کارشناسان بهداشتی در بریتانیا میگویند اشخاصی که بدون عامل شناخته شده دچار دردهای مزمن هستند نباید از داروهای ضد درد استفاده کنند.
انستیتوی ملی بهداشت و خدمات عالی مراقبتی بریتانیا (نایس) توصیه میکند که رواندرمانی و درمانهای جسمی باید جایگزین مصرف داروهای ضد درد شود.
راهنمای جدید دولت میگوید که دردهایی که علت آن روشن نیست باید با برنامههای ورزشی و روشهای رواندرمانی (سیبیتی) و ضد اضطراب (ایسیتی) درمان شود. توسل به طب سوزنی نیز در میان توصیههای درمانی «نایس» است.
در این راهنما گفته شده که افراد مبتلا به دردهای مزمن نباید از داروهای مسکن و ضد درد از جمله پاراسیتامول (استامینوفن) و ضدالتهاب بدون استروئید مثل «بنزودیازپین» یا حاوی مواد مخدر (اوپیوئیدی) استفاده کنند.
این نهاد نظارتی میگوید دلیل این توصیه پژوهشهایی است که نشان داده که اینگونه داروها «تاثیر تثبیتشده چندانی در تغییر کیفیت زندگی مردم و دردهای جسمی یا روانیشان ندارند، بلکه بیشتر به سلامتی آنها لطمه میزنند و احتمالا اعتیادآور نیز هستند.»
گمانه میرود که یک تا شش درصد شهروندان انگلستان (بخشی از بریتانیا) دچار دردهای مزمن اولیه هستند (دردهایی که در ابتدا با یک لطمه جسمی آغاز میشوند اما بهبود نمییابند). این عارضه دربیماریهایی از جمله «فایبرومیالژی»، سندروم دردهای پیچیده ناحیهای، میگرن مزمن، سندروم روده تحریکپذیر، و درد کمر بروز میکند.
دکتر پل کریسپ، مدیر مرکز راهنماییهای «نایس»، میگوید: «میخواهیم این راهنما تاثیری مثبت در زندگی افرادی که از دردهای مزمن رنج میبرند و خانوادههای آنها و پرستارانشان داشته باشد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
«این (راهنما) حاوی درک پیامد درد در زندگی فرد و اطرافیانش، و نکات مهمی برای بیمار است. این نخستین گام برای ایجاد مراقبتهای موثر و حمایتهایی است که درد او را به عنوان عارضه واقعی و خاص او میپذیرد.»
اما دکتر جاناتان ادواردز، استاد طب در دانشگاه یونیورسیتی کالج لندن، به ایندیپندنت گفت که به اعتقاد او این توصیه جدید «اشتباه» است.
او گفت: «یکی از توصیههای «نایس» استفاده نکردن از داروهای اوپیوئیدی (حاوی مواد مخدر) در دردهای مزمن است. این توصیه منطقی است، اما فکر میکنم تعمیم دادن آن به تمامی داروهای آنالژسیک اشتباه است.»
دکتر ادوارز گفت: «هیچ شاهد و مدرکی وجود ندارد که اینگونه داروها در درمان فرد موثر است، اما شواهد بسیاری در درست داریم که داروهای مسکن، درد را تسکین میدهند. نتایج ما ناشی از پژوهش در مورد بیمارانی است که با دارو و دارونما آزمایش شدهاند.»
فلیس ساوت وِل، گزارشگر آزاد اهل ناحیه «ساری» (در حومه جنوب غربی لندن)، دچار دردهای مزمن اولیه است. او به ایندیپندنت میگوید از پیامد توصیههای این راهنما بر نحوه درمانش، نگران است.
او میگوید: «(درمان) موثر از فرد به فرد متفاوت است، بنابراین توصیههای «نایس» در مورد داروهای ضد افسردگی و فعالیت بدنی همه خوب است، اما یک بیانیه کلی که بگوید اینها باید جایگزین داروهای ضد درد شود، تجربیات فردی و علل دردهای مزمن را نادیده می گیرد.»
ساوت ول در ادامه میگوید: «بیتردید، کیفیت زندگی من با مصرف داروهای ضد التهاب بدون استروئید برای عارضه فایبرومیالٰژی که به آن مبتلا هستم، بهبود یافت. حال دیگر کمتر با درد و خستگی شدید از خواب بیدار میشوم. به نظر من هیچ درمانی کامل نیست مگر آنکه به بیمار به عنوان یک فرد با نیازها و خصوصیات خاص او نگریسته شود. من به ترکیبی از داروهای ضد التهاب بدون استروئید، فعالیت بدنی و داروهای ضد افسردگی نیاز دارم تا بتوانم زندگی عادی و ساعات کار معمول داشته باشم و به روشنی فکر کنم. اگر فردی به داروی مسکن نیاز دارد، بیرحمانه است که او را به علت یک پژوهش که «شاهد و مدرک چندانی» برای تاثیر اینگونه داروها مشاهده نکرده وارائه نداده است، از این درمان محروم کرد، آن هم جایی که همه میدانند این مطالعات بالینی محدودیتهای خودشان را دارند.»
استیو، یک بیمار دیگر دچار دردهای مزمن اهل محله «لوییشام» در جنوب لندن، میگوید بدون مصرف دارو «باید احتمالا کارم را رها کنم.»
او به ایندیپندنت گفت: «نمیتوانم خودم را روزانه ساعتها پشت میز کار ببینم. روزهای بسیاری است که داروهای مسکن تعیین میکنند که میتوانم کار کنم یا نه. اگر بخواهم بدون دارو زندگی کنم، باید همههفته به درمانهای فیزیوتراپی، هیدروتراپی (درمان با آب)، طب سوزنی و ماساژ متوسل شوم. این درمانها نیز محدودیتهای خودشان را دارند. به عنوان یک بیمار، برخورد جدید «نایس» برایم دردآور است.»
استیو گفت: «من جز برخورداری از یک پزشک عمومی که دردم را میفهمد، و نیز دسترسی به دارو، هیچ حمایتی از نظام درمان عمومی بریتانیا ندیدهام. بنابراین به نظرم میرسد تنها چیزی که میتوانم (از نظام درمانی) بگیرم، این است که مرا از فهرست بیمارانش حذف کند. به عقیده من (درمان) این عوارض برای نظام درمانی راحت نیست و به همین دلیل عوارض بیماران را مورد سوال قرار میدهند.»
لورا الیوت، اهل شفیلد که با دردهای مزمن ناشی از عوارض بیماری خستگی مزمن (امای) و «ایدیاس» (بیماری ارثی که در آن غشای پروتئینی رشتههای عصبی از میان میروند) خانهنشین شده است، میگوید راهنمای جدید دولت «بسیار محدودکننده است.»
او به ایندیپندنت گفت: «واقعیت این است که درگیری با دردهای مزمن فرد را در انزوا قرار میدهد و فعالیتهایش را محدود میکند. پزشک باید از نزدیک با بیمارش کار کند تا این عوارض تخفیف یابند. بیمار باید از نزدیک تحت نظر باشد و به هر ابزاری دسترسی داشته باشد، نه این که داروهای مسکن از کسی که دچار دردهای مهارنشدنی است دریغ شود.»
نیک کاسکی، روانپزشک در بیمارستان دورست وابسته به بنیاد دانشگاهی نظام درمان عمومی بریتانیا، میگوید: «بیتردید، بیماران مبتلا به دردهای مزمن انتظاردارند بیماریشان به روشنی تشخیص داده شده و به گونهای موثر درمان شود. اما پیچیدگی اینگونه بیماریها و اینکه پزشکان عمومی و متخصصین آن را چالش تلقی میکنند، به معنی ناممکن شدن تشخیص و درمان است.»
دکتر کاسکی میگوید: «این راهنما بر اهمیت ارزیابی درست، انتخاب دقیق دارو، برنامههای ورزشی، درمانهای روانی و طب سوزنی برای بهبود وضعیت بیمار و نتیجه آن بر دردهای مزمن او، مهر تأکید میگذارد.»
© The Independent