان کارگران قراردادی و رسمی دست به تجمع زدند. آنان پیش‌تر مرگ صابر آسایش، یکی از همکارانشان، را نتیجه مستقیم همین سیاست‌های تبعیض‌آمیز و بی‌توجهی مدیران دانسته بودند.

معیشت فروپاشیده

در کنار مرگ و بیکاری، بحران معیشت کارگران هر روز عمیق‌تر می‌شود. پرویز زعیمی، نماینده کارگران شرکت ایران پوپلین رشت، از افزایش بیش از ۵۰ درصدی قیمت مواد غذایی و نان در شش ماه نخست سال ۱۴۰۴ انتقاد و یادآوری کرد: «گوشت قرمز مدت‌هاست از سفره کارگران حذف شده است.»

او توضیح داد که در رشت، حتی در محله‌های فقیرنشین، برای اجاره یک خانه کوچک باید ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان ودیعه و ماهانه ۵ تا ۱۰ میلیون اجاره پرداخت کرد، ارقامی که با دستمزدهای ناچیز هیچ‌گونه هماهنگی ندارند. به گفته او، کارگران بسیاری در استان گیلان برای گذران زندگی به شغل دوم روی آورده و برای مخارجشان به قرض گرفتن ناچار شده‌اند.

در ایران امروز، کارگران و بازنشستگان در چرخه‌ای گرفتارند که از یک سو فقر و گرانی سفره‌شان را خالی‌تر می‌کند و از سوی دیگر، کار ناایمن و قراردادهای موقت، جان و امنیتشان را به خطر می‌اندازد. هر روز خبر تازه‌ای از مرگ کارگران در معادن، پروژه‌های ساختمانی و جاده‌ها منتشر می‌شود و هر روز تجمعی شکل می‌گیرد که یا بی‌پاسخ می‌ماند یا با تهدید و سرکوب مواجه می‌شود.

اما حاکمیت، به جای حمایت، با سیاست‌های خود فشارها را افزایش می‌دهد؛ از ناترازی برق که به بیکاری هزاران نفر می‌انجامد، تا بی‌اعتنایی به همسان‌سازی حقوق بازنشستگان و حتی نادیده گرفتن ابتدایی‌ترین حقوق کارگرانی که برای بیمه درمانی خود مبارزه می‌کنند.

بیشتر از اقتصاد