رییسجمهور «پرزرقوبرق» و «تاچر فرانسوی»نامهای مستعاری بودند که هنگام حضور رسمی نیکلا سارکوزی در قلعه ویندزور و ملاقات با ملکه بریتانیا، روی رییسجمهوری سابق فرانسه نهاده شدند.
سال ۲۰۰۸ بود و رییس جدید دولت فرانسه غرق در شهرت خود به عنوان یک سیاستمدار محافظهکار تندرو و آماده شکستن قالبها بود.
دوران روشهای قدیمی به سرآمده بود. سارکوزی، کارلا برونی، سوپرمدل و خواننده پاپ را به عنوان همسر جدیدش در کنار خود داشت، و مصمم بود تا به سهم خود به سلبریتی بینالمللی رسانهها تبدیل شود.
سارکوزی همزمان با تکریم اقتصاد لیبرال به سبک مقتدرانهای که مارگارت تاچر در بریتانیای دهه ۱۹۸۰ انجام داده بود، درباره «گسستگی» از گذشته سخن گفت که میتوانست کشور دچار رکود او را به قرن ۲۱ بکشاند.
اکنون با وجود سقوط فاجعهبار از عرش، حیات سیاسی سارکوزی به پایان رسیده است، او یک مجرم محکوم است که حالا باید سالهای بسیاری را در تلاش برای خارج شدن از زندان صرف کند.
با در نظر گرفتن سوابق سارکوزی به عنوان یک وزیر کشور مرتجع، محکومیت او به دلیل رشوه دادن به یک قاضی تحقیرآمیز است.
سارکوزی غیر از آن که برای حکم سه سال حبس به اتهام فساد و اعمال نفوذ درخواست تجدیدنظر کرده، با دادگاههای جنایی دیگری نیز مواجه است؛ از جمله محاکمه بر سر اتهامهایی مبنی بر قبول میلیونها دلار پول از سرهنگ معمر قذافی، دیکتاتور سابق لیبی.
سارکوزی، در ابتدا با قذافی به عنوان یک دوست رفتار کرد، در سال ۲۰۰۷ او را برای دیداری رسمی به پاریس دعوت کرد، اما بعد با مداخلههای خونین در لیبی در سال ۲۰۰۱ که مستقیما به مرگ قذافی منجر شد، به او پشت کرد.
این ماجراجویی نظامی اکنون عامل اصلی در تبدیل لیبی واقع در شمال آفریقا به کشوری ورشکسته و پر از جنگسالاران و قاچاقچیان انسان، شناخته میشود.
این قطعا چیزی نبود که سارکوزی، قبل از آن که رییسجمهور شود، هنگامی که در حومه ۱۷ پاریس و سپس در حومه موسوم به «نویی-سور-سن» بزرگ میشد، پیشبینی کند.
نیکلا سارکوزی دِ ناگی-بوکسا، یک پسربچه کلاسیک کوچکجثه با بلندپروازیهای بزرگ بود. او همواره به دلیل قد کوتاهش ـ ۱۶۵ سانتیمتر بعد از پوشیدن کفشهای پاشنهدار- و همچنین تبار خارجیاش، مورد آزار و اذیت قرار میگرفت.
سیاست، برایش راهی بود برای عرض اندام. او یک بار اذعان داشت: «آنچه که امروز مرا به آنچه که هستم تبدیل کرده، مجموعهای است از تحقیرهایی که در کودکی کشیدم.»
او در نوجوانی وارد سیاست در سطح محلی شد، و وقتی به ۲۷ سالگی رسید، شهردار«نویی» شده بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
سارکوزی سپس «اتحادیه برای جنبش مردمی» را مصادره کرد ـ حزبی که به عنوان ابزاری برای ژاک شیراک، مربی و استاد او ایجاد شده بود- و از آن برای جلوهگری خود به عنوان آینده فرانسه استفاده کرد.
سارکوزی با به کارگیری نوعی چرخش که اول بار استراتژیستهای بلر در بریتانیا از آن استفاده کرده بودند، خود را به عنوان رهبری قادر به ایجاد یک فرانسه جدید، ارائه داد.
او وعده داد که اقتصاد راکد فرانسه را احیا کند، اشتغالزایی کند، قدرت اتحادیههایی که کشور را با برنامههای فوق سخاوتمندانه خود، ۳۵ ساعت کار در هفته، و دیگر مزایای یک کشور رفاهی تمامعیار فلج کرده بودند، کاهش دهد.
در واقع، برنامههای بزرگ سارکوزی کاملا خنثی شد. ریاستجمهوری تکدورهای او بیش از همه، به دلیل مسافرتها و تعطیلات پرزرقوبرق و پرهزینه او با کارلا برونی، همسر سومش، به یاد آورده میشود.
سارکوزی به محض این که به قدرت رسید، به خودش اضافه حقوق ۱۴۰ درصدی پاداش داد، که برابر است با حدود ۲۱۰ هزار پوند در ماه، اما این رقم از درآمد روزانه افراد بسیار ثروتمندی که خود را به محاصرهشان درآورده بود، کمتر بود.
بسیاری از این ثروتمندان به مناسبت پیروزی انتخاباتی او در ماه مه ۲۰۰۷، در رستوران تاریخی «فوکت» در خیابان شانزهلیزه پاریس حاضر شده بودند.
مولتی میلیاردرهایی چون برنارد آرنو، رییس امپراطوری کالاهای لوکس «الویاماچ» و ثروتمندترین مرد فرانسه، و دیگر چهرههای متنفذی چون مارتین بویگه، و وینسنت بولور از آن جمله بودند.
اولین سفر خارجی رسمی سارکوزی همراه با برونی، دیدار رسمی آنان از ویندزور و لندن بود. شکوه آن زمان آنها در کاخ الیزه، باعث میشد که آنان با لوئد شانزدهم و ملکه ماری آنتوانت مقایسه شوند.
اولین بار وقتی که معلوم شد سارکوزی و برونی روزانه ۶۰۰ پوند برای خرید گل هزینه میکنند، به او دستور دادند که هزینههایش را کنترل کند. همچنین به خانواده سارکوزی توصیه شد تا یک مهمانی سالانه در باغ، به مناسبت روز باستی را برگزار نکنند، زیرا ۶۰۰ هزار پوند در مهمانی قبلی خرج کرده بودند.
این ارقام بخشی از اولین حسابرسی دولتی بر هزینههای یک رهبر فرانسه پس از لویی شانزدهم بود، که خرجهای بیحدوحصرش یکی از دلایل انقلاب فرانسه به شمار میرود.
وقتی که سارکوزی و برونی تصمیم گرفتند یکی از هواپیماهای ریاست جمهوری فرانسه را تعمیر کنند، تنها ۵۰ هزار پوند برای یک فر جدید نان هزینه کردند، تنها به این دلیل که بتوانند تجربه هیجانانگیز نان باگت تازه را در هواپیمایی که با سرعت ۷۰۰ مایل در ساعت در حرکت است، داشته باشند.
نامهای امیدوارکنندهای چون «تاچر فرانسوی» بدون شک تا دوران پایانی ریاست جمهوری سارکوزی در ماه مه ۲۰۱۲ دیگر مضحک مینمود.
او جایش را به فرانسوا اولاند، سوسیالیستی واگذار کرد که گفته بود «از ثروتمندان متوفر است» و نرخ حداکثری مالیات ۷۵ درصدی را وعده داده بود.
تنها ظرف دو روز پس از آن که سارکوزی مصونیت ریاست جمهوری از پیگرد قانونی را در سال ۲۰۱۲ از دست داد، خانه او و برونی در پاریس مورد هجوم ماموران رسیدگیکننده به موارد تقلب قرار گرفت.
© The Independent