شانزدهم ژانویه ۲۰۲۰ زمانی که محاکمه و جلسه استیضاح دونالد ترامپ، چهل‌وپنجمین رییس‌‌جمهور آمریکا، آغاز شد، برخی از سناتورهای حزب دموکرات با توجه به نتیجه تبرئه این دادرسی اظهار داشتند که ترامپ پس از این استیضاح به راه راست هدایت شده است و با کسب تجربه و علنی شدن رفتارش در موضوع اعمال فشار بر رییس‌جمهور اوکراین «بر سر عقل خواهد آمد و منطق را جانشین زورگویی و دروغ خواهد کرد».

چنین پیش‌بینی‌های خوش‌باورانه‌ای نه‌تنها به حقیقت نگرایید، بلکه رییس‌‌جمهور آمریکا را بر تصمیم‌های تلافی‌جویانه و انتقام‌آمیز علیه مخالفان خود گستاخ تر و مصمم‌تر کرد. رفتار خصمانه، توهین به مخالفان و زیر پا گذاشتن قوانین آمریکا، مسیر جدیدی بود که ترامپ برخلاف توصیه مشاوران خود پیمود. او در چهار سال حکومت شبه‌پادشاهی خود، دستاورد چشمگیری در سیاست داخلی و خارجی آمریکا به دست نیاورد، اما همیشه به انتصاب سه قاضی در دیوان عالی، ۵۴ قاضی دادگاه‌های استیناف و ۱۷۴ قاضی منطقه‌ای افتخار می‌کرد، قضاتی که برخلاف انتصاب‌های روسای‌جمهوری قبلی، اکثرا جوان (بدون تجربه)، محافظه‌کار (جمهوری‌خواه) یا فاقد صلاحیت بودند. ترامپ که هوشیارانه و مخفیانه سودای وفاداری این قضات در تعیین سرنوشت انتخابات سوم نوامبر ۲۰۲۰ را در سر می‌پروراند، هرگز تصور نمی‌کرد که قضات سوگند یادکرده، قوانین کشوری را فدای وفاداری به او نخواند کرد. ۲۳۱ قاضی انتصابی ترامپ نیز پس از رد دعاوی پوچ انتخاباتی او در سطوح مختلف دادگاهی، موفق نشدند ترامپ را «بر سر عقل آورند و منطق را جانشین زورگویی و دروغ» کنند.

ترامپ پس از شکست در انتخابات سوم نوامبر، با طرح بیش از ۶۵ دعوای حقوقی در دادگاه‌های مختلف، نتیجه انتخابات را به چالش کشیده است. او در زمان‌های مختلف، به‌صورت علنی و با اهانت به اصل انتخابات در آمریکا سعی در ایجاد ارعاب و تهدید مقام‌های انتخاباتی داشته و از آن‌ها خواسته است آرای مردم را نادیده بگیرند و با استفاده از قوانین انتخاباتی ایالتی، آرای مردم را باطل کنند و برنده انتخابات ایالتی (جوزف بایدن) را بازنده و بازنده انتخابات (دونالد ترامپ) را برنده اعلام کنند. به وزیر دادگستری خود دستور داد تا دادستان ویژه‌ای به ادعایش درمورد تقلب انتخابی رسیدگی کند و چون در مقابل تهدید و فشار ترامپ ایستادگی کرد، او را از سمت خود برکنار کرد و «خرفت» نامید. دوست خود، مایکل فلین، ژنرال محکوم به خیانت به آمریکا، را به کاخ‌سفید دعوت کرد تا نقشه اعلام حکومت نظامی در آمریکا را بررسی ‌کنند. ترامپ بدون پذیرفتن شکست در انتخابات نوامبر۲۰۲۰، بیش از ۶۵۰میلیون دلار برای انتخابات سال ۲۰۲۴ خود جمع کرد و مقام ریاست‌جمهوری آمریکا را به یک «کاسب» تبدیل کرد. در حالی که نزدیک به ۲۲ میلیون مبتلا به ویروس کرونا و بیش از ۳۵۸ هزار مرگ ناشی از کرونا بر آمریکا سایه افکنده است،  تنها فکر رییس‌‌جمهور ترامپ کسب پیروزی در انتخابات بود و به‌دست آوردن قدرت و حکومت شخصی را در سر می‌پروراند.

او چنان در فضای خیالی خود فرو رفته بود که ۱۸ بار سعی کرد با استاندار ایالت جورجیا که خود جمهوری‌خواه است، تماس بگیرد و از او بخواهد نتیجه انتخابات آن ایالت را باطل کند. بالاخره هم در یک مکالمه تلفنی ۶۸ دقیقه‌ای به‌راحتی به او دستور داد که «هرطور شده» برایش ۱۱هزار و ۷۸۰ رای تهیه کند.

تصور این‌که ترامپ در فکر خود در کشوری دیکتاتوری زندگی می‌کند، دور از محال نیست. او درصدد کودتا برای به‌دست گرفتن قدرت مجدد است. چنین رفتاری در آمریکا خطرناک، غیرمسئولانه، مضر و بی‌سابقه بوده است. در ۸۰ سال گذشته ۵۸۳ کودتا در جهان رخ داده است که ۲۸۸ مورد آن موفق و منجر به کسب قدرت شده‌ است. گرچه ما ایرانیان با واژه کودتا آشنایی کامل داریم و از نتایج آن آگاهیم، اما جامعه آمریکا با واقعیت آن آشنا نیست و چنین عملی را جدی و ویرانگر تلقی نمی‌کند. بیش از ۱۷۰ تن از صاحبان بزرگ‌ترین شرکت‌های آمریکایی و ۱۰ نفر از وزرای دفاع آمریکا خواهان تایید نتیجه انتخابات و انتقال صلح‌آمیز دولت به رییس‌جمهور منتخب، جوزف بایدن، شده‌اند.

آخرین تلاش ترامپ برای کسب قدرت دیروز چهارشنبه ششم ژانویه، در کنگره آمریکا به نمایش در آمد. هم‌فکران و هم‌اندیشان ترامپ در کنگره با اعتراض به نتایج انتخابات و تایید نهایی آن در کنگره، از مایک پنس، رییس کنگره و معاون رییس جمهور آمریکا، خواستند تا او انتخابات سوم نوامبر را باطل و خود رییس‌‌جمهور جدید را انتخاب و معرفی کند. قرار بود این اعتراض‌ها را تد کروز و جاش هالی انجام دهند، دو سناتور از وکلای عالی‌رتبه سنا که اولی منشی رییس دیوان‌عالی ۲۰ سال پیش و دومی منشی رییس دیوان‌عالی در پنج سال پیش بود.

مانورهای اعتراضی در رای‌گیری نهایی دیروز به نتیجه‌ای نرسید، اما حتی در ۱۵ روز آخر ریاست‌جمهوری ترامپ، این گروه سعی در بی آبروکردن حکومت آمریکا و ارزش‌های به‌دست‌آمده در ۵۸ انتخابات ۲۳۱ سال گذشته دارند. قانون اساسی آمریکا هر چهار سال امکان تعویض رییس‌‌جمهور، یعنی رهبر کشور، را به مردم اعطا نموده است. چنین انتقالی از آشوب به مدنیت را مردم به‌صورت صلح‌آمیز انجام می‌‌دهند. افسوس به حال جوامعی که مردم حق تغییر رهبر خود را ندارد. شاید سرنوشت ترامپ درسی برای دیکتاتورهای دیگر جهان باشد، رهبرانی که ترامپ همیشه آن‌ها را می‌ستود و به نوع حکومت آن‌ها حسادت می‌ورزید.