در تاریخ ایران کم نیستند زنان قدرتمندی که بر تخت سطلنت نشستند و تاج بر سر گذاشتند؛ پوراندخت، آذرمیدخت و... فردوسی آذرمیدخت را آزرم نامیده (این نام به معنی پیری ناپذیر است) که بر تخت مینشیند و تاج کیانی را بر سر میگذارد. اما دستکم در پانزده قرن گذشته هیچ زنی در ایران تاج بر سر نگذاشت جز یک نفر: شهبانو فرح پهلوی. او نخستین زن ایرانی بود که پس از این مدت طولانی در مراسمی رسمی تاجگذاری کرد.
برای قرنها، فقط فرمانروایان مرد ایران تاجگذاری میکردند تا اینکه محمدرضا شاه، فرح پهلوی را بهعنوان اولین شهبانوی ایران معرفی کرد. از آنجا که هیچ ملکه ایرانی طی قرنها تاجگذاری نکرده بود، تاج مناسبی هم برای این مراسم وجود نداشت.
تقریباً همه آنچه به بخش زنانه این مراسم مربوط میشد، باید از پایه طراحی و ساخته میشد. مهمترین آنهم البته تاج بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از بین ۵۰ پیشنهاد، سرانجام «ون کلیف و آرپلز» برای این کار انتخاب شد. این سازنده مشهور جواهرات، با چالش مهم دیگری هم روبهرو بود.
سنگهای تاج و سایر جواهرات مربوط به تاجگذاری باید از سنگهای موجود در گنجینه جواهرات سلطنتی ایران انتخاب میشدند و هیچ تکه جواهری هم نباید از ایران خارج میشد.
جواهرسازان فرانسوی
در سال ۱۸۹۵، استل آرپلز، دختر فروشنده سنگهای قیمتی، با آلفرد ون کلیف، پسر یک تاجر لاجورد و دلال الماس ازدواج کرد؛ و ثمره این ازدواج، تولد یک مزون در سال ۱۹۰۶ بود که نام هر دو آنها را دارد: Van Cleef & Arpels، آنها هنوز هم بوتیک افسانهای خود را در همان آدرس اولیه مغازه شماره ۲۲ خیابان Place Vendôme پاریس حفظ کردهاند.
مجله پرستیژ، روزهای ساخت تاج شهبانو را اینگونه توصیف میکند: «پیر آرپلز، در طی شش ماه ۲۴ سفر بین پاریس و تهران انجام داد. او روزها بین گنجینههای زیرزمین بانک مرکزی ایران وقت گذراند تا سرانجام آن چیزی را که دنبالش بود پیدا کرد.» همزمان، یک کارگاه کامل جواهرسازی هم در یکی از اتاقهای خزانهداری ملی بر پا کرد.
حاصل این تلاش شبانهروزی یک تاج بر بستر طلای سفید و یک کلاه مخمل سبز یشمی است که با ۳۸ زمرد، ۳۴ یاقوت، ۱۰۵ مروارید، ۱۴۴۶ الماس و یک زمرد ششضلعی تراشیده شده ۱۵۰ قیراطی تزئین شد.
همچنین یک جفت گوشواره و یک گردنبند بزرگ طلا و پلاتین هم متناسب با تاج برای روز تاجگذاری ساخته شدند.
شهبانو فرح پهلوی بارها از لحظهای که این تاج را در تاریخ ۴ آبان ۱۳۴۶ بر سر گذاشت با عنوان «تاجی که بر سر تمام زنان ایران گذاشته شد» یاد کرده است. او با بر سر گذاشتن این تاج اولین زنی شد که رسماً تا زمان بیستساله شدن ولیعهد که در آن زمان هفتساله بود، نایبالسلطنه ایران شد.
این امر به ملکه ایران این اختیار را میداد در صورتیکه سلطنت قبل از رسیدن به سن قانونی به ولیعهد منتقل شود، شهبانو، بهعنوان نایبالسلطنه ایران، از جانب او وظایف سلطنتی ازجمله فرماندهی قوای نظامی را بر عهده بگیرد.
البته این انتخاب هم در میان علمای مذهبی که حتی اعطای حق رأی به زنان را برنمیتابیدند و هم در میان نیروهای سیاسی محافظهکار مخالفین سرسختی داشت. تصور اینکه ایران تحت حکمرانی یک زن قرار گیرد برای بسیاری از سیاستمداران و مذهبیها پذیرفتنی نبود.
تعدادی از مورخان اعتقاد دارند اگر در زمان انقلاب اسلامی مخالفان محمدرضا شاه با انتقال قدرت به ولیعهد موافقت میکردند، ممکن بود در فاصله دوساله تا بیستسالگی ولیعهد، با نایبالسلطنه شدن شهبانو، در فاصله سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰، تاریخ ایران به گونه دیگری رقم میخورد.
تاجی که میتوانست کمک کند ایران، پس از قرنها، شاهد اولین حکمران زن باشد، امروز بهعنوان جزئی از تاریخ ایران در موزه جواهرات ملی در تهران نگهداری میشود.