تکه پاره شدن دوباره مقامات!
بعد از کیکی که با یک بند انگشت آلت تناسلی خامهای، اسلام را در مصر زیر سؤال برده بود، این هفته معلوم شد که گوشهای لیلا حاتمی هم از اینطرف داشته به اسلام عزیز لطمه میزده. در نتیجه: «مدیران امنیتی و فرهنگی در وزارت ارشاد، دستور به حذف و سانسور فیلم دادند.»
ظاهراً این آقایان سایز و اندازه گوش لیلا را با گوش خودشان مقایسه کردهاند، دیدهاند خیلی کوتاه است. در نتیجه فیلمی را که او با سر تراشیده و گوش نبریده! در آن بازی کرده، از دهه فجر کنار گذاشتند.
شش هفت سال پیش وقتی لیلا خانم در فستیوال کن، بوسهای بر گونه رئیس جشنواره زد، پایههای حکومت به لرزه درآمد. مسئولان نظام چنان خودشان را تکه پاره کردند که هرچه نخ بخیه از چین وارد کردند، کم آمد، بقیه را با تف چسباندند. .
«بر سر روبوسی لیلا حاتمی با ژیل ژاکوب رئیس ۸۴ ساله جشنواره کن، «خواهران دانشجوی حزبالله» با ارسال شکایتنامه به «ریاست دادسرای فرهنگ و رسانه» خواستار صدور حکم شلاق و حبس برای اين هنرپیشه شدند.» که البته عملی نشد. به نظر میرسد خواهران دانشجوی حزبالله، با اندکی خودارضائی، یا پیدا کردن شوهر، بالأخره کوتاه آمدند!
گفته شده یک عده از برادران حزبالله هم از دولت فرانسه تقاضا کردند ژیل ژاکوب را تحویل نظام بدهد تا اعدامش کنند و صحیح و سالم پس بفرستند.
ژیل ژاکوب رئیس جشنواره فیلم کن در صفحه توییتر خود به این انتقادها پاسخ داد و نوشت: «این من بودم که با خانم حاتمی روبوسی کردم، زیرا او برای من نماد سینمای ایران است.» ولی دختر مصباح یزدی و خواهرزن جنتی گفتند: «این پیرمرد یهودی از طرف نتانیاهو مأمور بوده که جلوی دوربین با لیلا حاتمی زنا کند!»
طفلک، لیلای هنرمند که در فیلم برنده اسکار بازی درخشان داشت، گفت این آقا وارد نبود، موازین اسلامی را نمیشناخت، لُپّش را آورد جلو، من هم مجبور شدم بوسهای بزنم. اما طلاب حوزه علمیه گفتند فوتینا، ما کلاه سرمان نمیرود.
«لیلا حاتمی که عضو هیئتداوران بخش مسابقه جشنواره فیلم کن است در این نامه توضیح داده که ژیل ژاکوب، که حدود ۹۰ سال دارد به علت کهولت سن، مقررات جمهوری اسلامی را که برایش توضیح داده شده بود، فراموش کرده و بجای دست دادن، صورت خود را جلو برده و لیلا حاتمی هم برای احترام، گونه او را بوسیده است.»
از قضای روزگار در آن سال ۹۲ یا ۹۳، این ماجرا همزمان شد با درآمدن گند یک زنجیره دزدی و سوءاستفاده، که بنده خدایی این طنزینه را منتشر کرد:
بیت آخر اشاره دارد به اعدام شبانه و غافلگیرانه «مه آفرید خسروی» (متهم فساد اقتصادی) که قرار بود در دادگاه بعدی، افشاگری کند و همدستان خودش را لو بدهد.
سراینده ابیات بالا، امروز میفرماید: