رسانههای جمهوری اسلامی طی چند روز گذشته در مورد اتصال ایران از طریق افغانستان به برنامه «یک کمربند، یک جاده» که بزرگترین برنامه اقتصادی چین برای اتصال منطقهای است، خبر دادهاند. ابوالفضل زهرهوند، سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در افغانستان، در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا اعلام کرد که چین قرار است از مسیر کریدور واخان، اتصال مسیر جادهای و ریلی با افغانستان را آغاز کند که این کریدور میتواند مسیری برای انتقال گاز ایران به چین باشد.
زهرهوند افزود: «تنگه واخان مسیری است که افغانستان را مستقیم به چین وصل میکند و کریدوری است که در آینده میتواند تجارت از طریق ریلی و جادهای و همچنین انتقال گاز از مسیر آن صورت گیرد اما در عین حال مسیر دشواری است که نه نیروهای طالبان و نه نیروهای جبهه مقاومت روی آن تسلطی ندارند. این منطقه دور از دسترس است و مردمانی در این منطقه زندگی میکنند که شاید هنوز شهر را ندیدهاند. به همین دلیل این مسیر مشکلات خاص خود را دارد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
گروه طالبان نیز پیش از این، طرحی ارائه دادهاند که بر اساس آن، جمهوری اسلامی ایران را از طریق خط ریلی هرات-مزارشریف به برنامه «یک کمربند، یک جاده» چین وصل کند. بر اساس این طرح، قرار است کار ساخت راهآهن هراتــمزارشریف بهزودی آغاز شود و کشورهای ازبکستان و ایران نیز گفتهاند که در ساخت این خط ریلی به افغانستان کمک میکنند.
این خط آهن حدود دو هزار کیلومتر طول دارد و بر اساس بررسیهای اولیه، حدود دو میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. راهآهن هراتــمزارشریف پس از رسیدن به مرز تاجیکستان به خط ریلی این کشور وصل میشود و از آنجا امتداد مییابد و به قرقیزستان میرسد و در آنجا از طریق خط آهن چینــقرقیزستانــ ازبکستان به منطقه سینکیانگ وصل میشود.
طالبان میخواهند پس از ساخت راهآهن هراتــمزار شریف آن را به راهآهن هراتــخواف وصل کنند و از این طریق به بندرهای جمهوری اسلامی چون بندرعباس، چابهار و بازرگان متصل شوند.
محمدمهدی جوانمرد قصاب، مشاور اقتصادی نماینده ویژه جمهوری اسلامی ایران در افغانستان، نیز در مصاحبه با رسانههای داخلی ایران گفت که راهآهن هراتــخواف میتواند به واخان وصل شود و از این طریق به برنامه یک کمربند یک جاده برسد.
خبرگزاری فارس نیز به نقل از مقامهای جمهوری اسلامی نوشت که خط آهن هراتــخواف بخشی از پروژه دو میلیارد دلاری کریدور راهآهن پنج کشور(FNRC) است که کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان، قرقیزستان و چین را به هم وصل میکند.
با این حال طرح وصل ایران به برنامه بزرگ اقتصادی چین، یک کمربند یک جاده، چالشهای خاص خود را هم دارد. در قدم نخست، باید گفت که این پروژه بزرگ هنوز یک طرح است و مشخص نیست هزینه دو میلیارد دلاری این پروژه را کدام کشورها متقبل خواهند شد. با توجه به اینکه کل بودجه سالانه طالبان کمی بیشتر از دو میلیارد دلار است، توان پرداخت سهمشان را ندارند. مگر اینکه چین در قبال استخراج معادن افغانستان سهم طالبان را بپردازد.
در قدم دوم، اتصال ایران به برنامه یک کمربند یک جاده به موافقت کشورهای منطقه نیاز دارد. زیرا ایران به صورت کلی از حوزه جاده ابریشم دور است و برای وصل شدن ایران، نیاز است کشورهایی چون تاجیکستان، قرقیزستان حتی ازبکستان و ترکمنستان نیز با این طرح همراه باشند.
مورد سوم مسائل امنیتی است. چین هنوز به وضعیت امنیتی افغانستان به دیده تردید نگاه میکند. هرچند امنیت افغانستان بهتر از گذشته شده است، هنوز داعش در این کشور فعالیت دارد و نیروهای مخالف طالبان نیز در گوشهوکنار افغانستان با طالبان درگیرند.
از سوی دیگر، طالبان با وجود روابط بسیار نزدیکی که با چین دارند، جداییطلبان اویغور را که مخالف دولت چیناند، سرکوب نکردند و برای آنان زمینه ایجاد پایگاه آموزشی در داخل خاک افغانستان را فراهم کردهاند. داعش هم در حال نفوذ در منطقهای است که به کریدور واخان منتهی میشود. این منطقه به دلیل صعبالعبور بودن نه در کنترل طالبان است و نه جبهه مقاومت ملی در آنجا نفوذ دارد. بنابراین بهترین موقعیت برای داعش است تا در این منطقه نفوذ کند؛ زیرا میتواند از این طریق به سین کیانگ چین نیز دسترسی داشته باشد.
چالش بعدی، وضعیت توپوگرافی منطقه است. خط ترانزیت کریدور واخان دقیقا از میان صعبالعبورترین کوهستانهای افغانستان میگذرد. در طول سالها، هیچ جادهای در این منطقه ساخته نشده است و ساخت جادههای ترانزیت، خط آهن و دیگر پروژههای عمرانی مستلزم هزینههای زیادی است.
با این حال چین که برای معادن افغانستان کیسه بزرگی دوخته، برای اینکه بتواند مواد معدنی را از معادن به کارخانهها برساند، ناگزیر است به هر صورت ممکن کریدور واخان را باز کند. در این صورت، میتوان امیدوار بود که در کنار خط آهن و جاده، حتی لوله گاز صادراتی ایران هم به چین برسد. هرچند مقامهای جمهوری اسلامی گفتهاند با توجه به هزینه بالا و اولویت مسیرهای دیگر از جمله خط لوله گاز ایرانــپاکستان و از سوی دیگر ناترازی مصرف و تولید گاز در داخل این کشور تعریف بازارهای جدید در برنامه دولت ایران قرار ندارد.