پوست‌اندازی لابی جمهوری اسلامی

شاید لابی رسانه‌ای، آکادمیک و سیاسی جمهوری اسلامی با چهره‌های جدید کار خود را دنبال کند، اما کارکرد اصلی آن پیشبرد یک سیاست‌ قدیمی است: کمک به «حفظ نظام»

سه ماه پس از اینکه رابرت مالی، نماینده ویژه دولت بایدن در امور ایران در روندی که به‌نظر می‌رسد از حمایت تهران و واشینگتن برخوردار بود به عنوان «هدف اصلی» برای حمله معرفی و به مهره سوخته تبدیل شد، برخی اعضا نام آشنای تیم او که سوابق روشنی دارند نیز به سرنوشت مشابه دچار شدند.

گزارش‌هایی که هنوز به تایید رسمی مقامات وزارت خارجه آمریکا نرسیده حاکی از آن است که مالی به دلیل نحوه مدیریت اطلاعات محرمانه تحت بازرسی اف‌بی‌آی است. روابط نزدیک او با برخی چهره‌های لابی جمهوری اسلامی در آمریکا این ظن را پدید آورد که سهل‌انگاری در مدیریت اطلاعات حساس احتمالا در ارتباط با عوامل جمهوری اسلامی ایران بوده است. این گمانه‌زنی‌ها زمانی بیشتر تقویت شد که نشریه انگلیسی‌زبان تهران‌تایمز چاپ تهران، جزئیاتی را از دلایل «برکناری» مالی منتشر کرد که نمایندگان کنگره آمریکا گفتند از آن بی‌اطلاع بوده‌اند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

پس از اعلام خبر «مرخصی بدون تاریخ بازگشت» یا همان تعلیق رابرت مالی که به تلاش بی‌وقفه برای معامله با جمهوری اسلامی مشهور بود‌، برخی با دنبال کردن «آدرس غلط»، حذف مالی را نشانه تغییر مسیر دولت بایدن خواندند.

اثبات اشتباه بودن این نظریه زمان زیادی لازم نداشت. به موازات حذف مالی، همکاران او از جمله برت مک‌گرک، نماینده کنونی دولت بایدن در امور خاورمیانه و شمال آفریقا و عضو ارشد وزارت خارجه دولت اوباما در زمان توافق هسته‌ای و دور قبلی مبادله زندانیان با ایران، سخت مشغول رایزنی با نمایندگان جمهوری اسلامی بودند.

کمتر از سه ماه بعد، بخشی از دستاورد این چانه‌زنی‌ها در اجرای توافق چند میلیارد دلاری اخیر دمکرات‌ها با تهران نمایان شد. بخش‌های دیگر آن مانند مذاکره برای آزاد‌سازی ۱۰ میلیارد دلار بدهی گازی عراق به ایران، افزون بر دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار آزاد شده، و نوعی تفاهم هسته‌ای نیز کماکان ادامه دارد.

همانطور که از مدت‌ها قبل از اعلام حاشیه‌نشینی‌ رابرت مالی، ادامه دستور کار او به افراد دیگر واگذار شده بود، اعضا تیم مالی هم با چهره‌هایی که شاید هنوز خیلی آشنا نباشد، جایگزین شده‌اند؛ چرا که در هدف دولت بایدن برای مماشات با جمهوری اسلامی تغییری ایجاد نشده است و لابی جمهوری اسلامی در واشینگتن در این زمینه نقش کلیدی ایفا می‌کند.

جمهوری اسلامی توانست لابی خود را که در دولت دونالد ترامپ تا حدودی به حاشیه رانده شده بود در دولت دمکرات بایدن به کار بگیرد. دولت بایدن سیاست فشار حداکثری را کنار گذاشت و چشم خود را بر تحریم‌های نفتی بست و عملا هیچ تحریم معنا‌دار اثرگذاری علیه جمهوری اسلامی تصویب نکرد. در این مدت توافق‌های نانوشته، فضایی از آتش‌بس نسبی بین تهران و واشینگتن برقرار کرد و در نهایت معامله شش میلیارد دلاری تهران و واشینگتن که پنج آمریکایی را به خانه بازگرداند، در آستانه سال انتخابات در آمریکا، به کارت برنده‌ای برای بایدن و خامنه‌ای تبدیل شد.

آنچه که اخیرا در لابی جمهوری اسلامی در حال رخ دادن است نوعی پوست‌اندازی، محصول تغییر محاسبات داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی تهران ناشی از خیزش سراسری مردم ایران و البته وخامت وضعیت اقتصادی با چشم‌انداز انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۴ است. این در حالی است که ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهوری اسلامی ایران نیز اخیرا به نیویورک سفر کرد و در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل به همراه تیم‌اش با نمایندگان رسانه‌ها و اتاق‌فکرهای آمریکایی و «تحلیلگران» و دانشگاهیان ایرانی مقیم آمریکا دیدار کرد. 

شاید لابی رسانه‌ای، آکادمیک و سیاسی جمهوری اسلامی با چهره‌های جدید کار خود را دنبال کند، اما کارکرد اصلی آن پیشبرد یک سیاست‌ قدیمی است: کمک به «حفظ نظام». دستور کاری که در چهار دهه گذشته همه مهره‌های سابق هم آن را دنبال کردند و در نهایت به مهره سوخته تبدیل شدند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه