لطفالله دژکام نماینده ولیفقیه در استان فارس و امامجمعه شهر شیراز گفته است: «روابط ایران با کشور چین مبتنی بر دستورات خداوند در سوره ممتحنه است.»
حائری شیرازی نماینده سابق ولیفقیه در استان فارس نیز روزگاری در خصوص تشکیل خانههای عفاف گفته بود: «این کار پایه و اساس دینی دارد.»
اینگونه اظهارنظرها روشنگر این است که پایه و اساس فکری شخصیتهای سیاسی و مذهبی در ایران برای تحلیل و توجیه مسائلی که پشتیبان منافع ایشان است، چه در امور معنوی و چه سیاسی و اقتصادی، با وام گرفتن از آنچه ایشان دستور الهی میدانند، مشترک بوده و یک چارچوب کلی برای روشنکردن تکلیف جامعه و یکسره کردن همه چیز دارد؛ «نادیدهگرفتن معرفت و درک عمومی از مسائل»
نقطه اشتراک حکومت ایران و حزب کمونیست چین
حزب کمونیست چین با نظام سرکوبی گسترده و یدی طولانی در سانسور، تضعیف حقوق اقلیتها و برقراری نظام استبدادی متکی بر اداره تک حزبی، پیش از آنکه توفیق در توسعه اقتصادی پیدا کند، روشی مشابه در طول چند دهه را برای مدیریت جامعه پیموده است.
اگر بازدیدی از «موزه کنگره ملی حزب کمونیست چین» در شهر شانگهای داشته باشید و تاریخ شکلگیری این حزب و تحول و تغییر در این جامعه را بهدقت در همین موزه بررسی کنید. بهروشنی درک خواهید کرد، آنچه نظر نمایندگان ولیفقیه و ولایت در ایران را با منافع حزب کمونیست چین در یک جهت قرار داده، نه دستور الهی که «میل به حکمرانی با سرکوب در جامعه به عنوان سادهترین روش، با هر قیمتی است. »
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اعتماد متقابل میان حکومت ایران به چین بیش از آنکه تضمین منافع ملی باشد، طبق دکترین «سرکوب و سانسور» بهعنوان راهحل مدیریت بحران و حفظ قدرت است.
وقتی پای میل به سرکوب و سوءاستفاده رسمی از منابع و اختیارات در میان باشد، شهر نو در ادبیات روحانیت میشود، خانه عفاف، ترویج نابرابری جنسیتی میشود، حفظ حقوق و عفت زن. چپاول سازمانیافته ثروت ملی و قاچاق سیستماتیک با عوامل تبهکاری میشود، تامین منابع برای مبارزه علیه استعمار جهانی و ایجاد شبکهای متشکل از گروههای شبهه نظامی و حمایت مالی از ایشان، در کنار همکاری با تبهکاران شناسنامهدار برای ترور و ربایش و قتل زنجیرهای مخالفان میشود، اقدام شرعی و عقد معاهده ۲۵ ساله اقتصادی با کشور چین کمونیست و حراج منافع ملی میشود؛ دستور قرآنی!
چهل و دوسال تاریخ تحریف
چهل و دو سال تاریخ حکومت جمهوری اسلامی ایران و حاکمیت روحانیت بر مردم، چه در روزهایی که جنگ با عراق به بهانه فتح قدس و رسیدن به عمق استراتژیک مذهبی در عراق در زمانی که باید تمام میشد و ادامه یافت تا چند صدهزار قربانی جنگ و ویرانی و میلیاردها دلار زیان روی دست مردم ایران بماند. چه دقیقاً همزمان با سخنرانی روحالله خمینی در خصوص اسلام رحمانی و انقلاب عدالتخواهانه، که بدون محاکمه مخالفان و عوامل حکومت قبل بر بام مدرسه رفاه اعدام میشدند. همواره یک اسم رمز داشته است. «عمل بر اساس دستورات قرآنی و ولایتفقیه برای جلب رضایت خداوند» استعارهای که در نهایت مبدعان آن و فرزندان و خانواده ایشان را در کنار دیگران، قربانی کرد و پس از این نیز تاریخ نشان خواهد داد که نتیجهای جزء این، در خصوص مدافعان امروز این احکام بار نخواهد آورد.
در این میان روشن است. همانطور که واگذاری امتیاز نفت به انگلستان در ایران برباد دهنده استقلال و غرور ملی ایرانیان به بهانه حفظ منافع ملی و تمامیت ارضی کشور بود. معامله حکومت ایران با چین بر سر منافع اقتصادی و ملی و واگذاری ۲۵ ساله منابع به نام ایستادگی برابر بیگانگان، تضعیف غرور ملی و واگذاری دارایی ایران به استعماری است که چپاول را به نام خدا و با حکم نمایندگان ولیفقیه قرار است، انجام دهد.
تفاهم نامه واگذاری ایران به شرط تملیک برای چین
بررسی مفاد تفاهمنامه ایران و چین روشنگر این است که اگر در طول چهار دهه گذشته، نفت، خاک، سرمایههای انسانی و آزادی مردم در مسیر زیادهخواهی استبدادی تباه شده است؛ این استبداد امروز بهصورت علنی مانده دارایی این ملت را با تهمانده شعارهای انقلابی خود واگذار کرده است.
گروهی از موافقان تفاهمنامه ۲۵ ساله که مشابه نمایندگان ولیفقیه آن را ضامن استقلال کشور برابر منافع غرب و آمریکا میدانند، نمیتوانند از پاسخگویی به این مسئله سرباز بزنند که در شرایطی چند ماه قبل فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آن را با عنوان «تنها در میان دوستان» تعبیر کرده بود، قرارداد با چین چگونه ضامن منافع ملی است و چین چگونه متحدی برای ایران است؟!
سرمایهگذاری چین در ایران و همکاری با کشوری که بزرگترین نقضکننده حقوق مسلمانان در جهان است؛ در شرایطی که آورده این کشور با عنوان سرمایه و تکنولوژی به ایران مهمترین دستاوردش، چپاول ارزان و در واقع واگذاری یکطرفه بهرهبرداری از منابع ملی به نفع چین و نتیجه آن تثبیت قدرت به نفع روسیه و چین در دو طرف پازل کنترل خصمانه و توسعه نظام سرکوب در خاورمیانه است، چگونه باعث توسعه ایران خواهد شد؟!
دستور قرآن یا تضعیف عزت و آبروی یک ملت
ولیفقیه در استان فارس گفته است: «دستور قرآن این است که با غیرمسلمان باید در چارچوب عزت و حفظ استقلال حرکت کرد، ما چهکار کنیم که آمریکا دست از دشمنی برنمیدارد؟ اساس ارتباط کشور ما با بقیه کشورها نیز همین مبناست.»
اما نمایندگان ولیفقیه در ایران پاسخ نمیدهند که تا امروز برای مثال در نبرد سوریه، بازی ایران در زمین منافع روسیه چه نتیجهای برای این کشور داشته است؟ در زمین عراق و یمن بازی ایران به نفع تثبیت حضور چین و روسیه بهعنوان سرمایهگذار و بهرهبردار اصلی از منابع خاورمیانه چه دامنهای از عمق استراتژیک را برای ایران ساخته، جز اجبار تندادن به معاهدهای خفتبار با چین!
نگاهی به تاریخ سیاسی ایران در این سالها روشنگر است که چین و روسیه هرگز، نه در دوران جنگ، نه در رقابتهای منطقهای، منافع ملی ایران را حتی به منافع کشورهای کوچک همسایه ترجیح ندادهاند.
برای مثال نگاهی به نظام تقسیم مرزهای آبی دریای خزر که حاصل تفاهم با روسیه است و وضعیت تجارت و معاملات ایران با چین طی یک سال گذشته که تا حد بسته شدن حسابهای بانکی تجار خردهپای ایرانی نیز پیش رفته، همه نشان میدهند «سفره پهن دارایی و غرور مردم ایران با چکمه و باطوم چینی و اسلحه روسی تامینکننده استقلال و عزت ملی برابر اروپا و آمریکا نیست.»