امروز ۸ مارس، روز جهانی زنان است که در آن دستاوردهای زنان گرامی داشته میشود و اقدام برای شتاب دادن به تحقق برابری جنسیتی مطرح میشود. زمینه روز زن امسال «زنان در رهبری: دسترسی به آیندهای برابر در دنیای کووید-۱۹» است. نهاد «زنان سازمان ملل» که هماهنگی این کارزار را بر عهده دارد، همه را تشویق به استفاده از هشتگ «چالش را انتخاب کنید» (ChooseToChallenge) کرده است، بدین معنا که دنیایی که به چالش کشیده شود، دنیایی آگاه خواهد بود و بعد از به چالش کشیدن وضعیت جاری است که اوضاع تغییر خواهد کرد.
نابرابریهای جنسیتی، به ویژه در مناطق کوهستانی و جوامع راهنمای گردشگری آن، محسوس است. احتمالا قابل توجهترین مثال این امر نیز در نوک قله مرتفعترین کوه جهان یافت شود. در سال ۱۹۵۳، دو مرد به نامهای ادموند هیلاری و شرپا تنزینگ اولین افرادی بودند که به نوک قله اورست رسیدند، اما ۲۲ سال بعد بود که اولین زن، زنی ژاپنی به نام جونکو تابی، توانست بر آن قله بایستد. حتی امروز هم بهتقریب ۷۰ درصد اعضای باشگاه راهنمایان کوههای بریتانیا، که انجمنی ملی برای تعلیم و ارزیابی راهنماهای کوههای بریتانیا است، مرد هستند.
بهرغم این آمار ناهمگون، زنان در حال به چالش کشیدن سلطه مردان در این عرصه و پیدا کردن جای خود در کوهها هستند. بسیاری از آنان در میان اولین راهنمایان زن گردشگران در مناطق کوهستانی در کشورهای خود هستند که همواره باید سنتهای عمیقا فرهنگی و هنجارهای دیرینه این شغل را که طبق سنتی ادعا میشود این مشاغل و عرصهها فضایی برای حضور زنان نیست، به چالش گیرند.
سال گذشته افغانستان دوباره از طرف سازمان ملل به عنوان بدترین جای جهان برای زندگی زنان عنوان شد، چرا که حقوق زنان در این کشور به رسمیت شناخته نمیشود، زنان دسترسی کمی به آموزش دارند، و نرخ مرگ و میر مادران بالا است. اما این واقعیات باعث عقب نشستن فاطمه، اولین راهنمای گردشگری افغانستان، نشده است. او در یکی از محرومترین و دورافتادهترین نقاط افغانستان به نام لالوا سرجنگل در استان قر به دنیا آمد. چنان که در این مناطق باب است، او تا سن ۸ سالگی هنوز اجاره رفتن به مدرسه نداشت و به جای آن به چوپانی گله گاو و گوسفندان خانوادهاش پرداخت. او میگوید: «کار سختی بود، اما دویدن در این تپههای بلند دنبال حیوانات اولین جایی بود که مرا با هدایت و راهنمایی یک گروه آشنا کرد.»
تحصیل او تنها وقتی آغاز شد که خانوادهاش به خاطر حمله طالبان مجبور به ترک محل زندگی خود شدند و در محل جدید، سازمان خیریهای که برای پناهندگان امکانات فراهم میآورد، به او درسهایی رایگان پیشنهاد داد و او در آنجا زبان انگلیسی آموخت و بعدتر خود به دستیار معلم آن آموزشگاه بدل شد. او که به طبیعت زیبا و بناها و تاریخ غنی کشور خود میبالد، شروع به نوشتن بلاگی درباره راهها و سفر به مناطق تاریخی ملی کرد. آن بلاگ به زودی جلب توجه کرد و او خود مشغول راهنمایی گردشگران و بردن آنان به آن مناطق شد. وقتی از او پرسیده شد مکان محبوب او کجاست، پاسخ داد: «عاشق راهنمایی گردشگران در بامیان هستم، چون از نظر فرهنگی و تاریخی غنی است و مناظری زیبا برای گردشگری ارائه میکند.»
تصمیم فاطمه برای راهنمایی گردشگران مورد حمایت خانوادهاش قرار نگرفت، چون در افغانستان زنان از سفر بدون مردان منع میشوند. او میگوید: «وقتی اولین بار تصمیم گرفتم راهنمای گردشگران شوم، والدینم گفتند، به جهنم خواهی رفت»، اما حتی فشار آنان موجب توقف او نشد. او ادامه میدهد: «وقتی من زنان گردشگر را راهنمایی میکنم، به من امید میدهد. احساس دختر شجاعی را دارم و اعتماد به نفسم به من اجازه میدهد آرزوهای خود را دنبال کنم.»
فاطمه که فرد پیشروی راستین است، تاثیر مثبت اقدامات خود را در زمینه ترویج برابری جنسیتی در افغانستان میداند و میخواهد آژانسی گردشگری متشکل از زنان تاسیس کند. او میگوید: «فکر میکنم کسی هستم که افغانستان را برای زنان امنتر میکند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
جانگو لپچا، از بنگال غربی در هند، نیز راهنمای گردشگری در کوه است و او نیز اولین تجربه خود در کوهپیمایی را به خاطر شرایط خانوادهاش کسب کرد. او میگوید: «در دوران کودکی بدون وسائط حمل و نقل ما مجبور بودیم هر روز ساعتها پیادهروی کنیم.» خانم جانگو تنها راهنمای خانم گردشگری کوهها در شمال هند است؛ وضعیتی که طبیعتا با چالشهای خاص خود مواجه است. او میگوید: «گهگاه با مشکلاتی مواجه میشوم که به خاطر نبودِ رفتار حرفهای در میان مقامات است. به عنوان یک زن، همیشه سختتر است که مجوزهای لازم را دریافت کنید.»
در تاجیکستان، سفینا شوحیدروا، پس از آن که با دوستی فرانسوی به کوهپیمایی رفت، پیشه راهنمای گردشگری در کوه را برگزید و چند سال بعد با همان دوست، سازمان مردمنهاد «حرکت زنان در پامیر» را بنیان نهاد. این سازمان دختران پامیری را تعلیم میدهد تا راهنمای گردشگری در کوه شوند و سفرهایی را ترتیب میدهد که زنان و دختران را قادر به لذت بردن از کوهها میکند. گرچه او مفتخر به کار خود در حمایت از زنان برای لذت بردن از کوهستان است، اما میگوید بزرگترین دستاوردش این است که توانسته است تعادلی میان زندگی خانوادگی با حرفه عالی خود برقرار سازد. او میگوید: «بزرگترین دستاورد من این است که ازدواج کردهام و دو بچه کوچک دارم، اما باز هم میتوانم برای راهنمایی گردشگران به کوهها بروم که خیلی در جامعه ما غیرعادی است.»
این هر سه زن از سوی سازمان «مرزهای رام نشده» استخدام شدهاند که سازمانی گردشگری برای حمایت از ماجراجویی گردشگرانی است که به تفحص مناطق عمدتا دست نخورده جهان میروند. این سازمان که اغلب تنها آژانس مسافرتی مشغول در این کشورها است، اهمیت استخدام کارمندان خود از تمام گروههای قومی را درک کرده است و به مسئولیتِ خود در داشتن کارمندانی متشکل از زنان و مردان نیز آگاه است. این امر به گردشگران امکان میدهد تا تصور گستردهتری از زندگی افراد و فرهنگ کشوری که مشغول بازدید از آن هستند، به دست آورند و تجربهای غنیتر و کاملتر داشته باشند و در همین حین، باعث ترویج و تحقق برابری جنسیتی میشود.
این زنان که در جوامعی زندگی میکنند که کار کردن زنان به عنوان راهنمای گردشگران به سختی پذیرفته میشود، همچنین راهنمای راهی جدید برای کل جامعه هستند تا به زنان اجازه دهد آزادی بیشتری داشته باشند. همان طور که خانم جانگو میگوید: «هیچچیز الهام بخشتر از گروهی از زنان در حال کوهپیمایی در کوهستان نیست.»
© The Independent