خودزنی در زیرزمین‌های جامعه ایران 

ایندیپندت فارسی صفحات مربوط به خودزنی جوان‌ها در فضای مجازی را بررسی کرده ‌است

بیشتر موارد خودزنی جوانان برای جلب توجه صورت می‌گیرد- ATTA KENARE / AFP

همدیگر را با واژه «خودزنی» پیدا می‌کنند. خودزنی برای آن‌ها مفهومی فراتر از یک ترکیب دو کلمه‌ای است. مدت‌هاست که مترادف است با سفری در زندگی شخصی آنها: دیده شدن و نوعی تنظیم هیجانات منفی. 

پیدا کردن آنها در فضای مجازی زمان‌بر نیست. در بسیاری از صفحات و کانال‌های تلگرامی از هم‌مسلکان خود می‌خواهند عکس‌های «خودزنی»‌هاشان را به اشتراک بگذارند؛ نوعی ترغیب زیرپوستی در جامعه‌ای که به زبان آوردن بسیاری از ناهنجاری‌های اجتماعی تابو است. چندتایی از این صفحات را که مرور کنید، متوجه چند نقطه اشتراک می‌شوید: صفحاتی پر از گلایه‌های عشقی، تهدید معشوق به خودکشی، و اعلام مداوم تنهایی. جالب آن که صفحاتی هم هستند که برای ترمیم آثار خودزنی تبلیغ می‌کنند. آنها هم پرمشتری هستند. 

این خودزنی‌ها عمدتا منجر به خودکشی نمی‌شوند و اصلا برای خودکشی هم انجام نمی‌شوند. اما زمینه‌ها و دلایل آن مورد بررسی روانشناسان و جامعه شناسان بسیاری قرار می‌گیرد.

سعیدپیوندی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه لورن فرانسه، می‌گوید مسایلی این‌چنینی در جامعه ایران پنهان نگاه داشته می‌شود و مورد بحث و برخورد علمی قرار نمی‌گیرد. انگار همه این معضلات در زیرزمینی در جامعه رخ می‌دهد که فقط عده معدودی به آن دسترسی دارند و جامعه در واقع توان نگاه کردن از روبه‌رو به این موارد و حوادث، ندارد. 

این جامعه‌شناس و استاد دانشگاه، در این باره که در سایر جوامع چه راهکارهایی برای حل مسایلی از این دست صورت گرفته است، به ایندپیندنت فارسی می‌گوید: «دولت و نهادهای عمومی در اروپا فضاهایی را به وجود آورده‌اند که جوانان و نوجوانانِ قربانی چنین معضلات یا آسیب‌هایی بتوانند با مراجعه به مراکز ایجاد شده برای درمان این معضلات و دریافت  مشاوره رایگان، کمک بگیرند. با این فرایند به آن‌ها کمک می‌شود تا از چنین دام‌هایی نجات پیدا کنند یا مورد سوء‌استفاده قرار نگیرند و قربانی چنین فشارهای روانی نباشند.» 

به گفته این جامعه‌شناس، هرچه رابطه مستقیم جامعه ایران با فضای مجازی بسته‌تر باشد و این فضاها محدود به فضای مخفی باشند، بروز چنین رفتارهایی هم شدیدتر می‌شود. به این معنا که تا وقتی جامعه این اتفاقات را نپذیرد و روی آن‌ها سرپوش بگذارد، انگار فقط صورت مسئله را جذف کرده‌ است. او معتقد است: «جوان‌های ایران مثل همه جوان‌های دنیا زندگی نمی‌کنند و محدودیت‌های زیادی دارند و مشکلات زیادی برای بیان خودشان و ارضای نیازهای خودشان دارند و در نتیجه، به کارها و کنش‌هایی روی می‌آورند که گاه در بقیه جاهای دنیا اصلا دیده نمی‌شود.»

سعید پیوندی با بیان این نکته که مدرسه و حکومت در ایران فضای مجازی و زندگی نوجوانان و جوانان را در آن فضا به رسمیت نمی‌شناسند و در مورد آن صحبت نمی‌کنند، می‌افزاید: «مثلا در کتاب‌های درسی امسال و بخش‌هایی در کتاب تعلیمات اجتماعی و سبک زندگی وجود دارد که دانش‌آموزان را از ورود به شبکه‌های مجازی باز می‌دارد و نگاه منفی در استفاده از شبکه‌های مجازی القاء می‌کند. در حالی که استفاده از فضای مجازی جزو زندگی این نوجوان‌ها و جوان‌ها است. در واقع سیستم آموزشی ایران نمی‌خواهد با این مفاهیم و پدیده‌های اجتماعی موجود به طور واقعی و رودررو برخورد کند. در نتیجه چنین برخوردی، فضای گفت‌وگو و بحث بسته می‌ماند و اتفاقاتی هم که در این فضا رخ می‌دهد، نمی‌تواند در جامعه مورد بحث و بررسی کارشناسی قرار بگیرد و جامعه و نظام آموزشی هم نمی‌تواند به این بچه‌ها کمک کند که قربانی چنین مسایلی نباشد.» 

آقای پیوندی با اشاره به این که بیشتر موارد خودزنی جوانان برای جلب توجه صورت می‌گیرد، در مورد دلایل جامعه‌شناختی خودزنی اضافه می‌کند: «در اروپا جامعه به خانواده‌ها در این خصوص هشدار می‌دهد و در رسانه‌های عمومی این موضوعات به طرز گسترده مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. با جوانان در مورد آن‌ها صحبت می‌شود. خلاء چنین گفت‌وگوها و بحث‌ها‌یی اما در ایران مشهود است. آنچه در ایران نیست، همین گفت‌وگوهای انتقادی و رودرو با نسل جوان و پدران و مادران آن‌هاست. برای آن که جوانان تبدیل به قربانیان این نوع حرکات افراطی و غیرعقلانی نشوند، نیاز فوری و ضروری است که در این خصوص صحبت شود. یکی از مسایلی که در ایران باعث می‌شود چنین گفت‌وگویی شکل نگیرد، عدم اعتماد بین نسل جوان و نهادهای عمومی، از جمله مدرسه است.» 

به گفته او، حرکات غیرعقلانی به این شکل در بین نوجوانان کاملا قابل فهم است، چون این افراد در سنی هستند که خطر می‌کنند و بسیاری از دوراندیشی‌هایی که شاید یک بزرگسال داشته باشد، ندارند. مهم آن است دریابیم که چه فضاهای اجتماعی سبب گسترش چنین رفتارهایی می‌شود. 

نظیر چنین اتفاقاتی در همه جای دنیا صورت واقعی زندگی بخشی از جوان‌ها و نوجوان‌ها است. اما آنچه ایران و سایر جوامع را در این خصوص متفاوت می‌کند، نوع مواجهه و برخورد با این پدیده‌های اجتماعی است. 

سعید پیوندی در این خصوص می‌گوید: « نظیر این اتفاقات جدید در همه دنیا در حال رخ دادن است، منتها مسئولان و مدارس و نهادهای آموزشی و نهادهای مشاوره و نهادهای جامعه‌پذیری در جوامع، با دقت زیاد این موارد را دنبال می‌کنند. آن‌ها می‌توانند به جوان‌ها کمک کنند تا این نوع رفتارها بین آن‌ها شیوع پیدا نکند و ابعاد وسیعی به خود نگیرد. نقش مدارس در این بین خیلی مهم است. این دقیقا همان حلقه گم‌شده در ایران است.»