حس ناامنی، ترس و دلهره در خیابانها و کوچههای تهران، برای بیشتر زنان پایتخت نشین حس آشنایی است. مخصوصا تردد در تاریکی شب و بعد از غروب آفتاب برای خیلی از زنان کار دشوار و دلهره آوری است.
زنان و دختران زیادی در تهران از ناامنی در خیابانها و بعضی محلههای شهر گلهمندند و خواستار تقویت امنیت و آرامش در خیابانهای شهر هستند.
در حالی که مقامهای شهری و سیاستمداران ایرانی هم سالهاست، وعده به ایمن سازی فضاهای شهری برای زنان و ارتقای امنیت آنها در خیابانهای پایتخت میدهند، هنوز خبری از تغییر نیست.
از وعدههای فاطمه راکعی، مشاور سابق شهردای تهران، برای بهبود کیفیت زندگی زنان در تهران حدود یک سال گذشته است. او گفته بود: «تهران چهرهای خشن برای زنان دارد و باید عوامـل مؤثر در امنیت زنان در فضاهای شهری به دقت مورد بررسی قرار گیرد».
فضاهای شهری اما هنوز چنگی به دل نمیزنند و بر حس ناامنی در دل دختران و زنان هنگام حضور در خیابانها و تردد در فضاهای شهری دامن میزنند. اگرچه این حس ناامنی میان زنان در محلههای مختلف شهر یکسان نیست.
بخشی از آمار اطلس کیفیت زندگی شهر تهران، که به ارزیابی کیفیت زندگی در این شهر پرداخته، حس ناامنی میان زنان را در مناطق شهر تهران بررسی کرده و حکایت از آن دارد که بیشترین احساس امنیت زنان و دختران در مناطق یک، سه و ۲۱ وجود دارد و کمترین احساس امنیت زنان و دختران مربوط به مناطق ۱۲، ۱۳ و ۱۸ است.
جزییات بیشتری از چند و چون و چرایی این اختلاف میان محلههای یاد شده منتشر نشده است. اما به گفته کارشناسان، امنیت اجتماعی با فضا و ساخت و ساز شهری و حتی سیستم حمل و نقل عمومی شهر ارتباط مستقیم دارد. کیفیت معابر، پوشش گیاهی، روشنایی خیابانها، باز یا بسـته بـودن فضـا، نقشی کلیدی در احساس امنیت زنان در محیط کالبدی شهر دارد.
در عین حال در بعضی محلات، وجود کارتن خوابها، ناامنی معابر به دلیل نور و روشنایی کم، اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر و فضاهای بی دفاع شهر برای زنان از جمله عوامل ناامنی و خطر برای آنها به شمار میروند.
واقعیت آن است که زندگی در شهرهایی که بد طراحی شدند برای زنان ناامن است. مثلا خیابانها و کوچههایی که نور کافی در شب ندارند و یا پلهای روگذر و زیرگذری که یا تاریکاند و یا پوشیده از پوسترها و تابلوهای تبلیغاتیاند.
امنیت زنان در فضاهای شهری مخصوصا شبها از اهمیت زیادی برخوردار است و فقدان آن پیامدهای زیادی برای زنان دارد.
امنیت از شاخصهای مهم کیفیت زندگی در شهرهای دنیا است. امنیت در خیابانها البته موضوعی جهانی است و تنها محدود به ایران نیست.
بر اساس آخرین گزارش سازمان ملل متحد، از هر سه زن در جهان یک نفر قربانی خشونتهای فیزیکی و جنسی بوده و حدود ۱۲۰ میلیون دختر در سرتاسر جهان وادار به رابطه جنسی شدهاند.
نکته اینجاست که حس ترس و ناامنی، تهدیدی جدی برای حرکت آزادانه زنان و دختران به شمار میرود و عاملی که در نهایت آنها را از دستیابی به ظرفیتها و پتانسیلهای اقتصادی و اجتماعی خود باز میدارد.
ترس از تردد در خیابانها، میتواند زنان را از حضور در مدرسه و دانشگاه باز دارد و در نتیجه راه رشد و توانمند سازی آنها را مسدود کند. از همین رو به گفته کارشناسان زنان باید بتوانند آزادانه در سطح شهر و محله زندگی خود تردد کنند.
زندگی در سایه دلهره و ترس
مصادیق ترس و حس ناامنی در زنان متفاوتاند ولی مهمترین آنها عبارتند از ترس از کیف قاپی، زورگیری، جیببری، هراس از مزاحمتهای خیابانی و آزار و اذیتهای کلامی و رفتاری، و حتی ربوده شده در تاکسی و تجاوز جنسی. شاید محلههای پایین شهر، اطراف ساختمانهای متروکه و نیمه کاره و کوچههای خلوت بیشترین حس ناامنی را به زنان و حتی مردان منتقل کند. این حس ناامنی، در خیابانهای شلوغ و پر جمعیت کمتر میشود.
نرگس، کارمند بانک و ساکن منطقه نارمک تهران، از جمله کسانی است که میگوید در خیابان احساس ناامنی میکند: «من خودم در خیابان خیلی احساس ناامنی میکنم. مخصوصا شبها. از ساعت ده و یازه به بعد اصلا نمیتوانی بیرون باشی. اگر هم بیرون باشی باید حتما ماشین خودت باشد و شیشهها، بالا. خیلی خطرناکه. وضعیت اقتصادی مردم خیلی بدتر شده. زورگیری و کیف قاپی خیلی زیاد شده. وقتی میخوایم بریم بیرون ترجیحا کیف دستی نمی برم. پولم رو میگذارم تو جیبم. پول زیاد نمیبرم با خودم. زیور آلاتم رو حتما در میارم».
امنیت در تاکسی و وسایل نقلیه عمومی برای زنان سالها و بلکه دهههاست موضوعی تکراری و پرماجراست. ترس از لمس شدن و تماس فیزیکی توسط مسافران مرد و یا گفتمانهای رکیک و آزار و اذیتهای کلامی در تاکسی حتی از سوی راننده، برای خیلی از زنان تجربه مشترکی است. امروز صندلی جلو تاکسی مشتریهای زیادی در میان زنان دارد چرا که آنجا احساس امنیت بیشتری میکنند.
اخبار تکان دهنده از زنان ربوده شده در تاکسی و یا خودروهای مسافرکش شخصی حکایت از ناامنی در شبکه حمل و نقل تهران برای زنان دارد.
بیتا از ساکنان شهر تهران، از جمله کسانی است که میگوید از ترس ربوده شدن، هرگز سوار خودروهای مسافرکش شخصی نمیشود: «البته الان دیگه حتی تاکسیهای اینترنتی مثل اسنپ و تپسی که پشتوانه قانونی ندارند خیلی امنیت ندارند. یعنی وقتی سوار میشی باید حتما مشخصاتش رو برای نزدیکانت بفرستی. مخصوصا دیروقت یا مسیرهای دور خطرناکه».
او میگوید: «حدود دو سال پیش حادثه تلخی برای یکی از دختران فامیل ما رخ داد که چشمم خیلی ترسیده. چهل سالش بیشتر نبود. شب از سرکار برمیگشت و چون خیلی خسته بود سوار پراید مسافرکش میشه و اتفاقا برای امنیت بیشتر صندلی جلو میشینه. ولی بعد متوجه میشه سه تا مرد هم عقب نشستند. هر کار میکنه راننده پیادش نمیکنه و بعد هم راننده با چاقو ۱۷و ۱۸ ضربه چاقو به کشاله زانش میزنه. خلاصه بر اثر خونریزی شدید تو بیمارستان تموم کرد. از اون وقت همیشه موقع تاکسی گرفتن یه حس ترس و واهمه تو وجودمه».
اگرچه این همه ماجرا نیست.
به گمان بعضی فعالان حقوق زنان، تهران شهری زمخت و مردانه است که در آن فضاهای بی دفاع برای زنان کم نیست. نمونهاش پلهای عابر پیاده در خیابانهای شهر است که اکثرا پوشیده از بنرها و تابلوهای تبلیغاتیاند. بعضی فعالان حقوق زنان سالهاست نصب تابلوهای تبلیغاتی را عامل عدم امنیت زنان بر روی این پلها میدانند و شهرداری را به فروش امنیت زنان در قبال آگهیهای تبلیغاتی متهم میکنند.
عبور از بعضی پلهای روگذر در خیابانها بویژه در ساعات خلوت شبانه روز برای خیلی از زنان دلهره آور است. بعضی از پلها چنان با تابلوها و بنرها احاطه شدهاند که فضایی امن برای تعرض و آزار و اذیت زنان مهیا کرده است.
نرگس از جمله کسانی است که خاطره ناخوشایندی از این پلها دارد: «یک روز ظهر تعطیل بودم داشتم میرفتم خونه دوستم روی پل عابر پیاده راه میرفتم که یه پسر جوانی از روبرو اومد و وقتی نزدیک من شد یک دفعه جفت سینههای منو گرفت و به شدت فشار داد و بعد هم فرار کرد. من هر قدر جیغ زدم و فریاد کشیدم کسی صدام رو نمیشنید. خلوت بود. کسی اونجا نبود. تا چند روز شوکه بودم. تمام تنم درد میکرد. تا چند وقت کابوس میدیدم».
حس ناامنی در زنان البته فقط معلول فضاهای شهری نامناسب نیست.
مزاحمتهای خیابانی در سایه خلاء قانونی موجود و مشکلات فرهنگی و اجتماعی، با زندگی شهری زنان عجین شده است. در حالی که لایحه منع خشونت علیه زنان هم فعلا معطل مانده و راه به جایی نبرده است. زنان زیادی در خیابانها و کوچههای تهران قربانی آزار و اذیتهای خیابانی هستند. خشونتی که تقریبا هر زنی فارق از سن و سال و نوع آرایش و پوشش ظاهری آن را به نوعی تجربه کرده است. متلکپرانی، آزار کلامی، بوق زدن، مزاحمت ماشینها، ایستادن و سوار کردن زنان و دختران و تعقیب و آزار جنسی از جمله مزاحمتهای خیابانی متداولی هستند که زنان با آن دست و پنجه نرم میکنند.
زهرا از جمله کسانی است که از تنها راه رفتن در فضاهای عمومی مخصوصا در تاریکی شب وحشت دارد: «آدم همیشه میترسه. خیلی راحت میان تو خیابون آزار و اذیت میکنند و مزاحمت ایجاد میکنند. واقعا نمیدونی باید چیکار کنی. تا دم خونه میافتند دنبالت. یک بار داشتم از کار برمیگشتم هوا تاریک شده بود و من تنها بودم. سه تا مرد منو تا نزدیکی خونه دنبال میکردند. از ترس داشتم سکته میکردم. مدام حرف های جنسی و رکیک میزدند. به پلیس زنگ زدم. کلی که پشت خط موندم. بعد یکی گوشی رو برداشت پرسید کجایی گفتم کریم خان. گفت همونجا وایستا تکون نخور تا تیم ما برسه. بهش گفتم چه جوری تو این تاریکی وایسم. این که بدترین تصمیمه. خلاصه اون شب رو هیچوقت فراموش نمیکنم. شانس آوردم اون مزاحمها هم ظاهرا فهمیدند به پلیس زنگ زدم و خودشون در رفتند. از اون وقت یه وحشتی تو وجودمه مخصوصا شبها».
در سالهای اخیر کارزارهای مختلفی برای آگاهی رسانی و مبارزه با آزار خیابانی علیه زنان پا گرفته است.
دیدبان آزار از جمله تشکلهایی است که روایتهای مختلف از زنان را در گوشه و کنار ایران گردآوری کرده و در قالب نقشهای جامع به تصویر کشیده است.
تجربهها و روایتهایی گاه تکان دهنده از زنان.
صدها تجربه تلخ و مشترک از آزار و اذیتهای خیابانی با قید مکان، زمان و نوع آزار و واکنش به آن روی این نقشه به چشم میخورد. با نگاهی به دادههای این نقشه میتوان دریافت که دست درازی، متلک گویی، نگاه خیره، و عورت نمایی در ملا عام جزو رایجترین آزار و و اذیتهای خیابانی زنان هستند.
تهران تا تبدیل شدن به شهری امن برای زنان فاصله زیادی دارد.
شهری امن که زنان بتوانند بدون دلهره و دغدغه تحصیل کنند، سرکار بروند و یا آزادانه و درسایه امنیت کامل در پارکها و فضاهای شهری قدم بزنند، کتاب بخوانند یا دراز بکشند.