در تاریخ زنان تاثیرگذار ایرانی کم نیستند، اما به طور حتم فرح پهلوی یکی از مهمترین چهرههای زن تاثیرگذار در تاریخ معاصر ایران است. شهبانو فرح همراه تیزهوش و قوی محمدرضا شاه پهلوی در موارد متعددی از فرهنگ و هنر گرفته تا بهداشت عمومی و زنان، میراث خود را در جامعه ایران به یادگار گذاشته است.
او در بیست و دوم مهرماه سال ۱۳۱۷ در تهران متولد شد و پس از اتمام دوره دبیرستان در تهران راهی مدرسه معماری پاریس شد و در همانجا با اردشیر زاهدی آشنا شد که زمینه را برای ازدواج او با شاه فراهم کرد.
فرح پهلوی به رغم محدودیتهای سیاسی توانست از فرصتها استفاده کند و گامهای مهمی در جهت بهبود وضعیت زنان بردارد. او نمونه زنی آزاداندیش است که با سنتشکنی در جهت احقاق حقوق زنان پیشرفت.
اسدالله علم در مورد فرح دیبا گفته است:«میان شاه و ملکه در مواردی اختلاف نظرهایی وجود داشته است. از جمله شاه چندان از نزدیکی فرح با روشنفکران خرسند نبوده است. بخشی از روشنفکرانی که از حمایت فرح پهلوی برخوردار بودند، سپس در انقلاب و براندازی نظام شاهنشاهی مشارکت کردند.» اظهارات آقای علم در مورد آخرین ملکه ایران نشان دهنده این است که چطور فرح دیبا، به افکار مخالف احترام می گذاشت و آنان را همراهی و حمایت می کرد، کاری که برای یک زن در مقام ملکه بسیار دشوار و چالش برانگیز است.
او در مورد شکنجههایی که در ساواک انجام میشد نیز بسیار نگران بود و در این زمینه به شاه مشورت میداد.
مسایل فرهنگی هنری و توسعه آموزش و پرورش و بهداشت و درمان از دغدغه های ملکه ایران بود که برای بهبود آن فعالیت های فراوانی انجام داد.
(برای نمونه می توان به تاسیس و اداره ی نهاد هایی نظیر دانشگاه فرح پهلوی -دانشگاه الزهرا فعلی- دانشگاه فارابی، شورای عالی آموزش و پرورش، سازمان ملی پیشآهنگی - پیشآهنگی دختران، فرهنگستان علوم ایران، موسسه آسیایی دانشگاه پهلوی، بنیاد فرهنگ ایران، تئاتر شهر، انجمن ملی روابط فرهنگی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، انجمن شاهنشاهی فلسفه، فرهنگستان علوم ایران، بنیاد فرهنگی گفتگوی تمدنها، انجمن فیلارمونیک تهران، سازمان ملی فولکلور ایران، جمعیت بهزیستی ایران- سازمان بهزیستی فعلی- جمعیت حمایت آسیب دیدگان از سوختگی، جمعیت کمک به جذامیان، کنگره پزشکی ایران، بنگاه حمایت مادران و نوزادان، انجمن ملی حمایت کودکان و ده ها موسسات و نهاد های مختلف دیگر اشاره نمود)
اما فعالیت های فرح به دوران قبل از انقلاب منتهی نمی شود. فرح دیبا در سن ۸۱ سالگی در حالی که در تبعید بسر می برد، همچنان یکی از پرچمداران و حامی زنان و مادران داغدیده در ایران و در تبعید است. او بار سنگینی را بدوش می کشد. بار سیاسی و احساسی زنان و مردانی که برای داشتن زندگی بهتر انقلاب کردند و به آنها خیانت شد. بار آنهایی که مخالف انقلاب بودند و همچنان هستند. بار آن دسته از ایرانیانی که خواهان تغییر رژیم در ایران هستند و همچنان رویای روزی را دارند که بتوانند بدون شکنجه و درد در میهنشان زندگی کنند.
از همسران حاکمان فعلی جمهوری اسلامی چه خبر؟
همسران حاکمان فعلی ایران را به ندرت می شناسیم و هیچ خبری از آنها نیست. اگر تغییرات اندک و بسیار ناچیزی هم در وضعیت اسفناک زنان در ایران پس از انقلاب ایجاد شده، بایستی این تغییرات را مدیون مقاومت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی زنانی بدانیم که زندگی خود را در کف دست قرار داده اند و حتی تفاسیر دینی مردسالار و سنتی مردان صاحب قدرت را به چالش می کشند.
اما زنان ایرانی باید متوجه واقعیت دیگری نیز باشند، اینکه تغییرات فرهنگی و بهبود وضعیت بهداشت و درمان و همچنین بوجود آمدن شماری از بسترهای مقاومت فرهنگی و هنری در ایران بخاطر تلاش های زنانی چون فرح دیبا و دیگر زنان مخالف استبداد و نابرابری است.