روز ۱۶ دی ۱۳۹۹، جمهوری اسلامی شروع دوباره تولید اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد در مجتمع غنیسازی فردو (در نزدیکی قم) را اعلام کرد. بر اساس توافق هستهای موسوم به «برجام» که بین ایران، اتحادیه اروپا و کشورهای پنج به علاوه یک در سال ۱۳۹۴ منعقد شد، سازمان انرژی اتمی ایران مجاز شده بود تا سقف ۲۰۲ کیلوگرم، اورانیوم با غلظت ۳/۶۷ درصد تولید کند. بر اساس گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران نه تنها سطح غنیسازی اورانیوم را از مردادماه سال گذشته به ۴/۵ درصد رسانده است، بلکه ظرفیت غنیسازی اورانیوم را نیز ۱۰ برابر حد مورد توافق خود افزایش داده است. اعلام رسمی افزایش غلظت و ظرفیت یا حجم غنیسازی اورانیوم از سوی رژیم تهران سبب شد تا بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به این مسئله واکنش نشان دهد و آن را سندی بر اثبات تلاش این رژیم برای کسب قابلیت تولید سلاح هستهای بخواند.
قابلیت ساخت نخستین سلاح هستهای تنها در ۱۰ تا ۱۳ ماه
پیش از برجام، سازمان انرژی اتمی ایران این قابلیت را داشت که با استفاده از یک هزار سانتریفیوژ بومی آی آر-۱ تعبیه شده در شش آبشار در تاسیسات غنیسازی اورانیوم در فردو، اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد را غنیسازی کند. بر اساس تخمین کارشناسان و متخصصان موسسه علم و مطالعات بینالملل، چنانچه هنوز ایران از حدود هزار سانتریفیوژ آی آر-۱ برای غنیسازی اورانیوم با خلوص ۲۰ درصد در سایت فردو استفاده کند، این امکان را دارد که هر ماه ۱۵ تا ۲۰ کیلوگرم گاز هگزافلوراید اورانیوم یا «یو اف۶» تولید کند. در صورت تولید ۲۰۲ کیلوگرم از گاز یو اف۶، امکان ساخت نخستین کلاهک هستهای برای موشکهای بالستیک نیروی هوافضای سپاه پاسداران فراهم خواهد شد. بنابراین با سانتریفیوژهای نسل یک، این نتیجه طی ۱۰ تا ۱۳ ماه به دست میآید.
به دنبال خروج ایالاتمتحده آمریکا از توافق هستهای موسوم به برجام، سازمان انرژی اتمی ایران ماموریت داشت تا تحقیق و توسعه و در نهایت ساخت سانتریفیوژهای نسل جدید چون آی آر۲ اِم (IR2M) و آی آر-۶ را افزایش دهد تا پس از تعبیه آنها در نطنز و فردو، ظرفیت غنیسازی اورانیوم در ایران چند برابر شود. مرکز مونتاژ سانتریفیوژ متعلق به شرکت تکنولوژی سانتریفیوژ ایران (تسا) در تاسیسات غنیسازی اورانیوم شهید احمدی روشن نطنز، نقش مهمی در توسعه و ساخت این سانتریفیوژهای جدید ایفا میکرد. در تاریخ هشت فروردین ۱۳۹۹، سازمان انرژی اتمی اعلام کرد که در نتیجه زحمات کارکنان این مرکز، به زودی نسل جدید ماشینهای سانتریفیوژ در نطنز رونمایی خواهند شد. این مسئله نگرانی مقامات امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل را به همراه داشت.
به دنبال این موضوع، در ساعت یک بامداد پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۹، مرکز مونتاژ سانتریفیوژ هدف حمله قرار گرفت. در نتیجه انفجار یک بمب در مجاورت ضلع شمالی سوله این مرکز، انفجار بزرگی رخ داد که منجر به تخریب سوله و دستگاههای مونتاژ و کالیبراسیون سانتریفیوژهای آن شد. این مسئله باعث شد وقفهای طولانیمدت در روند توسعه و مونتاژ سانتریفیوژهای نسل جدید ایران ایجاد شود زیرا به علت تحریمها، سازمان انرژی اتمی قادر به تهیه سریع اقلام از دست خود رفته در این مرکز، از بازار سیاه و نیز کشورهای متحد خود در چین و روسیه، نبود.
بر اساس تخمین کارشناسان، اگر شرکت تسا موفق شده بود حدود ۱۷۰ سانتریفیوژ آی آر-۶ را در این مرکز تولید کند و آنها را در کنار سانتریفیوژهای قدیمی آی آر-۱ سایت فردو به کار گیرد، امکان تولید ۳۰ تا ۴۰ کیلوگرم گاز هگزا فلوراید اورانیوم در هر ماه در این سایت غنیسازی اورانیوم فراهم میشد. چنین ظرفیت تولید گاز یو اف ۶، امکان ساخت نخستین سلاح اتمی ایران را تنها در پنج تا شش ماه و نیم فراهم میکرد؛ اما مشخص نیست که تا پیش از انهدام مرکز مونتاژ سانتریفیوژ نطنز حداقل ۱۶۶ سانتریفیوژ آی آر-۶ تولید شده باشد یا خیر.
۲۰ سال تلاش برای ساخت موشکهای بالستیک مجهز به کلاهک اتمی
بر اساس اسناد سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل و ایالاتمتحده، قدمت برنامه هستهای نظامی ایران به سالهای دهه ۱۳۷۰ خورشیدی بازمیگردد. پس از آنکه این رژیم از امکان خرید تسلیحات پیشرفته اما متعارفی چون هواپیماهای جنگنده از کشورهای غربی و حتی چین و روسیه برای نیروهای مسلح خود عاجز ماند، مانند کرهشمالی مسیر تبدیل شدن به یک قدرت هستهای را آغاز کرد تا به بقای خود کمک کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این مسیر چیزی نبود جز آغاز پروژهای برای ساخت سلاح هستهای از طریق توسعه و ساخت کلاهک اتمی برای موشکهای بالستیک کوتاهبردی چون شهاب-۳. پروژهای که ریاست آن بر عهده محسن فخری زاده، یک افسر سابق نیروی موشکی سپاه پاسداران، گذاشته شده بود. فردی که در زمان تصدی مسند ریاست سازمان پژوهشها و نوآوری دفاعی وابسته به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، در تاریخ هفتم آذر ۱۳۹۹ در منطقه آبسرد ترور شد.
هماکنون برخلاف سال ۱۳۸۰، شهاب ۳ تنها موشک بالستیک سپاه پاسداران با قابلیت رسیدن به خاک اسرائیل نیست. امروزه نیروی هوافضای سپاه پاسداران نه تنها به موشکهای بالستیک سوخت مایع چون قیام-۱ و۲ با برد یک هزار و ۸۰۰ کیلومتر مجهز است، بلکه موشکهای بالستیک سوخت جامد و چندمرحلهای سجیل۱ و ۲ با برد دو هزار تا دو هزار و ۴۰۰ کیلومتر را در اختیار دارد. موشکهای پیشرفته سوخت جامد و نقطهزنی چون خرمشهر۲ و سجیل۳ هم به ترتیب با برد دو هزار و ۵۰۰ و چهار هزار کیلومتر، با همکاری صنایع موشکی شهید همت و باقری در خجیر، واقع در شرق شهر تهران، در دست توسعه هستند.
این موشکها در صورت تجهیز به کلاهک هستهای میتوانند کشورهای منطقهای و فرامنطقهای را تهدید کنند. به همین دلیل است که نه تنها مقامات اسرائیلی بلکه بسیاری از مقامات آمریکایی از امکان دستیابی سریع ایران به قابلیت ساخت کلاهک هستهای برای موشکهای بالستیک نیروی هوافضای سپاه در پنج تا ۱۳ ماه آینده ابراز نگرانی کردهاند. ابراز نگرانیای که در صورت منتهی نشدن به یک توافق هستهای جدید، میتواند یک حمله محدود نظامی اسرائیل و متحد اصلی آن ایالاتمتحده آمریکا به تاسیسات هستهای ایران را به همراه داشته باشد.
آیا جهان آماده پذیرش جمهوری اسلامی مجهز به سلاح هستهای است؟
از افشای اهداف نظامی برنامه جنجالبرانگیز هستهای ایران حدود ۲۰ سال میگذرد. کشورهای منطقهای و فرامنطقهای از ابتدا هم حاضر به پذیرش آن نبودند زیرا جمهوری اسلامی که اساس و بنیان ایدئولوژی تشکیلدهنده آن بر مبارزه و مقابله با ایالاتمتحده آمریکا و نابودی اسرائیل بنا شده است، در صورت دستیابی به سلاح هستهای بهطور قطع از آن برای مورد هدف قرار دادن اسرائیل استفاده میکرد. به همین دلیل جامعه جهانی و به خصوص کشورهای پنج به علاوه یک، شامل چین و روسیه با یکدیگر متحد شدند تا از طریق شورای امنیت سازمان ملل، سختترین و شدیدترین تحریمهای اقتصادی و تسلیحاتی را علیه ایران وضع کنند. تحریمهایی که در نهایت رژیم جمهوری اسلامی را در سال ۱۳۹۴ برای کاهش غلظت، حجم یا ظرفیت غنیسازی اورانیوم، مجبور به پذیرش توافقنامه موسوم به برجام کرد.
پس از برجام، رژیم جمهوری اسلامی ایران نه تنها سیاست اسرائیلستیزی خود را کنار نگذاشت بلکه با بهرهبرداری از شرایط بحرانی خاورمیانه پس از ظهور داعش، بر نفوذ سیاسی و نظامی خود در کشورهای منطقه چون عراق و سوریه افزود. این رژیم نه تنها قابلیت ساخت سلاح هستهای شامل کلاهک اتمی باری موشکهای بالستیک را از بین نبرد بلکه حتی پس از برجام زیرساختهای خود برای آغاز دوباره غنیسازی اورانیم با حجم و غلظت بالا را حفظ کرد که نگرانی دولت اسرائیل و نیز ایالاتمتحده آمریکا را در پی داشت؛ زیرا رژیم تهران پس از سواستفاده از برجام برای رسیدن به یک شکوفایی اقتصادی نسبی، بنا داشت هر چه سریعتر غنیسازی اورانیوم با غلظت بالا و حجم یا ظرفیت بالا را از سر بگیرد و در مدت کوتاهی به قابلیت ساخت سلاح هستهای دست یابد.
در حال حاضر در حالی که این رژیم هنوز به یک قدرت اتمی تبدیل نشده است، با استفاده از نیروهای نیابتی خارجی و وابسته به سپاه قدس خود و همچنین با استفاده از موشکهای کروز، موشکهای بالستیک و پهپادهای انتحاری به مقابله نظامی، سیاسی و اقتصادی با کشورهای منطقهای پرداخته و سیاست خصمانه و تهاجمی را علیه آنها پیش گرفته است. در صورت تجهیز این رژیم و سپاه پاسداران آن به سلاح هستهای، بهطور قطع بر اقدامات خصمانه آن علیه کشورهای منطقهای و فرامنطقهای بیش از پیش افزوده خواهد شد و این خود دلیلی است که نه تنها اسرائیل و ایالاتمتحده بلکه بسیاری از کشورهای حاشیه خلیجفارس حاضر به پذیرش «جمهوری اسلامی هستهای» نیستند.