روز پنجشنبه همزمان سه انفجار در شهر کابل پایتخت افغانستان، افراد زیادی را در خیابانها غرق در خون کرد.
در آغاز یک تروریست سوار بر موتورسیکلت اتوبوس حامل کارمندان وزارت معدن را مورد هدف قرار داد، که در نتیجه آن، به گفته مقامهای وزارت بهداشت افغانستان، هفت تن کشته و تعدادی نیز زخمی شدند. سپس یک انفجار دیگر نیز در منطقه صورت گرفته و پس از آن یک حمله کننده انتحاری یک خودروی مملو از مواد منفجره را در فاصله چهار- پنج کیلومتری این دو حادثه، در میان کاروان نیروهای خارجی منفجر کرد که آن حادثه نیز تلفات جانی داشته است.
هفته گذشته نیز حمله انتحاری دیگری در نزدیک در ورودی دانشگاه دولتی کابل، هشت دانشجو را به کام مرگ برد و چند تن دیگر را مجروح کرد. در کنار آن حوادث متعدد تروریستی در چند استان افغانستان در طی دو سه هفته گذشته رخ داده و دهها شهروند افغانستان را به کام مرگ برده است. هرچند طالبان مسئولیت بخشی از این حملات را بر عهده نگرفتهاند، اما مشخص است که گروه طالبان در پشت اکثریت این حملات تروریستی قرار دارند. براساس گزارشهایی که مقامهای امنیتی با رسانهها در میان گذاشتهاند. طالبان در تلاش بودند تا در سال ۱۳۹۸ بیش از ده استان افغانستان را به سقوط بکشانند. مشاور شورای امنیت افغانستان چند روز پیش در سفری که به استان پروان در شمال کابل داشت، گفته بود که طالبان حتی میخواستند کابل را نیز تصرف کنند. اینکه طالبان نتوانستند از آغاز سال جدید نه تنها استانهای افغانستان را تصرف کنند، بلکه تعدادی از شهرستانهای زیر کنترلشان را نیز از دست دادند، حاصل دو مساله مهم است. یکی گسترش فعالیتهای اطلاعاتی نیروهای امنیتی افغانستان و دیگری افزایش حملات هوایی کوبنده نیروهای نظامی افغانستان علیه طالبان است.
حکومت افغانستان با افزایش حملات هوایی علیه مواضع جنگی طالبان توانستهاند تا حد زیادی آنان را زمینگیر کنند. گفته میشود روزانه بیشتر از صد عملیات هوایی علیه مواضع طالبان از سوی نیروهای امنیتی هوایی افغانستان صورت میگیرد. به طور معمول طالبان وقتی زیر فشار بیشتر حملات خصوصا حملات هوایی که طالبان در مقابل دفع آن تا حد زیادی ناتوانند، قرار میگیرند، دست به فعالیتهای حاشیهای میزنند. به طور مثال حملات انتحاری تا حد زیادی کور، روشی مناسب برای مجبور ساختن حکومت برای کاهش حملات هوایی است. طالبان با استفاده از حملات انتحاری که در آن بیشتر از همه مردم عادی به قتل میرسند، افکارعمومی را علیه دولت بسیج میکنند و دولت را مجبور میسازند تا در قبال این حملات واکنش نشان دهد. مسلما کنترل و جلوگیری از انجام حملات انتحاری کاری سخت است و حتی عامل انتحاری اگر به مقصد اصلیاش هم نرسد خود را در یک گوشهای منفجر میکند. به همین دلیل طالبان به کرات از این روش برای کم کردن فشار حملات پیدرپی تصفیهای علیه خودشان استفاده کردهاند.
طالبان چرا مسئولیت بعضی حملات را بر عهده نمیگیرند؟
از زمانی که گروه داعش نیز در افغانستان برای خود جا پایی باز کرده است. طالبان بخشی از حملات انتحاری را بر عهده نمیگیرد. این روش پس از آن توسط طالبان استفاده شد که تلفات مردم عادی در بعضی از این حملات به شدت بالا رفت و تنفر افکارعمومی نسبت به طالبان بیشتر شد. از سوی دیگر بعضی اهداف که مورد حمله انتحاری قرار گرفته هیچگونه توجیه نظامی ندارد، زیرا این اهداف با انگیزههای غیر امنیتی مورد هجوم قرار میگیرد. مانند، حمله به مساجد اهل تشیع، کانونهای فرهنگی، اعتراضها و تظاهرات مدنی، مدارس و نهادهای غیرامنیتی.
بخشی از این حملات را داعش به دلیل رویکرد مشخص ضد مذهبیاش انجام میدهد. به طور مثال داعش حمله انتحاری علیه تظاهرات جنبش روشنایی که در ۲ مرداد سال ۱۳۹۵، که در آن دهها اعتراض کننده کشته شدند را برعهده گرفت. حالا طالبان به محض اینکه متوجه شوند در حملات تروریستیشان مردم عادی بیشتر تلفات دادهاند از پذیرفتن مسئولیت آن میگریزند. یک دلیل دیگر نیز این است که در توافقنامه قطر آمده است که هر دو طرف درگیر باید تلاش کنند که تلفات افراد عادی را به صفر برسانند. حالا که نهادهای حقوق بشری براساس گزارش جدید میگویند برای نخستین بار تلفات افراد عادی در اثر حملات دولت و نیروهای خارجی بیشتر از حملات مخالفان شده است، طالبان برای فرار از فشارهای بینالمللی و دور کردن انگشت اتهام حملات انتحاری به سویشان، مسئولیت این حملات را بر عهده نمیگیرد.
به هر صورت آنچه مشخص است این که فصل نبردهای رویاروی کم کم جای خود را به فصل حملات انتحاری میدهد. شیوهای که طالبان بیشتر از هر شیوه دیگر از آن میتوانند سود ببرند.