پس از شروعی دشوار، چین سال ۲۰۲۰ را با موفقیت به پایان میرساند. همهگیری ویروس کرونا را کنترل کرده و موقعیتش را در آسیا و عرصه جهانی تقویت کرده است. به همین دلیل برخی تحلیلها، چین را برنده قرن بیست و یکم میدانند.
پایگاه خبری پراجکت سیندیکیت در تحلیلی به این موضوع پرداخته که در هر صورت به نظر میرسد که وضعیت چین در پایان سال ۲۰۲۰ میلادی بسیار بهتر از قبل باشد؛ شکستهایی که این کشور در ابتدای همهگیری ویروس کرونا داشت، به ویژه در چین فراموش شدهاند و دیگر هیچ اثری از اعتماد عمومی از دست رفته نسبت به رهبران دیده نمیشود.
این تحلیل به این موضوع اشاره دارد که دولت تکحزبی مستبد چین به سرعت کووید-۱۹ را مهار کرد و اقتصاد را به مسیرش برگرداند تا بازگشت به زندگی عادی تقریبا امکان پذیر شود.
در جنگ تجاری با ایالات متحده، چین امتیازات کمی داده که عمده آن، قول خرید ۲۰۰ میلیارد دلار کالا از ایالات متحده است. به نظر میرسد سرکوب در هنگکنگ هم دقیقا آنطور که شی جین پینگ، رئیسجمهور چین امیدوار بود، انجام شود.
در ماه نوامبر، چین با امضای مشارکت اقتصادی گسترده منطقهای، کاری شبیه یک کودتای ژئوپلتیک انجام داد. این توافقنامه تجاری جدید، چین را در مرکز بزرگترین منطقه تجارت آزاد جهان قرار میدهد و بازار عظیم چین را به بازارهای اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا - از اندونزی و سنگاپور تا ویتنام - متصل میکند. متحدان مهم ایالات متحده مانند ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و نیوزیلند هم شامل این قرارداد خواهند شد. در حال حاضر هند در این توافق شرکت ندارد اما ممکن است بعدها به آن بپیوندد. تنها بازیگر منطقهای که از این توافق کنار گذاشته شده آمریکا است.
ایجاد یک بلوک اقتصادی جدید با محوریت چین، تفاوت بین واقعیت و واقعیت تلویزیونی را نشان میدهد. هنگامی که ترامپ در ژانویه ۲۰۱۷ وارد کاخ سفید شد، یکی از اولین اقدامات رسمی او خروج ایالات متحده از همکاری حوزه اقیانوس آرام بود، توافقنامهای که توسط باراک اوباما، رئیس جمهور سابق به دست آمده بود؛ چیزی شبیه به توافق اخیر چین، با این تفاوت که آمریکا در مرکز قرار داشت و چین کنار گذاشته شده بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این تلاشها اکنون به ثمر رسیده است. با یک منطقه تجارت آزاد جدید، واقعیتهای ژئوپلیتیکی جدیدی به وجود خواهد آمد. شبکهای از وابستگیها در اطراف چین شکل میگیرد و موقعیت آن را در سراسر منطقه هند و اقیانوس آرام تقویت میکند.
در این اوضاع ناآرام همهگیری ویروس کرونا و تشدید رقابتهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی، آمریکا بیش از هر زمان دیگری به دوستان خود احتیاج دارد و دوستان آمریکا نیز به آن احتیاج دارند. بدون احیای رهبری جهانی ایالات متحده در دوران بایدن، چین در مسیر تبدیل شدن به نیروی مسلط در جهان قرار میگیرد و این شرایط، چشم انداز راحتی را برای شرکا و متحدان ایالات متحده در اروپا، هند و اقیانوسیه و مناطق دیگر ترسیم نمیکند.
جهان در روزهای اخیر گوشهای از آنچه هژمونی چینی خوانده میشود را مشاهده کرد، و آن هنگامی بود که رژیم چین با صدور یک امریه ۱۴ مادهای از استرالیا خواست «اشتباهات» خود در روابط دو جانبه را اصلاح کند. بهدنبال درخواست استرالیا برای تحقیق بینالمللی در مورد منشا سارس-کووید-۱۹، دو شرکت چینی هواوی وZTE از شبکه ۵جی استرالیا خارج شدند و در پی گزارشهای منفی رسانههای استرالیا درباره چین، این کشور استرالیا را با موانع تجاری جدید روبه رو ساخت.
این رفتار باید به ویژه اروپاییها را هوشیار کند. متحدان آمریکا به زودی با سیاست خارجی جدید آمریکا مواجه خواهند شد. اما اگر «اول چین» به سادگی جای «اول آمریکا» را بگیرد، دستاورد کمی خواهند داشت. اروپاییها باید بیدار شوند. این آخرین فرصت حمایت از سلطهجویی «خیرخواهانه» و وعده آزادی در قرن بیست و یکم است.