پس از سرنگونی رژیم عمر البشیر در ۱۱ آوریل گذشته، سودان وارد نوسانات سیاسی شد. اما وقوع دو حادثه بزرگ در این اواخر ممکن است، در بیرون رفت سودان از این حالت و ورود به مرحله ثبات و استقرار کمک کند:
حادثه اول، دستیابی به توافق میان «ائتلاف نیروهای آزادی و تغییر» و «جبهه انقلابی سودان» در ۲۴ ژوئیه در آدیس آبابا است. هر دو طرف بر سر تشکیل هرچه سریعتر دولت غیرنظامی انتقالی، ساختار حکومت در دوره انتقالی، ساختار رهبری نیروهای آزادی، تغییر در دوره انتقالی و هموار کردن راه برای صلحی پایدار و فراگیر به توافق رسیدند. همچنین آنها در مورد یکسان کردن مواضع خود در خصوص توافق سیاسی که میان نیروهای آزادی و تغییر و شورای نظامی حاکم به امضا رسیده و درباره دستیابی به دیدگاه واحد در پیوند با اعلان قانون اساسی که مذاکره درباره آن در ۲۸ ژوئیه از سر گرفته شد، به توافق رسیدند.
توافق یادشده در آدیس آبابا، گام مهمی در راستای رسیدن به صلح و آرامش در سودان و توقف جنگهای سی ساله داخلی است که با روی کار آمدن رژیم عمر البشیر در دهه نود قرن گذشته مشتعل شده بود.
حادثه دوم، تلاش شماری از بقایای رژیم عمر البشیر برای کودتا است. چنانچه شورای نظامی حاکم افشا کرد، تعدادی از اعضای رژیم عمر البشیر متشکل از رئیس ستاد مشترک ارتش، سرلشکر هاشم عبد المطلب و شماری از افسران بلند پایه و تعدادی از مقامات غیر نظامی رژیم سابق از جمله علی کرتی (وزیر خارجه) و (زبیر احمد حسن) رئیس حرکت اسلامی میخواستند دست به کودتا بزنند، اما تلاششان به ناکامی انجامید. شورای نظامی حاکم، در پیوند با این کودتا، دو نوار تصویری منتشر کرد که در یکی، سرلشکر هاشم عبدالمطلب، اهداف کودتا را توضیح میدهد و در دومی به تلاش خود برای کودتا اعتراف میکند.
پس از شکست کودتا، شورای حاکم، افرادی را که در کودتا نقش داشتند، اعم از نظامی و غیر نظامی بازداشت کرد. اما انتظاری که معترضان و انقلابگران سودانی داشتند، این بود که این اقدام باید پیشتر از کودتا و به صورت فراگیر صورت میگرفت نه منحصر به کودتاچیان، تا دستگاه دولت به طور کلی از افراد رژیم فاسد پاکسازی میگردید. اما شورای نظامی حاکم تا وقوع کودتا هیچ اقدامی در این باره نکرد و اقدامی که پس از کودتا انجام داد، جزئی و محدود بود.
البته پاکسازی عناصر رژیمی که سی سال بر کشور حکم رانده و در بدنه دولت ریشه دوانیده و در فضای عمومی تأثیر گذاشته، مشکل و چالش برانگیز است. از این جهت، شورای نظامی حاکم، سعی میکند، مطابق با ضربالمثل عربی، چوب دستی را از وسط گرفته، رابطه خود را با هر دو طرف (انقلابگران و بقایای رژیم بشیر) نگه دارد تا در صورت لزوم بتواند به نفع خود استفاده کند. بر همین اساس بود که شورای نظامی به طور مخفیانه با سران رژیم سابق، ارتباط برقرار کرده از همکاری آنان بهره میبرد.
تکیه شورای نظامی، بر بقایای رژیم بشیر، دو عامل داشت: یکی بیتجربگی در سیاست و دوم، ترس از نفوذ و تاثیر آنان در دستگاه دولت و ارتش. اما گذشت زمان ناکام بودن این سیاست را به اثبات رساند و اقدامات متناقض نظامیان را آشکار کرد.
البته تعدادی از «فعالان فیسبوکی» پیشبینی کردهاند که بازداشتها به همین تعداد محدود نمانده، تمام سران رژیم سابق و فعالان سیاسی و حلقههای حزبی طرفدار آن را نیز در بر خواهد گرفت. اما با نگاه ژرف و ارزیابی واقعبینانه، میتوان گفت که این کار غیرممکن است؛ چون نظام سابق در طول سی سال زمامداری، مانند غده سرطانی، در همه لایههای جامعه در دولت و بیرون از دولت، نفوذ کرده و رهایی از آن مشکل و زمانگیر است.
برای اینکه بتوان سودان را از آثار منفی رژیم پاک و آسیبهای ناشی از آنرا جبران کرد، تنها راه حل، محاکمه سران رژیم سابق در دادگاههای عادلانه انتقالی و بر مبنای سازوکارهای عدالت انتقالی است.
در پایان میخواهم تأکید کنم که دو ماجرای یاد شده در بالا، یعنی توافق آدیس آبابا و کودتای ناکام بقایای رژیم سابق، ممکن است در خروج از نوسانات سیاسی پدید آمده در سودان پس از انقلاب، کمک کند، اما با وجود آن موانعی برای رسیدن به استقرار و ثبات کامل سیاسی وجود دارد که مستلزم هوشیاری و دلسوزی مسئولان سودانی است.
© IndependentArabia