در ششم ماه آوریل جاری جانکربی، سخنگوی پنتاگون، به خبرنگاران گفت که داعش دیگر «تواناییهای قبلی خود را ندارد، اما این سازمان همچنان به عنوان تهدیدی برای جهان تلقی میشود و افزود که ما بر اساس دعوت متحدان عراقی خود، در عراق حضور داریم و به آنها مشاوره میدهیم».
اکنون این پرسش مطرح میشود که داعش تا چه میزانی به عنوان یک تهدید شناخته میشود و چگونه میتوان با آن مقابله کرد؟
پس از آنکه داعش آخرین سنگر خود را در نبرد «باغوز» در اوایل سال ۲۰۱۹، از دست داد، شکست «دولت خلافت» اعلام شد، اما درسال ۲۰۲۰، سوریه و عراق بار دیگر شاهد حملات متعدد داعش بودند و حضور داعش در افغانستان، پاکستان و مناطق وسیعی از قاره آفریقا گسترش یافت. با آنکه تعیین رقم دقیقی برای نیروی انسانی داعش دشوار است، اما شواهد بسیاری وجود دارد که نشان میدهد این سازمان آغاز به استقرار مجدد خود در خاورمیانه کرده است.
در حالی که در گذشته حملات تروریستی در منطقه به ندرت اتفاق میافتاد، در سال ۲۰۲۰، فعالیتهای داعش به طور قابل ملاحظهای افزایش یافت و این گروه با استفاده از اینترنت اقدام به جلب و جذب و سربازگیری کرد و توانست پول زیادی به دست آورد.
شکی نیست که در فرآیند احیای مجدد داعش و بازگشت فعالیتهای آن عوامل متعددی نقش دارند و از جمله میتوان به نحوه ارائه ایدئولوژی سازمان، بیثباتی مناطقی که داعش در آنها به فعالیت میپردازد، سیاستهای نادرست اتخاذ شده برای مقابله با تروریسم و بیماری همهگیر کرونا اشاره کرد که در حال حاضر سراسر جهان را در بحران فرو برده است.
جهان غرب بر این باور بود که سازمان داعش به دنبال از دست دادن مناطق تحت تصرفش در سال ۲۰۱۹، برای همیشه پایان خواهد یافت، در حالیکه داعش از دست دادن سرزمین را دستکم در کوتاهمدت به عنوان یک رخداد موقت در مبارزه فراگیر جهاد میداند و دستیابی به پیروزی در میدان نبرد برای این سازمان اهمیت کمتری نسبت به گسترش ایدئولوژی جهادی آن دارد.
البته ایدئولوژی داعش لزوما ماهیت مذهبی ندارد و آنچه به افراد انگیزه میدهد عوامل متعددی است که شامل امنیت، هویت، عدالت و ماجراجویی است. این گروه با ارائه طرح جایگزین برای جوانان، افراد محروم و بینوایان در جامعه، کسب محبوبیت میکند و این امر باعث میشود داعش بتواند از ناهنجاریها و بیدادگریهایی که مردم در هر نقطه از جهان با آن روبهرو میشوند، بهرهبرداری کند. در نتیجه داعش در ازای هر جنگجویی که کشته میشود، فرد دیگری را جذب میکند و با هر باختی در میدان نبرد، موفق به کسب پیروزی دیگری میشود. در واقع تا زمانیکه این ایدئولوژی زنده بماند، داعش همچنان در صدد بهرهبرداری از فرصتهای پیشرو خواهد بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شرایطی که در گذشته زمینه تاسیس داعش را در عراق و سوریه فراهم کرد هنوز هم ادامه دارد و به همین دلیل داعش توانست از خلأ امنیتی ناشی از حمله آمریکا به عراق و درگیریهای سوریه، ناهنجاریهای امنیتی، نارضایتیهای قومی و مذهبی و نابهسامانیهای حاکم در مرزهای کشورهای خاورمیانه استفاده کند.
عراق نیز به دلیل نرخ بالای بیکاری، فساد و کمبود خدمات اساسی ارائه شده از جانب دولت، شاهد ناآرامیهای داخلی است، افزون بر این که حضور شبهنظامیان طرفدار ایران که هدف از تشکیل آنها در آغاز، مبارزه با داعش بود، باعث ایجاد تنش بین گروههای سنی و شیعه در عراق میشود.
در سوریه نیز تعدد بازیگران داخلی و خارجی منجر به بیثباتی و ناپایداری اوضاع میشود و با توجه به نبود هیچ طرحی برای پایان دادن به بحران جنگ چه از طریق سیاسی و چه از طریق نظامی، وضعیت این کشور همچنان شکننده بوده و در معرض بازگشت داعش قرار دارد. از همینرو داعش سعی میکند با استفاده از تحولات شتابان این کشور فرصتی برای بازگشت فعال به سوریه پیدا کند.
البته برخی از سیاستهای مقابله با داعش، مانند جنگهای پهپادی و نحوه برخورد با زندانیان در ابوغریب و گوانتانامو، گفتمان «غرب متجاوز» را در تبلیغات داعش تقویت کرده است و عدم وجود یک استراتژی منسجم و یکپارچه، باعث ایجاد چنان بیثباتی و نابهسامانی شده است که زمینه را برای بهرهبرداری داعش فراهم کرده و در نتیجه، پیامدهای منفی جنگ علیه داعش بر دستاوردهای آن چیره شدهاند. علاوه بر آنکه تا به حال هیچ سیاست مشخصی در مورد زندانها و اردوگاههای آوارگان در مناطقی که در گذشته تحت تصرف داعش بود، وجود ندارد. اردوگاههایی مانند اردوگاه الهول در نزدیکی مرز سوریه و عراق که خانوادههای جنگجویان داعش در آن حضور دارند، دچار خشونت و ناهنجاریهای بسیاری هستند. این اردوگاه که شمار ساکنان آن بیش از ۷۰ هزار نفر تخمین زده میشود و بیشتر آنها را کودکان تشکیل میدهند، به عنوان یک «کانون افراطگرایی» شناخته میشود.
مسئولیت تامین امنیت در اردوگاهها به گروه کوچکی از نیروهای دموکراتیک سوریه واگذار شده است که توان مقابله با گسترش ایدئولوژی داعش را ندارند. سرنوشت بسیاری از جنگجویان خارجی در اردوگاهها در هالهای از ابهام قرار دارد، به ویژه این که کشورهای متبوع آنها از بازگشت این افراد امتناع میورزند.
در واقع نکات یادشده وضعیت منطقه را به بمب ساعتی تبدیل کرده است که هر لحظه ممکن است منفجر شود و مسیر بازگشت داعش را به عنوان گزینهای هموار کند که میتواند امنیت نسبی تودههای ستمدیده را که هیچ امیدواری در افق دید آنها پدیدار نیست، تامین کند.
از سوی دیگر، گسترش انتشار بیماری همهگیر کرونا فرصت بزرگی را در اختیار داعش قرار داد، زیرا دولتهای عراق و سوریه مشغول مقابله با این بیماری شدند و در نتیجه منابع مبارزه با داعش به شدت محدود شد.
هرچند احیای دوباره داعش ممکن است به دلیل محدودیتهای جهانی اِعمالشده به هدف جلوگیری از انتشار بیماری همهگیر کرونا همچون تشدید کنترل مرزها، تعلیق سفر و محدودیت استفاده از اماکن عمومی، کُند و تدریجی باشد، اما بیثباتی و تداوم دگرگونیها در عراق و سوریه، مزیت آشکار و فرصت مناسبی را برای این گروه ایجاد میکند. بدین ترتیب، عراق و سوریه به احتمال بسیار همچنان شاهد روند افزایشی حمله به نهادها و زیرساختهای خود خواهند بود، علاوه بر آن که گسترش همهگیری کرونا، شمار افراد حاشیهنشین و محروم را در سراسر جهان افزایش میدهد.
وقوع چنین رخدادی میتواند مسیر احیای قدرت و نفوذ داعش را هموار کند، به ویژه اگر این چالش با مشکلات اقتصادی همراه باشد و البته در این صورت، داعش میتواند با استفاده از نارضایتیها و ناهنجاریها تحمیل شده بر جامعه، تبلیغات خود را افزایش داده و به استخدام نیرو بپردازد، همانگونه که در آفریقا و آسیای جنوبی اتفاق افتاد.
در فرجام میتوان گفت که داعش هنوز هم یک تهدید واقعی به شمار میرود، بنابراین اگر جامعه جهانی قصد مبارزه موثر علیه این سازمان را داشته باشد و شکست نهایی آن را بخواهد، باید در راهبردی که برای دستیابی به این هدف دنبال میکند، تجدید نظر کند.