پس از انتشار خبر درگذشت یکی از مصدومان حادثه آتشسوزی مدرسه کانکسی در خوزستان، وزارت آموزشوپرورش، خلاف موضعگیریهای قبلی خود، مدرسه بودن محل را تکذیب کرد.
۲۹ دیماه خبر اصابت صاعقه با کانکس مدرسه روستای عشایری در روستای کنگرستان واقع در بخش کوهستانی سردشت دزفول منتشر شد که بنا بر اولین خبرها سه نفر از مصدومان، معلم و سه نفر دیگر نوجوانانی بودند که برای کمک آمده بودند.
بخشدار سردشت دزفول دیروز (هفتم بهمن) اعلام کرد:«نیما همتی چالگرد یکی از اهالی کنگرستان از توابع سردشت دزفول با حدود ۱۵ سال سن که در حادثه آتشسوزی مدرسه کانکسی سردشت دزفول دچار سوختگی ۵۰ درصد شده بود در بیمارستان طالقانی اهواز جان باخت. به گفته وی حال ۴ نفر دیگر که بین ۵۰ تا ۸۰ درصد دچار سوختگی شدهاند نیز خوب نیست.»
با انتشار خبر فوت دانشآموز دزفولی و وخامت حال دیگر مصدومان، روایتهای رسمی از این ماجرا تغییر کرد.
باآنکه قبل از آن و بنا بر اعلام مصدومان، پزشک معالج و افراد محلی و رئیس آموزشوپرورش سردشت دزفول، علت انفجار «گاز پیکنیکی» داخل کانکس، اصابت صاعقه بوده است، مدیرکل مدیریت بحران استان خوزستان اعلام کرد: «علت آتشسوزی صاعقه نبوده است.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مدرسه بودن کانکس نیز انکار شد و در یکی از آخرین اظهارنظرها مهرالله رخشانیمهر، رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور به ایسنا گفت: «این کانکس محل اسکان یک معلم بوده است» و دو معلم دیگر در آن شب مهمانش بودهاند.
وزیر آموزشوپرورش با تقلیل فاجعه به اتفاق، گفت «این حادثهای بود که هر زمان و هر جا ممکن بود رخ دهد» و «اولویت اول ما فراهم کردن امکان تحصیل، ولو در چادر است و اصلاح فضای آموزشی اولویت بعدی است»
دو نفر از سه مصدوم نوجوان دانشآموز بودهاند و سومی نیز سال گذشته مجبور به ترک تحصیل شده بود.
هر سه معلم مصدوم که بین ۵۰ تا ۸۰ درصد سوختهاند، بهصورت حقالتدریسی مشغول به کار بودهاند.
آموزشوپرورش بارها متهم شده است که با بهکارگیری نیروهای حقالتدریسی با وعده استخدام در آموزشوپرورش آنها را بدون امنیت شغلی در مناطق دوردست به کار میگیرد درحالیکه این معلمان حتی دستمزد اندک خود را نیز سر موقع دریافت نمیکنند.
جمعی از معلمان حقالتدریس شهرستان آبادان در استان خوزستان، دیروز در تجمع اعتراضی با اشاره به وضعیت ناامن شغلی خود از آموزشوپرورش خواستند به مطالبات صنفی آنها رسیدگی کند.
وعده رسیدگی به وضعیت استخدامی معلمان حقالتدریس، ساخت مدرسه یک اتاقه در محل حادثه، نوسازی ۱۲ مدرسه کانکسی دیگر در منطقه و وعدههای مشابه در حالی داده میشود که نوجوان پانزدهساله جان خود را از دست داده است و دیگر مصدومان، حتی اگر زنده بمانند، باقی عمر خود را با عوارض ناشی از این حادثه دست به گریبان خواهند بود.
وعده پیگیری وضعیت درمانی حادثه دیدگان نیز با توجه به حوادث مشابه مانند دانشآموزان مدرسه شینآباد، چندان دلگرمکننده به نظر نمیآید.