درگیری بین اسرائیل و حماس ماهیت روابط آمریکا با جهان عرب را دگرگون خواهد کرد

دولت آمریکا در بازنگری سیاست‌هایش در خاورمیانه و جنوب جهانی، که هم از روند درگیری در غزه و هم از نقش ‏آمریکا در آن ابراز نارضایتی می‌کند، با دشواری بسیاری مواجه خواهد شد

جو بایدن، رئیس‌جمهوری ایالات متحده. عکس از:  AFP

جنگ بین اسرائیل و حماس تهدیدی برای کشاندن پای آمریکا به درگیری گسترده‌تری است که اثر چشمگیری بر سیاست آمریکا می‌گذارد، به‌ویژه اینکه ممکن است صلح و ثبات در منطقه به عبور از غزه نیاز داشته باشد.

حمله‌های حوثی‌های یمن به خطوط کشتی‌رانی در دریای سرخ و باب‌المندب آمریکا را به حمله‌های تلافی‌جویانه به شبه‌نظامیان وادار کرد. دریای سرخ یکی از بزرگ‌ترین مسیرهای خطوط کشتی‌رانی بین اروپا و آسیا است که دست‌کم حدود ۱۵ درصد از آمدوشد دریایی جهان از آن طریق است. در عین حال، آمریکا فشار زیادی به اسرائيل نیاورد تا آن را به کاهش شدت جنگ در غزه وادار کند. همین امر می‌تواند به‌گونه‌ای مانع تحقق هدف‌های آمریکا در منطقه شود.

از سوی دیگر، حمله مستمر اسرائیل به نوار غزه هنوز تا رسیدن به هدف موردنظر فاصله بسیاری دارد، به‌ویژه اینکه مقاومت فلسطین همچنان به نبرد ادامه می‌دهد. علاوه بر آن، متحدان مقاومت فلسطین تا کنون حدود ۱۶۰ بار نیروها و مواضع آمریکا را در عراق و سوریه هدف حمله قرار داده‌اند، در حالی که سازمان حزب‌الله به تشدید فعالیت‌هایش در امتداد مرز لبنان با اسرائيل ادامه می‌دهد. بنابراین، به‌صراحت می‌توان گفت که گسترش درگیری در منطقه حتمی به‌نظر می‌رسد. پس از آنکه اسرائيل در حمله هفتم اکتبر حماس غافلگیر شد، آمریکا بدون اینکه برای پایان دادن به این خشونت تلاش کند، با افزایش حمایت نظامی از اسرائیل به قواعد شناخته‌شده بازی متوسل شد. موضع بایدن علاوه بر اینکه اثر منفی در اعتبار آمریکا در سراسر منطقه و جنوب جهانی داشت، برتری اخلاقی ناشی از موضع‌گیری در جنگ اوکراین را از آمریکا سلب کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

مردم در شهرها و پایتخت‌های کشورهای عربی که همبستگی مردمی با آرمان فلسطین از اهمیت خاصی برخوردار است دست به تظاهرات و راه‌پیمایی‌های بزرگی زدند و با آتش زدن پرچم‌های آمریکا و تحریم شرکت‌ها و محصولات آمریکایی خشم خودشان را از کشتار غیرنظامیان در غزه ابراز کردند. در عین حال، چین که خود را صلح‌طلبی بی‌طرف نشان می‌دهد سعی دارد با بهره‌جویی از احساسات مردمی متمایل به فلسطین و بی‌اعتمادی به آمریکا، در نبرد رسانه‌ای جاری پیروزی کسب کند. چین در تلاشی آشکار برای حذف آمریکا به‌عنوان تنها میانجی در مناقشه، وزیران خارجه کشورهای عربی و اسلامی را برای گفت‌وگو درباره پایان دادن به جنگ در غزه دعوت کرد. روسیه که مدت‌ها است از حماس حمایت می‌کند در کمین نشسته و منتظر است که از این درگیری طولانی‌مدت بهره‌ای ببرد و در اوضاع آشفته منطقه و کاهش علاقه به بحران اوکراین، موقعیتش را تقویت کند.

به همین دلیل، دولت بایدن اذعان می‌کند که سیاستش در مورد جنگ غزه و کاهش نفوذ آمریکا در منطقه به اعتبار و جایگاه آن کشور ضربه زده است. با وجود درخواست‌های متعدد جهانیان برای برقراری آتش‌بس، در روند حمایت بایدن از حمله نظامی اسرائيل هیچ تغییری پدید نیامد. برخی بر این باورند که کاهش فعلی نفوذ آمریکا ناشی از خشم شدید مردم منطقه است که به‌احتمال زیاد به‌زودی فروکش می‌کند و صرف‌نظر از آنچه ممکن است «نامتوازن بودن» موقت روابط کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا با آمریکا تلقی شود، متحدان راهبردی آمریکا بار دیگر در کنار آن خواهند ایستاد.

در این میان دیدگاه دیگری نیز وجود دارد مبنی بر اینکه آمریکا به پیروزی خیره‌کننده اسرائیل در غزه نیاز دارد تا نشان دهد از طرفی که باید پیروز شود حمایت می‌کند. بنابراین، آمریکا حاضر است خسارت از دست دادن اعتبارش را بپذیرد تا در فرجام ثابت کند که می‌تواند به پیروزی‌ای که لازم است دست یابد. تردیدی نیست که تداوم جنگ بین غزه و اسرائيل اثرات جهانی بسیاری دارد، به‌ویژه اگر چین- که تمرین‌های نظامی‌اش را در اطراف تایوان افزایش داده است- از ناآرامی‌ها و تمرکز کنونی بر نبرد اسرائیل و غزه برای حمله به تایوان استفاده کند. هرچند تا کنون هیچ دلیل قاطعی برای دست زدن به چنین اقدامی وجود ندارد، چین ممکن است با توجه به دیدگاهی که درباره مناقشه فلسطین و اسرائيل اعلام کرده است از حمایت جنوب جهانی برخوردار شود. همچنین، در صورت تشدید درگیری در اوکراین و گسترش دامنه جنگ غزه در منطقه، امنیت تایوان و شبه‌جزیره کره نیز تحت تاثیر قرار می‌گیرد، زیرا ارتش آمریکا نمی‌تواند هم‌زمان فشار دو جنگ بزرگ را تحمل کند.

اگرچه در حال حاضر چینن به‌نظر می‌رسد که آمریکا توافق و همسویی بسیاری با اسرائیل دارد، ممکن است منافع آن‌ها در حال دور شدن از یکدیگر باشد. از سوی دیگر، به‌رغم شتاب آمریکا برای جلوگیری کردن از گسترش دامنه جنگ در منطقه، دولت آن کشور در مهار اسرائيل جدی عمل نکرده و در موضوع تشکیل کشور فلسطین نیز صراحت چندانی نداشته است.

آمریکا هنوز از همه نفوذی که در منطقه دارد استفاده نکرده است و دلیلش شاید این باشد که می‌داند که نفوذ آن به‌حدی نیست که بتواند اسرائيل را به پذیرش خواست‌های جدیدش وادار کند تا از جنگ وجودی کنونی دست بردارد. همچنین، اسرائيل با تشدید تنش‌ها ممکن است به‌گونه‌ای عمل کند که منافع آمریکا را در سراسر منطقه در معرض آسیب‌ قرار دهد و رژیم جمهوری اسلامی ایران و دیگر قدرت‌های رقیب مانند چین و روسیه از این وضع برای ناامید کردن غرب بهره‌جویی کنند.

از این‌ رو، پایان دادن به درگیری بین اسرائيل و حماس با چالش‌های بسیاری روبه‌رو است. بنابراین، ممکن است وضع کنونی بدون تغییر باقی بماند و بحران غزه چنان پیچیده شود که ماهیت روابط آمریکا با جهان عرب را دگرگون کند و حتی به خروج آمریکا از خاورمیانه بینجامد. فارغ از نتایج و پیامدهای جنگ و افزایش ناامیدی از اقدام‌ها و مواضع چالش‌برانگیز آمریکا، دولت آمریکا در بازنگری سیاست‌هایش در خاورمیانه و جنوب جهانی، که هم از روند درگیری در غزه و هم از نقش آمریکا در آن ابراز نارضایتی می‌کند، با دشواری بسیاری مواجه خواهد شد.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه