رژیم ایران بهخوبی میداند که دستیابی به بمب هستهای نمیتواند نوعی هدف تهدیدی و راهبردی نظامی محسوب شود، زیرا در عمل فرصتها برای کاربرد بمب هستهای شبهمعدوم است و ایران نمیتواند آن را علیه هیچ دولت و ملتی بهکار بَرَد. آمریکا بمب هستهای را در هیروشیما و ناگازاکی بهکار برد، اما تا امروز واشنگتن نتوانسته است خود را از ننگ آن برهاند.
پس مهمترین پرسشیکه اکنون مطرح میشود، این است که چرا ایران سعی دارد با این برگه نظامی بازنده بازی کند؟ پاسخ این است که ایران میخواهد این برگه نظامی بازنده را به یک برگه سیاسی برنده تبدیل کند و تا حد زیادی هم در این هدف موفق بوده است.
اظهارنظر درباره مذاکرات هستهای ایران با غرب در رسانهها و کشمکش در باره آن، در این اواخر، بهویژه پس از رویکار آمدن دولت جدید آمریکا و اصرار ایران مبنیبر رفع تحریمها یا کاستن از آنها تا کمترین حد ممکن، به اوج خود رسیده است، تا جایی که تلویزیونها، روزنامهها و سایر رسانهها، اغلب درحال پرداختن به تحولات مربوط به به برنامه هستهای ایراناند.
رژیم ایران که بر اساس شعار دشمنی و مبارزه با «استکبار جهانی» استوار است و نمیخواهد شکستخورده به نظر آید، توانسته است با تهدیدهای موهوم هستهای غرب را مشغول نگه دارد و بر تسلط خود بر منطقه کماکان ادامه دهد. ایران به بهانه مذاکرات، میزان تهدیدهای هستهای را بالا میبرد و در مقابل، غرب همه توجه خود را به این مسئله معطوف میدارد و متحدان خود را به فراموشی میسپارد.
اما زمانیکه بازی به آخر رسد و حقایق پشت پرده آشکار شود، خواهیم دید که تهران از برگه هستهای بهطور موقت دست برخواهد داشت تا در ازای آن، غرب هم از (مقابله با) پروژه منطقهای تهران چشم بپوشد. اما در مقابل، غرب جز یک مشت اظهارات لفظی هیچگونه واکنش عملی در برابر سرکشیهای ایران از خود نشان نخواهد داد؛ چنانچه از سال ۲۰۰۳ تا کنون چنین بوده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مذاکرات سرّی غرب با ایران درباره برنامه هستهای تهران، از سال ۲۰۰۳ آغاز شد و به امضای برجام در ۲۰۱۵ انجامید. در این مدت زمان طولانی که بیش از ۱۰ سال طول کشید، غرب درباره سیاستهای توسعهطلبانه تهران در منطقه راه اغماض و سکوت درپیش گرفت. در این مدت غرب توجه خود را تنها بر برنامه هستهای متمرکز کرد و ایران از طریق گروههای وابسته خود، قدمهایش را در منطقه محکمتر کرد و تسلط خود را در پایتختهاییکه مشاور خامنهای در ۲۰۱۵ از سیطره تهران بر آنها سخن گفته بود، گسترانید.
غرب مشغول برنامه هستهای ایران شد، یا بهعبارت دیگر، ایران غرب را بهعمد در برنامه هستهای مشغول نگه داشت؛ و غرب برخلاف منافع دولتها و ملتهای عربی متحد خود در منطقه، به ایران چراغ سبز نشان داد تا هرچه دلش میخواهد در منطقه انجام دهد.
چنین به نظر میرسد که اکنون همان سناریو در حال تکرار شدن است. البته رابطه میان تحولات پرونده هستهای ایران و سیاستهای توسعهطلبانه آن، کاملا روشن و آشکار شده است. ایران اکنون دوباره با برگه هستهای بازی میکند و آمریکا و اروپا را با تهدیدهای مرتبط به برنامه هستهای و موشکی خود سرگرم نگه میدارد و موازی با آن، شبهنظامیان وابستهاش در منطقه جولان میدهند و امنیت و ثبات را برهم میزنند.
البته غرب امنیت ملی خود را بر امنیت ملی دیگران اولویت میدهد، اما کشورهای منطقه هم حق دارند که اولویتهای خود را داشته باشند و بر امنیت ملی خود تمرکز کنند. خطر گروههای شبهنظامی وابسته به جمهوری اسلامی ایران در منطقه یک خطر جدی و بزرگ است. شمار افرادی که در حملههای این گروهها در منطقه عربی تاکنون کشته شدهاند، بهمراتب بیشتر از شمار افرادی است که روزی و درجایی با شلیک موشک جمهوری اسلامی کشته خواهند شد، آن هم موشکی که معلوم نیست شلیک شود، یا نشود.
اگر ایران از برگه مذاکرات هستهای با غرب به سود پروژه توسعهطلبی خود بهرهبرداری میکند و آن را در اولویت قرار میدهد، از دیدگاه کشورهای منطقه نیز پرداختن به پروژه توسعهطلبانه ایران در منطقه، نسبت به هر مذاکره دیگری در اولویت است.
از سوی دیگر، این مردم ایراناند که هزینه ماجراجوییهای رژیم حاکم بر آن را میپردازند. رژیم ایران میلیاردها دلار خرج برنامه هستهای کرد و در مقابل، آنچه بهدست آورد، تحریم و محاصره اقتصادی بود. اما زمانیکه پولهای مسدودشده ایران در نتیجه امضای برجام آزاد شد، تهران آنها را در کمک به شبهنظامیان وابسته خود در منطقه مصرف کرد.
پس در واقع این مردم ایراناند که برخلاف اراده خود، هزینه برنامه هستهای و پروژه توسعهطلبی رژیم ایران را از سرمایه و دارایی خود میپردازند. ایرانیها نه بمب هستهای میخواهند و نه تسلط منطقهای؛ آنها خواهان زندگی آرام و آبرومندانه، و طرفدار روابط دوستانه با همسایگان خودند. اما رژیم ایران گاهی زیر نام بازی هستهای و گاهی زیر نام سیاست توسعهطلبی، ایرانیها را گرسنه نگه داشته است و روابط آنها را با شرق و غرب جهان قطع کرده است.