این اواخر، شمار زیادی از روزنامههای بزرگ و رسانههای بینالمللی، خبرها، مطالب، دیدگاهها و تحلیلهایی را درباره نقض حقوق بشر در عربستان سعودی منتشر کردهاند. شبکههای تلوزیونی جهانی نیز برنامههایی با محور گفتوگو با کارشناسان، تحلیلگران و مخالفان عربستان سعودی را برای بحث و بررسی بیشتر در این زمینه، پخش میکنند. این غوغا و هیاهو در حالی راه افتاد که ریاض، پایتخت عربستان سعودی، میزبان اجلاس سران گروه ۲۰ « G20» بود. عربستان سعودی به عنوان نخستین کشور عربی، ریاست این نشست، یکی از مهمترین رخدادهای سالانه در جهان به شمار میرود، را بر عهده داشت.
وضعیت استثنایی ناشی از محدودیتهای بیماری همهگیر کرونا، عربستان سعودی را وادار به برگزاری اجلاس از طریق فضای مجازی کرد. گرچه این شرایط باعث شد این نشست، کیفیت و ویژگی معمول، مثل امکان فراهم کردن فرصت دید و بازدید در حاشیه اجلاس را نداشته باشد، عربستان سعودی توانست شرایط مناسبی را برای برگزاری این نشست مجازی فراهم کند.
هدف من در این نوشتار، دفاع از نقض حقوق بشر در هیچ کشوری نیست. این حقوق، در قوانین اساسی تمام کشورها و در تمام ادیان آسمانی در سراسر جهان، مقدس و محفوظ است. همه کشورها باید به این قوانین احترام بگذارند و هر مقامی که مرتکب نقض این حقوق شود، باید که مورد بازخواست و سرزنش قرار گیرد.
بدین ترتیب، عربستان سعودی نیز مانند سایر کشورها، ممکن است شاهد برخی تخلفات از سوی بعضی از افراد یا نهادها باشد، اما دولت این کشور همواره سعی دارد، با عاملان این گونه تخلفات، مطابق با قوانین و مقررات کشور برخورد کند. افزون بر آن، اصلاحات اخیر در عربستان سعودی، بر مسائل مرتبط به حقوق بشر، به ویژه موارد مربوط به حقوق زنان، تضمین آزادیهای شخصی و حمایت از حقوق کارگران خارجی، متمرکز است.
البته نباید توقع داشت معیارهایی که اصلاحات در عربستان سعودی بر اساس آنها پایهریزی میشود، با معیارهای غربی یا شرقی در هر کشوری مطابقت داشته باشد. هر ملتی، تمدن، فرهنگ و آداب و رسوم خاص خود را دارد. همه تصمیمگیریها در مورد آنچه پذیرفتنی و آنچه غیرقابل پذیرش است بر پایه همین معیارها اتخاذ میشود. هیچ فرهنگ یا دولتی حق ندارد معیارها و ارزشهای خود را در سایر دیگر کشورها و جوامع اعمال کند، بلکه همه باید به حریم خصوصی دیگران احترام بگذارند؛ مادام که مفاهیم عمومی در مورد نیک و بد، عدالت و بیعدالتی رعایت شود.
بار دیگر تأکید میکنم که دفاع از هرگونه نقض حقوق بشر در هر کشور و جامعهای در جهان نادرست و غیرعادلانه است. همه دولتها و نظامها مسئولیت دارند از رعایت حقوق و عزت مردم و فراهم بودن فضای آزادی و امنیت در جامعه اطمینان حاصل کنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مشکلی که میخواهم در مورد آن صحبت کنم، درباره رویکرد دوگانه بسیاری از رسانهها و حکومتهای کشورهای غربی در برخورد با برخی از موضوعها، به ویژه موضوعهای مربوط به حقوق بشر است. همچنین لازم به یادآوری است که آنچه در مورد آزادی مطبوعات و رسانهها در غرب گفته میشود، اغراق آمیز و کاملا نادرست است. در واقع هیچ رسانهای در غرب یا شرق وجود ندارد که از «آزادی مطلق» برخوردار باشد. رسانهها در همه کشورها، بهطور مستقیم یا غیر مستقیم به نهادهای دولتی، سیاسی، مذهبی یا سایر افراد وابستهاند. آنها ناگزیرند مأموریت خود را در راستای تأمین منافع طرفهایی که به آنها وابستگی دارند، انجام دهند. بنابراین، آزادی رسانهها یک آزادی نسبی است که با توجه به نیازهای اصلی طرف حمایت کننده، در حال افزایش و کاهش است.
هیاهوی رسانهای مطرح شده از سوی برخی از رسانههای بینالمللی در مورد نقض حقوق بشر در عربستان سعودی، پدیده تازه و بیسابقهای نیست؛ به ویژه اینکه همین رسانهها، هرگاه در صدد تخریب چهره و بدنام کردن هر کشور یا سازمانی باشند، برگههای تاریخگذشته را از لابلای تاریخ بیرون میکشند و از آن به عنوان ابزاری برای برانگیختن افکار عمومی استفاده میکنند. اما همین رسانهها، تاریخ سیاه کشورهای خود را در ارتباط با مسائل حقوق بشر فراموش میکنند و جنایتهایی که دولتهای آنها علیه ملتهای صلحجو، در بیرون از مرزهای خود، مرتکب میشوند را به زبان نمیآورند. این درحالی است که همین کشورها، عامل کشتار میلیونها انسان بودهاند و کشورهای دیگر را به بهانههای واهی به تباهی میکشانند. گویی، انسانهایی که در بیرون از مرزها زندگی میکنند، با شهروندان این کشورها حقوق یکسانی ندارند.
در این خصوص، کشورهایی مانند ایالات متحده، استرالیا و کانادا، میلیونها انسان بومی را بین بردهاند تا بتوانند تمدن خود را بر روی ویرانههای مدنی و بومی آن مردمان ایجاد کنند. علاوه بر اینکه اقدامهای دولتهای استعماری، همواره اهانت به ملتها و تلاشی برای تاراج سرمایههای ملی آنها بوده است.
این سوال مطرح میشود که چرا رسانههای غربی از جنایتهای بزرگی همچون بمباران اتمی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن در جریان جنگ جهانی دوم، جنایت جنگی در ویتنام و جنگهای دیگری که واشینگتن در عراق و افغانستان راه اندازی کرد، حرفی به میان نمیآورند؟ چرا همین رسانهها در مورد جنایت شنیعی که هرازگاهی در داخل آمریکا انجام میشود، اقدامات غیراخلاقی و شرمآور مقامات دولتی علیه شهروندان سیاهپوست، افزون بر تخلفات ناشی از تبعیض نژادی علیه اعراب و مسلمانان را مورد بحث و بررسی قرار نمیدهند؟
چرا این روزنامهها و رسانهها از دولتهای خود نمیخواهند به جنایتهایی كه در حق کشورهای دیگر مرتکب شدهاند، اعتراف کرده و خسارتهای ناشی از جنایات خود را جبران کنند؟ همانگونه که به جنایت نازیها علیه یهودیان اعتراف میشود.
چرا مدافعان حقوق بشر در مورد جنایاتی که فرانسه در طول اشغال کشورها و تأسیس مستعمراتش در سراسر نقاط جهان مرتکب شده توجهی ندارند؟ به ویژه در قاره آفریقا که مردم آن تجربههای تلخی از بردهداری، کشتار جمعی و تبعیض نژادی را به خاطر دارند. چرا در مورد تبعیضی که مسلمانان در فرانسه از آن در رنجند، صحبتی نمیشود؟
میتوان گفت که هدف قرار دادن عربستان سعودی، به ویژه در این مطقع زمانی، از سوی برخی رسانهها، تلاشی برای کمرنگ جلوه دادن موفقیت عربستان سعودی در ریاست اجلاس گروه ۲۰، در شرایط دشوار و استثنایی است که سراسر جهان را به چالش کشیده است.