رهبر فعلی ایران، در ابتدای انقلاب و پس از سفر به استان سیستان و بلوچستان گفته بود: «قسمتهای مرزی ایران از جمله سیستان و بلوچستان دچار محرومیتهای زیادی هستند و مورد بیمهری و غفلت دستگاه گذشته قرار گرفتهاند.» اما با وجود گذشت ۴۲ سال از حکومتداری روحانیون و رفتوآمد روسای جمهوری و مجلس به سیستان و بلوچستان، این استان پهناور تنها موفق به دریافت لقب «پایتخت محرومیت ایران» شده و هرساله شاهد کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از شهروندان بلوچ و اعتراضهای مردمی بوده است.
کشته شدن تعداد زیادی از سوختبران، افزایش چشمگیر آمار اعدامها و بازداشت و تهدید شهروندان بلوچ، در کنار رشد آمار محرومیت و فقر در این استان در ماههای اخیر بر شدت و میزان نگرانیها افزوده است.
آمار محرومیت در سیستان و بلوچستان
آمارها نشان میدهد ۸۵ درصد مردم سیستان و بلوچستان جزو دو دهک آخر درآمدی هستند و نزدیک به ۷۵ درصد آنان نیز زیر خط فقر زندگی میکنند. شرایط اشتغال و کارآفرینی در این استان، با آمار ۵۰ درصدی بیکاری، بسیار پایین است و در تمامی شاخصها از دیگر استانها عقب مانده است.
سهم درمان در این استان نیز با شاخص استاندارد در کشور فاصله زیادی دارد. برای مثال در سراوان و نیکشهر با نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر جمعیت، سرانه تختهای بیمارستان حدودا «نیم» است. یعنی بهازای هر هزار نفر، تنها «نصف تخت» در دسترس است. این در حالی است که بر اساس استانداردها باید بهازای هر هزار نفر، پنج تا هفت تخت بیمارستانی وجود داشته باشد و این سرانه برای کل کشور هم بین ۲.۵ تا ۲.۹ است.
سرانه جمعیت، وسعت و محرومیت، سه شاخص اصلی در تشخیص وضعیت توسعه یافتگی هر منطقه هستند. استان سیستان و بلوچستان با داشتن ۱۱ درصد وسعت کشور و ۳.۵ درصد از جمعیت کل ایران و آمارهای فوق، نامطلوبترین شرایط را در کشور دارد.
وقایع نگاری یک کشتار و اعتراضات پس از آن
دوشنبه چهارم اسفندماه، سیستان و بلوچستان در تب اعتراضی سوخت که دلیل آن کشته و زخمی شدن بیش از ۵۰ سوختبر جوان بلوچ در اثر شلیک مستقیم بود.
ماجرا از آنجا آغاز شد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آستانه اجرای طرحی به نام «رزاق» در سیستان و بلوچستان، مسیرهای تردد سوختبران محلی را با حفر گودال و قراردادن مانع، مسدود کرد. منابع محلی پیشتر گفته بودند اجرای این طرح هرچند به نام کمک به معیشت مردم است، اما با هدف کنترل فعالیت سوختبران در سیستان و بلوچستان انجام میشود. آنان همچنین اعتقاد داشتند این طرح با افزایش دامنه نفوذ و کنترل سپاه پاسداران بر معیشت مردم منطقه، به کنترل و سرکوب شهروندان بلوچ منجر خواهد شد.
با بسته شدن همه مسیرهای تردد سوختبران به پاکستان، این افراد روز دوشنبه، پنجم اسفندماه، در برابر «پایگاه شمسر» واقع در نقطه صفر مرزی سیرکان، مرز پاکستان در «بخش بمپشت دهستان حقآباد»، تجمع کردند و خواستار برداشته شدن محدودیتهای تردد شدند. ماموران نظامی مستقر در مرز با وجود پادرمیانی بزرگان، با این موضوع مخالفت کردند. با فشار معترضان، نخست تیراندازی هوایی انجام شد و با شکسته شدن دروازه مرزی، دستور شلیک مستقیم صادر شد. طبق اعلام کمپین بلوچ، در این روز ۱۰ نفر کشته و نزدیک به ۳۷ نفر زخمی شدند. منابع آگاه همچنین خبر دادند اکثر کشته و زخمیشدگان این واقعه جوانان زیر ۳۰ سال بودهاند.
ساعتی بعد در حالی اخبار و فیلمهای این حادثه در فضای مجازی منتشر شد که خانوادههای سوختبران جلو در بیمارستان سراوان تجمع کرده بودند. اوضاع زخمیها به دلیل فاصله زیاد محل واقعه تا بیمارستان وخیم اعلام شد و خانوادهها بهسختی توانستند از بستگان خود خبر بگیرند.
هجوم به فرمانداری سراوان؛ روز نخست پس از حادثه سراوان
روز بعد از واقعه شلیک به سوختبران، با انتشار وسیع اخبار و فیلمهای مربوط به حادثه پایگاه شمسر، مردم خشمگین و داغدار در شهر سراوان نخست یک دستگاه ماشین و کیوسک نیروی انتظامی را آتش زدند و سپس به ساختمان فرمانداری این شهر هجوم بردند و آن را تخریب کردند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پس از حمله به فرمانداری سراوان، مسئولان دولتی ایران با «اشرار» نامیدن معترضان و کتمان تعداد کشتهشدگان حادثه روز قبل، جلوی دوربینها ظاهر شدند. آنان مسئولیت شلیک به سوختبران را نپذیرفتند. محمدهادی مرعشی، معاون امنیتی انتظامی استاندار سیستان و بلوچستان، نخستین مقام سیاسی بود که با تایید کشته شدن تنها دو نفر از در حادثه پایگاه شمسر گفت: «یکی از این افراد با تیراندازی ماموران مرزی دولت پاکستان کشته شده است.»
او با اشاره به حمله به فرمانداری شهر سراوان تصریح کرد: برخی از افراد «پس از شکستن شیشههای فرمانداری متفرق شدند».
این مقام دولتی، «گروه جیشالعدل» و برخی «سودجویان» را به ایجاد اخلال در طرح «رزاق» که برای ساماندهی سوختبری در مناطق مرزی طراحی شده، متهم کرد و تنش و درگیریهای امروز سراوان را اقدامی «خرابکارانه» از سوی «گروههای ضدانقلاب» دانست.
در حالی که صحبت ملک فاضلی، نماینده مردم سراوان، مقامهای مذهبی از جمله امام جمعه اهل سنت زاهدان و شواهد و فیلمهای منتشر شده حاکی از کشتهشدن چندین جوان بلوچ در روز دوشنبه بود، استاندار سیستان و بلوچستان، فرمانده انتظامی و سرپرست فرمانداری سراوان، طی گفتوگو و نشست با افرادی که ادعا شد بزرگان طوایف و قبایل محلی بودند، رخ دادن این واقعه و انتشار اخبار آن در سطح جهانی را با تحرکات گروهای تروریستی مرتبط دانستند و ادعا کردند: « در این حادثه فقط دو نفر با شلیک مرزبانی پاکستان کشته شدند.»
رد ادعای مقامهای ایرانی از سوی رسانهها و مقامهای محلی پاکستان
منابع مطلع و روزنامههای مهم پاکستان از جمله «روزنامه ملت» نه تنها موضوع دخالت مرزبانی این کشور در کشتار سوختبران ایرانی در مرز را رد کردند که ضمن انتشار گفتوگویی با یکی از شهروندان این کشور که در این حادثه با اصابت گلوله زخمی شده بود، موضوع تیراندازی نیروهای نظامی ایران به سمت سوختبران در دو سوی مرز را بهروشنی تایید کردند.
ثناالله بلوچ، نماینده مجلس ایالتی پاکستان و عضو سابق مجلس سنای این کشور، در توییتی با محکوم کردن کشتار مردم بلوچ در مناطق مرزی، از دولت ایران خواست تا در این زمینه تحقیق صورت گیرد و «عاملان مرگ ۱۲ جوان»، مجازات شوند. وی هشتم اسفندماه نیز در گفتوگو با منبعی آگاه از طرح موضوع ادعای ایران در خصوص شلیک نیروهای مرزی پاکستان به سوختبران ایرانی در مجلس ایالتی این کشور خبر داد و گفت: « در صورتی که ایران به تیراندازی طرف پاکستانی مشکوک است، کمیسیون مشترکی برای تحقیق در این باره تشکیل دهد.»
از عصر دومین روز وقایع سیستان و بلوچستان، اعزام نیروی نظامی از استانهای همجوار از جمله کرمان، اصفهان و خراسان رضوی به این استان، واکنشهای مردمی و تلاش برای بستن مسیرهای مواصلاتی به سمت شهرهای این استان را در پی داشته است. به گفته مطلعان، تعداد کشتهها در این روز به ۱۵ نفر افزایش پیدا کرد.
از روز دوم اعتراضها با اخلال در شبکه اینترنت شهر سراوان و سپس تمام شهرها و مناطقی که اعتراضهای مردمی در آنجا شکل گرفته بود، نگرانیها در خصوص رخ دادن حوادثی مشابه سال ۹۸ هم بیشتر شد. آبانماه سال ۹۸، حکومت ایران به مدت دو روز اینترنت را در سراسر کشور قطع کرد و پس از آن اخبار کشته شدن یک هزار و ۵۰۰ نفر و سرکوب خونین مردم منتشر شد.
روز دوم و سوم پس از واقعه کشتار سوختبران در سراوان
بنا بر گزارشهای غیررسمی، روزهای ششم و هفتم اسفندماه مردم در شهرهای زاهدان، چابهار، ایرانشهر، مهرستان، دشتیاری، دزاپ، میرجاوه، راسک و کورین سرجنگل و چند و روستای دیگر در اعتراض به کشتار سراوان به خیابانها آمدند. بسیاری از کاسبان محلی مغازهها را بستند و شخصیتهای دینی و نهادهای بینالمللی در مورد این اتفاق بیانیه دادند. بعضی خواستار آرامش مردم بودند و بعضی دیگر از حکومت ایران خواستند موضوع را شفاف کند.
دولت آمریکا، سازمان دیدهبان حقوق بشر، عفو بینالملل، سازمان اقوام و ملل اقلیت لاهه، انجمن پاسداشت حقوق بشر، کمیساریای حقوق بشر سازمان ملل و شیرین عبادی در خصوص وقایع سراوان بیانیه دادند که در این میان، میشل بالچه کمیسرعالی حقوق بشر، ادعا کرد جمهوری اسلامی ایران از سه ماه پیش برای سرکوب اقلیتها در استانهای کردنشین، سیستان و بلوچستان و خوزستان، «یک کارزار ظاهرا هماهنگ» تدارک دیده است.
اما مقامهای نظامی و سیاسی در سیستان و بلوچستان روز ششم اسفند از پایان یافتن اعتراضها خبر داده بودند. گفته شد که اشرار دستگیر شده و قاچاقچیان سوخت به خانه بازگشتهاند. در صورتی که معترضان، مردم فقیر استان سیستان و بلوچستان بودند و کشتهشدگان هم سوختبرانی بودند که تنها ممر درآمدشان همین راه بود.
آغاز موج دستگیریها و تداوم اعتراضها در روز چهارم پس از واقعه سراوان
کمپین بلوچ از هفتم اسفندماه خبر داد که موجی از دستگیریها در این استان آغاز شده است. چهرههای دینی و ائمه جمعه اهل سنت تهدید شدهاند و نهادهای امنیتی، فعالان بلوچ را احضار کرده و در خصوص هرگونه اظهارنظر و یا شرکت در تجمعها و اعتراضها به آنان تذکر دادهاند.
روز جمعه هشتم اسفند، اخبار غیررسمی منتشر شده فعالان بلوچ، از ادامه اعتراضها حکایت داشت. وقایعی از جمله «به آتش کشیدن در ورودی بخشداری در بخش آشار، ادامه درگیریها در شهرهای دزاپ و خلع سلاح چند نظامی در این شهر، حرکت ادوات نظامی و خودروهای زرهی به سمت شهرهای ایرانشهر، زاهدان و سراوان، تجمع جلوی نهادهای دولتی شهر سراوان که با شلیک گاز اشکآور و گلولههای پلاستیکی و ساچمهای همراه بود، تداوم اخلال در شبکه اینترنت و سیگنالهای تلفن همراه و بسته شدن مسیر ترانزیتی چابهار به چنارک توسط معترضان بلوچ» گزارش شدند.
نگاهی به نقشه سیستان و بلوچستان نشان میدهد اعتراضهای مردمی در این استان با توجه به آمار تکاندهنده فقر، بیکاری، کودکهمسری، شهروندان بدون شناسنامه، فقر عمرانی و تحصیلی موضوع چندان عجیبی هم نیست. به خصوص آن که در ابتدای سال جاری، ۵۰ اقتصاددان با توجه به شرایط تحریم و اوضاع اقتصادی ایران، درباره شکلگیری اعتراضها در حاشیه شهرهای بزرگ و استانهای محروم تذکر داده بودند.
مردم در سیستان و بلوچستان حداقلِ معیشت و کار میخواهند، اما منتقدان میگویند که حکومت جمهوری اسلامی ایران هر بار با شلیک گلوله و سرکوب به درخواستهای آنان پاسخ داده است.