تحریمهای اقتصادی آمریکا طی دو سال گذشته، وضعیت پیچیدهای برای مردم ایران به ارمغان آورده است. اثرات این تحریم را میتوان در میزان مصرف مواد غذایی مردم مشاهده کرد. البته برخی از دیگر تحلیلگران معتقدند که با وجود تحریمها، این دولت است که با مداخله گسترده در اقتصاد، سفره مردم را کوچکتر کرده است. تزریق ارز ۴۲۰۰ تومانی در صنعت غذا، معایب گستردهای داشته است که در ادامه به چند نمونه از آن خواهیم پرداخت. اما پیش از آن، آماری از کوچک شده سفره مردم بخوانیم.
۱- کاهش مصرف گوشت
مصرف گوشت در ایران بهعنوان یک غذای مورد نیاز بدن، در سال ۹۸ افت مشهودی داشته است. طبق اطلاعاتی که مرکز آمار ایران از مصرف گوشت کشور منتشر کرده است، میزان تولید گوشت در کشتارگاههای کشور از ۴۷۵ هزار و ۵۴۲ کیلوگرم در سال ۹۴ به ۳۲۱ هزار و ۶۵۷ کیلوگرم در سال ۹۸ رسیده است. این ارقام به معنای کاهش نزدیک به ۳۲ درصدی در فعالیت کشتارگاههای کشور است. در این بین تنها مصرف گوشت شتر رشد ۱۶ درصدی را تجربه کرده است و گوشت گاومیش با کاهش ۴۵ درصدی، گوشت گاو و گوساله با کاهش ۳۰ درصدی، گوشت بز و بزغاله با کاهش ۳۵ درصدی، و گوشت گوسفند و بره با کاهش ۳۶ درصدی تولید همراه بوده است. با توجه به این که واردات گوشت بسیار ناچیز بوده است، میتوان گفت که مردم ایران طی ۴ سال گذشته گوشت بسیار کمتری مصرف کردهاند. این میزان مصرف گوشت را میتوان معادل مصرف گوشت کشور در سال ۷۴ دانست. آن سال، یادآور بحران بدهی ارزی کشور است. به نظر میرسد که بحرانهای کشور بیشترین تأثیر را بر سفره مردم گذاشته است.
۲- کاهش مصرف لبنیات
کاهش مصرف مواد غذایی تنها مختص به گوشت نیست. مصرف لبنیات نیز طی سالهای اخیر با کاهش چشمگیری رو به رو بوده است. مصرف سرانه لبنیات در حال حاضر در بهترین حالت ۸۰ کیلوگرم برای هر نفر است. این در حالی است که سازمان جهانی بهداشت ۱۵۰ کیلوگرم در سال را برای فرد توصیه کرده است. میزان مصرف سرانه لبنیات از ۹۵ کیلوگرم در اوایل دهه ۹۰ به حدود ۸۰ کیلوگرم در اواخر این دهه رسیده است که نشان از کاهش ۱۷ درصدی مصرف لبنیات در کشور دارد. همچنین، فشارهای اقتصادی سبب شده است که شیر یارانهای مدارس نیز تقریبا قطع شود و این رخداد میتواند پیامد منفی بر سلامت دانشآموزان داشته باشد.[1]
غذایی که آرزو شده است
با افزایش قیمت ارز، به نظر میرسد که موج تورمی مواد غذایی دوباره آغاز شود. با افزایش مجدد قیمت مواد غذایی، باید گفت دیگر خرید مواد خوراکی همچون گوشت، به رویا شبیه خواهد شد. با در نظر گرفتن قیمت ۲۵ هزار تومان برای دلار، و قیمت ۶ دلار برای هر کیلو گوشت، رسیدن قیمت گوشت به ۱۵۰ هزار تومان چندان دور از انتظار نیست، و یا میتوان انتظار داشت که به زودی قیمت هر لیتر شیر هم به حدود ۱۲ هزار تومان (نیم دلار) برسد. با این افزایش قیمتها، باید در انتظار کوچک شدن بیش از پیش سفره مردم باشیم.
۳ دلیل برای ویرانگری دلار ۴۲۰۰ تومانی
بعد از تحریمهای گسترده اقتصادی، دولت جمهوری اسلامی ایران برای کنترل کیفیت زندگی مردم شروع به تزریق ارز ترجیحی برای کالاهای اساسی کرد. در ادامه مضرات این اقدام میپردازیم.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
۱- یارانه به کالاهای مضر
در میان ۱۶ کالایی که ارز ۴۲۰۰ تومانی میگرفتند، شکر خام، روغن خام، و روغن خوراکی نیمه جامد و مایع خودنمایی میکرد؛ کالاهایی که در ظاهر اهمیت بالایی دارند، ولی تزریق یارانه به آن به معنی یارانه به کالاهای مضر است. مواد غذایی همچون شکر و روغن خوراکی از جمله موادی هستند که مصرف آن برای سلامتی مضر است و ارزان بودن آن به معنی تشویق به استفاده بیشتر از آن است. در واقع، برخلاف تمامی کشورهای دنیا که سیاستهایی در جهت کاهش مصرف روغن و قند دارند، جمهوری اسلامی ایران با تزریق ارز ترجیحی، وضعیت مصرف این مواد را در ایران بیش از پیش افزایش داده است. البته تزریق یارانه به کالاهای مضر در ایران مسبوق به سابقه است. ارزانفروشی گسترده بنزین که خود یکی از عوامل اصلی آلودگی هوا است، میتواند از مصادیق این قانون باشد.
۲- نابودی تولید داخلی
دولت با تزریق دلار ۴۲۰۰ تومانی به آن صنعت، عملاً انگیزه تولید داخل را از بین برده است. تصور کنید دولت قیمت خرید تضمینی گندم را در سالهای ۱۳۹۹- ۱۴۰۰ ، چهار هزار تومان اعلام کرده است.[2] این در حالی است که گندم وارداتی براساس دلار ۳۰ هزارتومانی در حدود ۶ هزار تومان ثبت میشود، و به معنای رانت دولت به کشاورزان خارجی است.[3] در شرایط تحریم، دولت باید به فکر حمایت از کشاورزان باشد. این قیمت گندم به این معنی است که دولت گندم را با قیمت دلار ۲۰ هزارتومانی قیمتگذاری کرده است. آن هم گندمی که در بهار و تابستان سال آتی به دولت فروخته شده و احتمالاً با کمی تأخیر، پول آن بهحساب کشاورز واریز میشود.
۳- جلوگیری از توسعه آن صنعت
دولت با دلار ۴۲۰۰ تومانی مانع از صادرات بسیاری از محصولات تولید کارخانهها شده است. در واقع از آنجا که دولت توزیعکننده رانت است، مانع از افزایش قیمت و صادرات محصولات تولیدی کارخانههایی شده است که ارز ۴۲۰۰ تومانی دریافت میکنند. از این رو صنایعی که ارز ۴۲۰۰ تومانی دریافت میکنند، عمدتا با مشکلات شدیدی در زمینه رشد و توسعه خود روبهرو هستند.
اثرات اقتصادی سفره خالی:
۱- افزایش هزینههای درمان کشور در آینده
کاهش مصرف لبنیات، گوشت و حبوبات، آسیبهای طولانیمدتی بر وضعیت نظام سلامت کشور خواهد داشت. کاهش مصرف لبنیات در کشور میتواند منجر به کاهش قد و پوکی استخوان در جامعه ایرانی شود، یا تغذیه نامناسب میتواند مشکلات سلامتی زیادی برای افراد ایجاد کند که در نهایت، هزینههای سنگین درمانی به سیستم وارد خواهد کرد.
۲- افزایش جرایم اقتصادی
گرسنگی و فقر میتواند یکی از عوامل اصلی ناامنی در کشور باشد. افزایش میزان جرم و جنایت و مشکلات روانی در جامعه را میتوان از آثار دیگر فقر غذایی نامید. از اینرو دولتها برای حل این مشکل گام برداشتهاند و طرحهایی بهمنظور تأمین حداقل مواد غذایی مورد نیاز شهروندان ارائه کردهاند.
برنامههای کمک غذایی در جهان
اهمیت تامین مواد غذایی ضروری شهروندان چنان بالاست که بسیاری از کشورهای دنیا برنامههای گستردهای در این زمینه دارند. نمونهوار، در آمریکا طرحی بهعنوان «غذای تکمیلی در آمریکا» (SNAP[4]) یا همان کوپن غذا در آمریکا وجود دارد که در سال ۲۰۱۹ در حدود ۳۸ میلیون نفر از جمعیت آمریکا (در حدود ۱۲درصد از کل جمعیت آمریکا در آن سال که بالغ بر ۳۲۸ میلیون نفر بوده است) تحت پوشش آن بودند. در این طرح، افراد کارت الکترونیکی مشخصی دریافت میکنند که با استفاده از آن میتوانند مواد غذایی مورد نیاز خود را دریافت کنند. از این طریق تمامی افراد جامعه میتوانند حداقلهای غذایی مورد نیاز خود را دریافت کنند و هزینههای درمان کاهش محسوسی مییابد. بر طبق تحلیلی که موسسه مودیز ارائه کرده است، به ازای هر ۱ دلار هزینه در طرح SNAP، فعالیتهای اقتصادی ۱.۷ دلار سود خواهند کرد. در واقع این طرح یکی از پربازدهترین طرحهای اقتصادی برای افق بلندمدت یک کشور است.[5] در کشورهای دیگر نیز چنین برنامههایی در جهت کاهش فقر غذایی وجود دارد. در صورتی که این طرحها وجود نداشت، احتمالاً باید شاهد کاهش شدید امنیت در شهرها، افزایش هزینههای سلامت، و کاهش امید به زندگی درکشورهای غربی میبودیم.
چه باید کرد؟
اکنون که به نظر میرسد دوران ریاست جمهوری بایدن در آمریکا آغاز خواهد شد و امکان تنفسی کوتاه در تحریمهای اقتصادی وجود دارد، بهترین فرصت برای حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی است. در شرایط بسیار سخت تحریمها و فقیرتر شدن کشور، راهکار نهایی همان راهی است که در بسیاری از کشورهای جهان به آن اشاره شده است. دولت بهمنظور کاهش هزینههای درمان و اداره کشور، راهکاری جز استفاده از کوپن غذایی برای اقشار آسیبپذیر جامعه ندارد. استفاده از کارتهای خرید مواد غذایی میتواند نیازهای ضروری بدن یک انسان را تامین کند. به نظر میرسد کوپن مواد غذایی برای ۳ دهک پایین بتواند بخش مهمی از دغدههای این گروه را حذف کند.
در نهایت، باید بدانیم که راهکار نهایی کشور، جز تولید بیشتر و ارتباط با دنیا نیست. باید بدانیم که تحریمها و تصمیمات اشتباه دولت و سایر ارگانهای حکومتی بیشترین تأثیر را بر سفره مردم گذاشتهاند. از اینرو، اگر میخواهیم وضعیت کلی کشور بهبود یابد، راهکاری جز بازگشت به تجارت آزاد، علم اقتصاد، و سازش با کشورهای دیگر وجود ندارد.