قطعا هیچ تردیدی نیست که قاچاق حیات وحش نقشی مهم در انتقال بیماریهای مسری از حیوانات به آدمیان ایفا میکند.
ما زیستبومها را تخریب میکنیم و برخی از حیوانات را مجبور میکنیم در فاصله نزدیکتری از انسانها زندگی کنند. ما آنها را شکار میکنیم، به دام میاندازیم، و خود حیوانات یا اعضای بدن آنها را در سراسر دنیا قاچاق میکنیم تا این حیوانات متعلق به حیات وحش، در بازارهای آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی به فروش برسند.
ما از آنها برای مصارف غذایی و دارویی استفاده میکنیم، یا آنان را برای نگهداری به عنوان حیوانی خانگی میخواهیم که پدیدهای رو به رشد است. در تمام این موارد، که معمولا به گونهای ظالمانه و غیربهداشتی انجام میشود، بهترین محیط برای یک بیماری، مانند یک ویروس یا باکتری، فراهم میآید تا از حیوانی به انسانی منتقل شود که باعث خلق بیماری جدیدی خواهد شد.
در مورد جاری نیز، پنداشته میشود انتقال ویروس کووید-۱۹ از بازار گوشت حیوانات حیات وحش در چین آغاز شد و شیوع بیماری عالمگیری را کلید زد که کل جهان را به بحران انداخت. البته اینجا باید به این نکته هم اشاره کنم که دامداری صنعتی یا کارخانههای دامداری نیز به همین اندازه ظالمانهاند و به غلت شرایط زندگی شدیدا متراکم حیوانات در کنار یکدیگر، باعث پدید آوردن فرصتی مناسب برای خلق بیماریهای ناقل از حیوان به انسان میشود.
جلوگیری از قاچاق حیات وحش و محدود کردن فعالیتهای دامداری صنعتی آسان نخواهد بود، ولی به شدت مهم است که این کار انجام شود. قوانین موجود اغلب باید ضمانت اجرایی داشته باشند و در برخی موارد به قوانین جدید نیاز است.
ماموران اجرای قانون باید از آموزشهای دقیقی برخوردار شوند تا بدانند چگونه باید با حیوانات بهدامافتاده برخورد کنند. و نیز پناهگاههای حیات وحش باید ایجاد شوند و مورد حمایت قرار گیرند تا حیوانات بهدامافتاده بتوانند در آنجا تجدید قوا کنند و تا حد ممکن، تعداد بیشتری از آنان بتوانند به حیات وحش بازگرداند.
این بدان معنی است که ما باید زیستبومهای تخریب شده را ترمیم کنیم و از زیستبومهای موجود هم مراقبت کنیم تا جایی در طبیعت برای این حیوانات وجود داشته باشد تا بتوانند به آنجا برگردند.
از همه مهمتر، باید با جوامع محلی همکاری کنیم و به آنان کمک کنیم که به جای تخریب محیط زیست، راههایی جایگزین بیابند تا بدون آن که برای ادامه زندگی به شکار و به دام انداختن حیوانات حیات وحش نیازی داشته باشند.
نقش آموزش هم نمیتواند دست کم گرفته شود؛ این که مردم هر چه بیشتری درک کنند که تقاضای موجود برای حیوانات حیات وحش صرفا امکان تداوم ندارد، و برای سلامت انسان، تنوع زیستی، و زیستبومهای طبیعی به شدت مخرب است.
به ویژه باید افراد جوانتر را آموزش داد تا امیدوار باشیم که این آموزش، میزان تقاضا برای این محصولات را کاهش دهد و در نهایت آن را محو کند.
امیدوارم که بتوان این مباحث را در آینده نیز پی گرفت. مسایل بسیاری به آن وابسته است.
در اینجا میتوانید به سازمان «مکانی برای غولها»، سازمان خیریه همکار ایندیپندنت در کارزار «تجارت غیرقانونی حیات وحش را متوقف کنید» کمک کنید.
© The Independent