جام ملتها را نه در دشت و دمن برگزار میکنند نه کنار بناهای تاریخی و نه در ورزشگاههای خیالی. جام ملتها وسط واقعیتهای یک جامعه و در ورزشگاههایی با سازههای تماشایی برگزار میشود.
کنفدراسیون فوتبال آسیا، راهنمای جامع نامزدهای میزبانی جام ملتهای آسیا ۲۰۲۷ را منتشر کرد. ازبکستان که پیشتر یکی از نامزدهای میزبانی بود، انصراف داده است و فدراسیونهای فوتبال هند، عربستان، قطر و ایران برای برگزاری این بازیها رقابت خواهند کرد. ایران نسبت به سایر نامزدها شرایط اجتماعی متفاوتی دارد و زیرساختهای ورزشی در ایران شباهتی به دیگر نامزدها ندارد.
فدراسیون فوتبال ایران پیشتر نیز بارها خود را برای میزبانی رقابتهای مختلفی در آسیا مطرح کرده بود اما با پیشبینی اینکه امکان سپردن میزبانی به ایران بعید است، خبر نامزدی فدراسیون ایران هرگز به صدر اخبار روز راه نمییافت. اینبار اما فدراسیون فوتبال ایران تلاش میکند نامزدی خود را با بزرگنمایی در رسانههای رسمی و ساخت ویدیوهای تبلیغاتی، یک ادعا و خبر مهم تعبیر کند. این جریان به موقعیت ایران برای کسب فرصت میزبانی کمک چندانی نمیکند اما مصرف داخلی دارد و مسئولان موقت فدراسیون فوتبال را در آستانه انتخابات ریاست فدراسیون، کوشا جلوه میدهد تا برای خود فرصتی تبلیغاتی به منظور کسب سرپرستی و سایر سمتهای موقت فدراسیون در انتخابات آینده، فراهم کنند.
این موج تبلیغاتی با مصرف داخلی، از ساخت ویدیو با تصاویری از دشت و دمن و بناهای تاریخی در ایران شروع شد و تا به تصویر کشیدن ورزشگاههای ایران ادامه یافت. اما نه آن دشت و دمن و بناهای تاریخی واقعیتهای جامعه ایران را به نشان میدهند و نه ورزشگاههایی که در کلیپها میبینیم، واقعیت زیرساختهای ورزشی ایران را به تصویر میکشند. البته که کشورها برای کسب میزبانی یک رقابت ورزشی، جلوههایی از تاریخ و جذابیتهای گردشگری را ضمیمه زیرساختها میکنند اما با اتکا به کوه و دریا، نامزد میزبانی نمیشوند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ورزشگاههای نقشجهان اصفهان، فولادشهر اصفهان، فولادآرنا اهواز، غدیر اهواز، یادگارامام تبریز، آزادی تهران، تختی تهران، پارس شیراز، مس رفسنجان، باهنر کرمان، مس کرمان، المپیک کیش، انقلاب کرج، امام رضا و ثامنالائمه مشهد توسط فدراسیون ایران بهعنوان محل برگزاری جام ملتهای ۲۰۲۷ معرفی شدهاند اما حتی بهترین و نوسازترین این ورزشگاهها هم با زیرساختهای ورزشی رقبای ایران قابلمقایسه نیستند. نیمنگاهی به قطر که توانست لیگ قهرمانان آسیا را در اوج دوران شیوع کرونا در جهان، بهصورت متمرکز برگزار کند و مهمتر اینکه میزبان جامجهانی آینده خواهد بود، وضعیت ایران را در این رقابت روشن میکند. ورزش در آسیا مسیر رشد را با سرعت طی میکند اما با نگاه به آنچه در ورزش ایران میگذرد کمتر همراهی در این مسیر در ایران دیده نمیشود. بسیاری از ورزشگاههای معرفیشده برای جام ملتها سالها است که حتی چمن مناسبی برای برگزاری بازیهای لیگ ندارند. بسیاری از آن ورزشگاهها مثل تختی تهران بهشدت فرسودهاند و حتی ورزشگاه آزادی که لابد مرکز اصلی برگزاری این بازیها باید باشد، با بحرانهای جدی در سازه مواجه است. در دهههای گذشته هرگز بازسازی این ورزشگاه منجر به رفع مشکلات نشد و سه سال پیش فقط برای برگزاری فینال لیگ قهرمانان آسیا، تزیین شد.
برای اینکه بپذیریم از سوی متولیان ورزش ایران طی شش سال آینده تا سال ۲۰۲۷، این ورزشگاهها بازسازی میشوند، آنچنان که بتوان جام ملتهای آسیا را در آنها برگزار کرد، خوشباوری عمیقی لازم است. بدیهی است که کنفدراسیون فوتبال آسیا هم روند و کیفیت ساختوسازهای ورزشی در سالهای گذشته را بررسی میکند و بعد باور خواهد کرد که طی شش سال آینده امکان چه ساختوسازها و بازسازیهایی در ایران وجود دارد.
اما فارغ از زیرساختهای ورزشی، مسائلی مثل آزادیهای اجتماعی گردشگران ورزشی که برای تماشای جام ملتها به کشور میزبان سفر میکنند، موضوعی نیست که فدراسیون فوتبال ایران قدرت تصمیمگیری درباره آن داشته باشد. در ایران حتی زنان را به ورزشگاهها راه نمیدهد و در چنین وضعیتی، نامزدی برای برگزاری جام ملتهای آسیا مایه تعجب است.
کیفیت هتلها در ایران، کیفیت حملونقل هوایی و زمینی بین شهرها و بسیاری موارد از این دست حتی از حوصله بحث خارج است اما فدراسیون فوتبال اصرار دارد فارغ از تمام این نکات و تنها با انتشار کلیپهای تبلیغاتی و انتشار کتابچه درباره امکانات، به راه خود ادامه دهد؛ اما فوتبال را نه در کلیپ تبلیغاتی بازی میکنند و نه در کتابچه فدراسیون فوتبال. جام ملتهای آسیا را در ورزشگاههای غولآسا و زیبایی برگزار میکنند که سالبهسال در شرق و غرب آسیا به تعداد آنها افزوده میشود، اما درودیوار بسیاری از ورزشگاههای ایران را حتی رنگ هم نمیزنند و صندلیهای شکسته و چمنهای مصنوعی و بنجل به کیفیت بازیهای داخلی لطمه میزند.
در کشوری که صداوسیمای انحصاری آن حقوق فوتبال را نمیپردازد و حتی هنگام پخش فینال لیگ قهرمانان آسیا حاضر به پذیرش قواعد نهاد برگزارکننده نیست، چگونه میتوان از برگزاری جام ملتهای آسیا حرف زد که بزرگترین راه درآمدزاییاش پخش تلویزیونی است. فدراسیون فوتبال ایران حتی توانایی و بودجه نصب ابزار کمکداور ویدیویی را در ورزشگاهها ندارد. میان دهها تناقض شبیه این، باید تنها کلیپهای فدراسیون فوتبال و موجی از تبلیغات را به تماشا بنشینیم. البته که بارها میزبانی رقابتهای ورزشی بینالمللی به کشورهای در حال رشد داده شده است تا آنها در فرصتی چندساله، انگیزه و بودجههای بیشتری برای پیشرفت در زیرساختهای ورزش به دست آورند اما آن کشورها باید نشانههای واقعی این خواسته را جلوه دهد.