در روزهایی که ایران در وضعیت جنگی بهسر میبرد و بیثباتی سیاسی و اقتصادی بیش از هر زمان دیگری است، شبکه بانکی کشور نیز با یکی از شدیدترین بحرانهای تاریخ خود مواجه شده است. اختلال در خدمات بانکی، کاهش موجودی نقدی، تعطیلی شعب، از کار افتادن خودپردازها و بیاعتمادی عمومی به امنیت داراییها جامعه را با موجی تازه از ترس و سردرگمی روبرو کرده است. در این میان، برخی مردم بار دیگر به پول نقد و خروج سرمایه از بانکها پناه بردهاند و شرایط بهگونهای پیش میرود که جامعهای مدرن و دیجیتالی با حسابهای بانکی فعال اما فاقد کارکرد، ممکن است در آستانه بازگشت به شیوههای سنتی نگهداری و مبادله پول قرار گیرد.
صبح روز سهشنبه بیستوهفتم خرداد یکی از مهمترین نهادهای مالی جمهوری اسلامی هدف حمله سایبری گسترده قرار گرفت. بر اساس گزارشها، سرورهای بانک سپه، بانکی تحت مالکیت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، هک و فعالیتهای آن بهطور کامل مختل شد.
مسئولیت این حمله را گروه هکری موسوم به «گنجشک درنده» بر عهده گرفت؛ گروهی که پیشتر نیز با حمله به سامانه هوشمند سوخت در آبان ۱۴۰۰ و آذر ۱۴۰۲ نامش سر زبانها افتاد. این گروه طی بیانیهای در صبح چهارشنبه تایید کرد که دادههای بانک سپه را «نابود» کرده، چرا که این بانک «با دور زدن تحریمها و استفاده از پول مردم ایران، به برنامههای موشکی و هستهای جمهوری اسلامی کمک میکرده است».
آنطور که در گزارش سایت رویداد۲۴ آمده، بانک سپه روز سهشنبه و قبل از علنی شدن خبر حمله، ساختمان مرکزی خود را تخلیه و تعطیل کرد و به تمامی شعب در سراسر ایران دستور داد که تا ساعت ۹ صبح سهشنبه از دادهها و مدارک موجود پشتیبانگیری (بکآپ) و سپس فعالیتشان را متوقف کنند. در حال حاضر، سیستمهای همراهبانک و اینترنتبانک این موسسه از کار افتادهاند و مشتریان امکان برداشت وجه از طریق کارتهای بانکی را نیز ندارند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در واکنش به این بحران، خبرگزاری فارس، رسانه نزدیک به سپاه پاسداران، مدعی شد اختلال ایجادشده ظرف چند ساعت آینده برطرف خواهد شد.
موضوع دیگر در رابطه با واریز نشدن حقوق ماهیانه صاحبان حسابی است که کادر نیروهای مسلح هستند. برخی از آنها نیز اعلام کردهاند که در دریافت حقوقشان از بانک سپه دچار مشکل شدهاند؛ آنچه حاکی از استمرار و شدت آسیبهای واردشده به سامانههای بانک سپه است و بر پیچیدگی پیامدهای اقتصادی و امنیتی آن افزوده است.
مسئله وقتی عمیقتر میشود که بدانیم تاخیر در پرداخت حقوق به بانک سپه محدود نیست. کارکنان و بازنشستگان تامین اجتماعی نیز که باید طبق روال هر ماه، روز بیستوهشتم حقوقشان را دریافت میکردند، با این اطلاعیه مواجه شدهاند که واریزیهای آنان ظرف سه روز آینده بعد از این تاریخ انجام خواهد شد. سازمان تامین اجتماعی در اطلاعیهاش عنوان کرده که «به دلیل شرایط خاص کشور» فرایند تامین منابع با «چالش» همراه بوده است.
دامنه اختلال خدمات بانکی هم به بانک سپه محدود نمانده و به دیگر نهادهای مالی نیز سرایت کرده است. بر پایه گزارشهای میدانی، خدمات بانک ملی ایران نیز روز سهشنبه در برخی نقاط از دسترس خارج شد. همزمان، گزارشهایی از بروز مشکلات فنی در بانک پاسارگاد به بیرون درز کرد و برخی مشتریان این بانک از نبود امکان دریافت پول نقد از خودپردازها و اختلال در سامانههای پرداخت الکترونیکی، از جمله ارسال رمز دوم پویا، خبر دادند. این اختلالها از ناپایداری کمسابقه و آسیبپذیری شبکه بانکی حکایت دارند.
اطلاعیه رسمی شورای هماهنگی بانکها درباره کاهش سطح فعالیت بانکها نیز تا حدود زیادی این موضوع را اثبات میکند. بر اساس این اطلاعیه، در روز چهارشنبه ۲۸ خرداد تنها ۵۰ درصد از شعب بانکهای عضو این شورا در شهر تهران فعالیت خواهند داشت. این شعب که فهرست آنها در وبسایت رسمی هر بانک اعلام شده است، به همراه واحدهای پشتیبان ستادی از ساعت ۸ صبح تا ۱۲ ظهر تنها خدمات ضروری به مشتریان ارائه خواهند داد.
در اطلاعیه شورای هماهنگی بانکها آمده که تصمیمگیری درباره نحوه فعالیت بانکها در سایر استانها به استانداریها واگذار شده است.
هرچند به نظر میرسد جمهوری اسلامی تلاش دارد با اتخاذ تدابیر مقطعی، از گسترش نگرانی عمومی جلوگیری کنند، کاهش قابلتوجه ساعت کاری و محدود شدن فعالیت شعب نشانهای از شدت بحران امنیت سایبری در سیستمهای مالی جمهوری اسلامی است؛ بحرانی که مردم طی چند روز گذشته با محدودیتهای برداشت پول از خودپردازها و شعب بانکها به آن پی بردهاند.
بازگشت به پول نقد
از همان ساعات نخست حمله اسرائیل به جمهوری اسلامی، گزارشهای متعددی از توقف فعالیت دستگاههای خودپرداز و خالی بودن بسیاری از آنها حکایت داشت. این بحران به تدریج وسیعتر و عمیقتر شد، به طوری که بسیاری از کاربران در شبکههای اجتماعی خبر دادند پس از اینکه نتوانستهاند پول نقد از خودپردازها بگیرند، به شعب بانک مراجعه کردهاند، اما آنجا هم پاسخ منفی گرفتهاند.
در مجموع، کاهش ساعت کار بانکها، اختلال در سامانههای دیجیتال و محدودیت در برداشت وجه این بیم را در جامعه ایجاد کرده که در روزهای آینده ممکن است دسترسی عمومی به حسابهای بانکی با مشکلات جدیتری مواجه شود. این وضعیت باعث شده است که مردم بار دیگر به ذخیره کردن پول نقد روی بیاورند؛ روندی که در سالهای اخیر و با گسترش بانکداری الکترونیک رو به فراموشی بود.
بر مبنای گزارشهای میدانی، در حال حاضر برخی مغازهداران با توجه به بیثباتی اخیر در نظام بانکی، از پذیرش پرداخت با کارت یا پرداخت اینترنتی خودداری و صرفا پول نقد قبول کنند. حسین که ساکن یوسفآباد تهران است، در همین زمینه به ایندیپندنت فارسی گفت که هنگام خرید چند قلم کالای خوراکی از یک فروشگاه محلی، این جمله را از فروشنده شنیده است که «اگر پول نقد داری، میتوانی اجناس را ببری». او وقتی با واکنش اعتراضی حسین مواجه شده، توضیح داده است که چارهای ندارد، زیرا در شرایط موجود به سیستم بانکی اعتمادی نیست.
دختری دانشجویی که ساکن خوابگاه دانشجویی در اصفهان است، از پیامدهای اخباری سخن گفت که به بیاعتمادی دامن زدهاند. در خوابگاهی که این دختر دانشجو سکونت دارد، پس از اینکه شایعه کردند اطلاعات حساب بانکیها پاک شده است، صف بلندی مقابل دستگاه خودپرداز ایجاد شد و همه تلاش میکردند هرچه سریعتر اندک مبلغ باقیمانده در حسابشان را هم از بانک خارج کنند.
بیاعتمادی مردم ایران به نظام بانکی جمهوری اسلامی پدیدهای تازه نیست. این بیاعتمادی ریشههایی عمیق و تاریخی دارد که به دهههای گذشته بازمیگردد؛ زمانی که نوسانهای اقتصادی شدید، مصادرهها، ورشکستگی بانکها و سیاستهای فاقد ثبات دولتها باعث شد بسیاری از مردم بانک را نه محلی برای حفظ دارایی، بلکه تهدیدی برای امنیت مالی خود بدانند.
در تمام این سالها، هر بار که جمهوری اسلامی با بحران اقتصادی یا سیاسی مواجه شد، موجی از خروج سپردهها از بانکها به راه افتاد و مردم سرمایههایشان را به طلا یا ارزهای تبدیل کردند؛ پدیدهای که نهتنها از نگاه دولت پنهان نماند، بلکه در تمام آمارهای رسمی هم خود را نشان داد. این رفتار نشانهای روشن از ترس مداوم از مصادره، بیثباتی و فروپاشی اعتماد عمومی به سیستم مالی است.
با این حال، جامعه ایران نیز مانند بسیاری دیگر از جوامع مدرن در یک دهه گذشته ناگزیر به پذیرش سبک زندگی دیجیتال شد و کارت بانکیها، پرداختهای اینترنتی، اپلیکیشنهای همراهبانک و سامانههای پیامکی به بخشی جداییناپذیر از اقتصاد روزمره تبدیل شدند. به طوری که امروز حتی برای خرید نان یا کرایه تاکسی هم کمتر کسی پول نقد میپردازد.
اکنون با اختلالهای شبکه بانکی در وضعیت جنگی میان «دارایی» و «دسترسی» شکاف خطرناکی ایجاد شده است. به این معنا که مردم ممکن است پول در حسابشان داشته باشند اما نتوانند حتی مایحتاج روزمرهشان را تهیه کنند. در واقع، شرایط به سمتی میرود که «پول غیرقابلبرداشت» معنای تازهای به خود میگیرد؛ دارایی که عملا وجود دارد، اما کارکرد ندارد.
حسین این وضعیت را عمیقا نگرانکننده توصیف کرد و گفت: «از دیروز که فروشنده به من گفت فقط پول نقد قبول میکند، دائم به این موضوع فکر میکنم که واقعا ما به مرحلهای نزدیک شدیم که ممکن است با وجود ذخیره بانکی، امکان خرید یک نان را هم نداشته باشیم.»
هرچند این مسئله هنوز فراگیر نشده، حسین به قصد چارهاندیشی برای روز مبادا میخواهد بهسرعت چند تکه طلایی را که ذخیره کرده است، در ازای پول نقد بفروشد، چون به قول خود، بچه دارد و باید به خاطر فرزندش هم که شده است، آیندهنگر باشد.
او تاکید کرد که این وضعیت اگر ادامه پیدا کند، جامعه بهسمت یک بحران اجتماعی تمامعیار خواهد رفت و در این صورت، بازگشت به عصر پول نقد نه یک انتخاب، بلکه تنها راه نجات خواهد بود.
اختلال در شبکه بانکی و محدودیت برداشت پول و دسترسی به حسابهای بانکی تنها مشکل موجود نیست و طی روزهای اخیر نگرانی دیگری هم در میان بخشی از جامعه در حال شکلگیری است: سرنوشت داراییهای شخصی که در صندوق امانات بانکها نگهداری میشود.
در سالهای گذشته، بهویژه در پی افزایش ناامنی اقتصادی و سرکوب بازارهای مالی، بسیاری از مردم ترجیح دادند سرمایههای غیرنقدیشان از جمله طلا، ارز، اسناد ملکی یا مدارک هویتی مهم را در صندوق امانات بانکها قرار دهند. با این تصور که حداقل در بانک، این داراییها از سرقت و مصادره در امان خواهند ماند.
اکنون با شدت گرفتن بحران و احتمال تغییرات سیاسی بزرگ، بخشی از جامعه درباره امنیت همان صندوقها نیز تردید دارد. برخی مردم در گفتگو با رسانهها و در شبکههای اجتماعی، از این میگویند که نمیدانند در صورت تشدید شرایط جنگی، بیثباتی حکومت یا حتی قطع ارتباطات بانکی، آیا دسترسی به داراییهایشان ممکن خواهد بود یا نه.
در واقع آنچه پیشتر بهعنوان مامن امن داراییها تلقی میشد، اکنون به منبع اضطراب تبدیل شده است. برخی نگراناند صندوقهای امانات تاراج شوند یا اموال مردم در قالب مصادرههای فراقانونی ناپدید شوند.
حسین نگاهی توام با کنایه و طنز به این مسئله دارد و میگوید: «چه بسا داراییهای مردم را هم بردارند و بروند، مگر نه اینکه این همه سال هرچه داشتیم چپاول کردند؟»