ممکن است والتر ماندیل بازنده یکی از موفقترین انتخابات ریاستجمهوری در تاریخ ایالات متحده بوده باشد، اما از او به عنوان معاون رئیسجمهوری یاد خواهد شد که به آرامی تعبیر دیگری برای این مقام خلق کرد. او نخستین نامزد یک حزب عمده در انتخابات ریاستجمهوری بود که یک زن را به عنوان معاون خود انتخاب کرد. ماندیل یکی از خونگرمترین، محترمترین و افتادهترین شخصیتهایی بود که به صحنه سیاسی آمریکا پا نهاده است.
او که به تازگی در سن ۹۳ سالگی در مینه سوتا درگذشت، مملو از ارزشهای مدنی و وجدان اجتماعی یک ایالت دموکراتیک سنتی هممرز با کانادا بود که جمعیتش را عمدتا مهاجران کشورهای اسکاندیناوی و شمال اروپا تشکیل میداد. تبار شخص ماندیل نروژی و نام خانواگی اصلی او «موندال» بود. پدر ماندیل کشیش و مادرش معلم دبستان بود. او سالهای کودکیاش را در شهرهای کوچک جنوب مینه سوتا سپری کرد.
آن سالها در آمریکا رکود شدید اقتصادی وجود داشت و این اتفاق مرد جوان را به سوی حزب دموکرات جلب کرد. هدف ماندیل این بود که روزی یک حقوقدان بشود. او در سال ۱۹۵۶ از دانشکده حقوق مینه سوتا فارغالتحصیل شد. تا آن هنگام ماندیل دو سال را در ارتش ایالات متحده سپری کرده بود زیرا در آن زمان ارتش شهریه دانشکده حقوق افرادی را که در آن خدمت کرده بودند، میپرداخت. پدر و مادر ماندیل استطاعت پرداخت شهریه دانشگاه را نداشتند. از آن مهمتر، حرفه سیاسی ماندیل هماکنون نیز تحت حمایت هیوبرت هورِیشیوُ همفری، یک شخصیت سیاسی لیبرال برجسته در مینه سوتا، آغاز شده بود.
همفری و ماندیل ـ مراد و مرید ـ بستگی خانوادگی نداشتند اما با یکدیگر یک سلسله سیاسی تشکیل دادند که بیش از نیم قرن دوام آورد و پیامدی همیشگی بر سیاست کشور برجای گذاشت. هردوی آنها معتقد به ارزشهای لیبرالهای سنتی بودند اعتراضشان به روزولت و طرح «معامله جدید» (نیو دیل) او بود. ماندیل مدیریت نخستین کارزار انتخاباتی موفق همفری به سنای آمریکا را در سال ۱۹۴۸ مدیریت کرد و در سال ۱۹۶۴ که همفری از طرف لیندون جانسون به معاونت ریاستجمهوری منصوب شد، به پیشنهاد فرماندار مینه سوتا جایگزین او در سنا شد.
ماندیل بدون کمک دیگران در انتخابات مجدد سنا در سال ۱۹۶۶ و بار دیگر در سال ۱۹۷۲ پیروز شد، اما دوره سناتوریش در سال ۱۹۷۶ با تصمیم جیمی کارتر به انتخاب او به عنوان معاونش در سال ۱۹۷۶ به پایان رسید. حزب دموکرات در یک رقابت تنگاتنگ، تیم جمهوریخواه جرالد فورد و باب دول را شکست داد و ماندیل که تا آن هنگام جوانترین سناتور در تاریخ ایالات متحده بود، اکنون در ۴۹ سالگی یکی از جوانترین معاونان ریاستجمهوری آمریکا بود که در روز ۲۰ام ژانویه ۱۹۷۷ سوگند یاد میکرد.
تا آن هنگام، این سمت عمدتا تشریفاتی و اغلب مورد نفرت کسانی بود که به آن منصوب میشدند. اما کارتر مسئولیتهای بیشتری را به ماندیل واگذار کرد از جمله سخنگو، حلال مشکلات و مشاور نزدیک ریاستجمهوری. او نخستین معاون رئیسجمهور آمریکا بود که دفتر خود را در بخش غربی کاخ سفید برپا کرد و به همین ترتیب نخستین معاونی بود که به طور منظم با رئیسش قرار ناهار هفتگی داشت.
اما رابطه جدیدی که ماندیل با قله قدرت در دستگاه رهبری آمریکا برقرار کرده بود با شکست کارتر مقابل رونالد ریگان در نوامبر سال ۱۹۸۰ قطع شد. ماندیل برای مدت کوتاهی به حرفه وکالتش باز گشت اما خیلی پیش از آنکه نامزدیاش برای احراز مقام ریاستجمهوری رسما اعلام شود، چشمش به بزرگترین جایزه سیاسی آمریکا بود. او از سال ۱۹۸۴ با پول، ارتباطات و سازماندهیهایی بینظیر، نامزد قطعی حزب دموکرات برای رقابتهای ریاستجمهوری بود.
مدتی گری هارت، سناتور نوآور و جوان کلرادو، توانست توجه رایدهندگان را به سوی خود جلب کند اما نهایتا از صحنه محو شد. ماندیل در اشاره به ناتوانی هارت در ارائه سیاستهای روشن گفت: «گوشش کجاست (محتوای سیاستهایش چیست)؟» ماندیل در کنوانسیون سال ۱۹۸۴ (حزب دموکرات) در سانفرانسیسکو در دور نخست رایگیری به عنوان نامزد کارزار ریاستجمهوری انتخاب شد و سیاستهایش کاملا روشن بود. او به کنوانسیون گفت که مالیاتها را همانند رقیبش رونالد ریگان افزایش خواهد داد. «تنها تفاوت کار این است که رونالد ریگان آن را نمیگوید اما من گفتهام.»
ماندیل عناصر ارزشمندی به کارزار ریاستجمهوری آورد. او چهرهای شناخته شده با دسترسی به منابع بسیاری بود که به روشنی برای هواداران دموکراتها جذاب بود. اما در عین حال، برای بسیاری چهرهای کهنه متعلق به گذشته و یادآور روزهای ریاستجمهوری کارتر بود که بسیاری نمیخواستند به یاد بیاورند.
با این همه، ماندیل با انتخاب جرالدین فرارو، سناتور ایالت نیویورک، به عنوان معاون بالقوهاش گامی بیسابقه در جهان سیاست ایالات متحده برداشت. متاسفانه این حرکت مثبت به سرعت قربانی سوالاتی در مورد فعالیتهای مالی همسر فرارو شد و اوج گرفت.
اما کارزارهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا با نامزدهای معاونت برده یا باخته نمیشود. این رقابتی نامساوی میان ماندیل و ریگان بود. ماندیل در محافل خصوصی به شدت شوخطبع (و یکی از هواداران پروپا قرص مانتی پایتون) بود اما در کارزارهایش در آن پاییز جایی برای شوخطبعی نگذاشت. رفتار و سبک خشک او به او لقب «چوب نروژی» بخشید که بیتلها پیشتر در یکی از ترانههایشان به کار برده بودند.
در انتخاباتی که عمدتا توسط شبکههای تلویزیونی اداره میشود، تاکید ماندیل بر درستی و صداقت به راحتی تحت تاثیر فضای خوشبینانه و شاد رونالد ریگان قرار گرفت که به عنوان «ارتباطگر بزرگ» شناخته میشود. تصویری که ماندیل از خود داد، تصویر یک سیاستمدار خشک و قدیمی معتقد به اتحادیههای کارگری و دیگر گروههای فعال اجتماعی بود. او بیتردید قهرمان اقشار فقیر و در حاشیه مانده اجتماع بود. اما اغلب رایدهندگان آمریکایی خود را اعضای «طبقه متوسط» تلقی میکنند که در انتخابات سال ۱۹۸۴ در گروههای کثیر به رونالد ریگان رای دادند.
در جریان نخستین مناظره نامزدها و هنگامی که رونالد ریگان ۷۳ ساله سن خود را (با اجرایی مملو از ناتوانی) نشان داد، بارقه امیدی برای پیروزی ماندیل بروز کرد، اما در دومین مناظره ریگان بار دیگر سکان را به دست گرفت و به مزاح گفت نمیخواهد از جوانی و بیتجربگی رقیبش «یک مشکل» بسازد.
در واقعیت هرچند انتقادهایی که از کارزار ماندیل میشود قابل توجیه است اما به هر حال پیروزی دموکراتها در آن سال بسیار غیرمحتمل بود. قضاوت کلی در مورد عملکرد ریگان این بود که او موقعیت ایالات متحده را در جهان تقویت کرده و به اقتصاد سروسامان داده است. فرارو (نامزد معاونت ماندیل) چندان درخششی نداشت و بسیاری از دموکراتها معتقد بودند که لوید بِنستِن تگزاسی با محبوبیت فراوان در جنوب انتخاب بهتری بود. اما احتمالا حتی اگر شخص جورج واشنگتن هم در انتخابات شرکت میکرد، بازهم دموکراتها شکست میخوردند.
ماندیل در ۶ام نوامبر سال ۱۹۸۴ تنها در ایالت خود و ناحیه کلمبیا پیروز شد و الکترال کالج با ۵۲۵ رای مقابل ۱۳ رای علیه او تصمیم گرفت. این شکستی سنگین و بیسابقه برای حزب دموکرات بود که از زمان پیروزی فرانکلین روزولت جمهوریخواه بر اَلف لَندون در سال ۱۹۳۶ با تفاوت رای ۵۲ مقابل ۸ رای سابقه نداشت.
به دنبال شکست در انتخابات، ماندیل به کار در دفتر حقوقیاش در مینه سوتا بازگشت اما همچنان به فعالیتش در حزب دموکرات با دبیرکلی انستیتوی تازهتأسیس روابط بینالمللی حزب دموکرات ادامه داد. در سال ۱۹۹۳ والتر ماندیل در آخرین و غیرمنتظرهترین حرکت حرفهایش از طرف بیل کلینتون به سمت نخستین سفیر ایالات متحده در توکیو منصوب شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این انتصابی الهامبخش و پرثمر بود. ماندیل نهایت تلاش خود را برای درک پیچیدگیهای جامعه و سیاست ژاپن به کار گرفت. هرچند زبان ژاپنی نمیدانست اما با مهارت از تجربیاتش به عنوان نامزد سابق و معاون پیشین ریاستجمهوری استفاده کرد. ماندیل در برخورد با مسائل نگرانکنندهای چون سیاستهای حفاظتی بازرگانی ژاپن و اکراه این کشور در تطبیق نقش نظامی با قدرت اقتصادیاش، صراحت لهجه داشت اما هرگز از مرز ادب تجاوز نکرد. او همچنین از عذرخواهی ابایی نداشت که رفتاری ارزشمند در فرهنگ ژاپن است. در سال ۱۹۹۷ که این سمت را ترک کرد، «ماندروسان» (لقبی که ژاپنیها به ماندیل داده بودند) شخصیتی قابل احترام در میان ژاپنیها بود.
و این پایان کار بود. سفیر بازنشسته آمریکا بار دیگر به حرفه وکالتش در مینه سوتا و شخصیت وزین و برجسته حزب دموکرات و فرد مورد ستایش لیبرالها آنهم در عصری که تصویر لیبرالها خدشهدار شده بود، بازگشت. اما در اکتبر سال ۲۰۰۲ بار دیگر اما این بار برای آخرین بار ماندیل به خدمت احضار شد.
تا آن هنگام ردای «همفری-ماندیل» در مینه سوتا بر شانه «پل ولستون» ترقیخواه و عوامگرا انداخته شده بود که از کرسی قدیمی ماندیل در سنا دفاع کند. اما کمتر از دو هفته به انتخابات میاندورهای آن سال مانده، ولستون در یک سانحه هوایی کشته شد. دموکراتها از روی ناامیدی و ناگزیر برای جایگزینی او به ماندیل ۷۴ ساله روی آوردند.
اما مینه سوتای لیبرال تغییر کرده بود. این نام برجسته برای رایدهندگان جوانتر حومهنشین مفهومی نداشت و در نتیجه در روز پنجم نوامبر سال ۲۰۰۲، ماندیل با اکثریتی اندک به نورم کولمن جمهوریخواه باخت.
در سال ۲۰۰۸، ماندیل نامزدی هیلاری کلینتون را برای ریاستجمهوری تأیید کرد اما کمی بعد نظرش را در حمایت از نامزدی باراک اوباما تغییر داد.
والتر ماندیل در سال ۱۹۵۵ با «جوُن آدامز» ازدواج کرد. «جون» در طول خدمت ماندیل در کاخ سفید به دلیل تلاشهایش برای جلب حمایت بیشتر دولت از هنر «جون آو آرت (در اشاره به ژاندارک به زبان فرانسه)» لقب گرفت.
این دو صاحب دو پسر به نامهای تد و ویلیام و یک دختر به نام النور شدند. تد در سنای ایالتی مینه سوتا خدمت کرده و در سال ۱۹۹۸ در نامزدی حزب دموکرات برای احراز مقام فرمانداری مینه سوتا شکست خورد. ویلیام در مقام دستیار دادستان کل مشغول بود. النور حرفه گزارشگری را برای خود برگزید اما در سال ۲۰۱۱ بر اثر بیماری سرطان مغز درگذشت. «جون» در سال ۲۰۱۴ در سن ۸۳ سالگی فوت کرد.
والتر فردریک (فریتز) ماندیل، حقوقدان، سیاستمدار و دیپلمات متولد ژانویه ۱۹۲۸ در ۱۹ام آوریل ۲۰۲۱ دار فانی را وداع گفت.
روپرت کورنول در سال ۲۰۱۷ درگذشت.
© The Independent