یکی از آنها دو ساعت سفر کرد تا به یک کلیسای سیاهپوستان حمله کند، دیگری ده ساعت رانندگی کرد تا مشتریان یک سوپرمارکت را به رگبار ببندد که میدانست پر از افراد هیسپانیک و مکزیکی است. یکی از تپانچه نیمه اتوماتیک استفاده کرد، دیگری از تفنگ نیمه اتوماتیک.
هر دو متنهای نژادپرستانه در فضای آنلاین منتشر کردند و ادعا کردند که افراد رنگینپوست دارند کشور را کنترل میکنند. هر دو، مردانی ۲۱ ساله سفیدپوست بودند که - به گفته یکی از آنها - مصمم بودند که کشتار جمعی راه بیندازند.
دیلان روف، که در حمله به کلیسای متدیست آفریقایی امانوئل در شهر چارلستون ایالت کارولینای جنوبی در تابستان سال ۲۰۱۵ نه آمریکایی-آفریقایی را به قتل رساند و پاتریک کروسیوس، که به قتل ۲۲ نفر در تیراندازی به فروشگاه والمارت در الپاسو در اواخر هفته گذشته متهم است، شباهت بسیاری با هم دارند.
شباهت بین واکنشها به این کشتارهای دستهجمعی نیز بسیار جالب است. بسیاری تلاش میکنند که بگویند این کشتارها کار افراد منزوی دیوانه و متعصب است، کسانی که به تعبیر دونالد ترامپ «از نظر روانی به شدت مریضاند».
غالبا وقتی که این کشتارها ملت را شوکه میکند موضوع اختلال روانی مطرح میشود تا هیچ تفسیر دیگری نشود و رسانهها عوامل و مسائل دیگری را مطرح نکنند. اما مطالعات نشان داده است که بخش بسیار کمی از رویدادهای خشونتآمیز صرفا به اختلال روانی مربوط میشود.
در عوض، مطرح کردن اختلال روانی یک حقیقت ساده را بهراحتی پنهان میکند: ایالات متحده سابقهای طولانی و شرمآور در زمینه برتریطلبی سفیدپوستان و خشونت نژادپرستانه دارد که بسیاری در اینجا سعی میکنند آن را نادیده بگیرند یا انکار کنند. در واقع، بنیان این کشور بر این عقیده تأسیس شده که سفیدپوستان اینجا هستند تا حکومت و کنترل را در دست داشته باشند.
اگر برای اثبات این تسلط نیاز به خشونت باشد، خواه از طریق جنگ، حفظ بردهداری، پاکسازی قومی بومیها، یا کشتار هزاران سیاهپوست در سالهای پس از پروژه ناکام «بازسازی ایالات متحده»، بسیاری با جان و دل آمادهاند که این خشونت را انجام دهند.
در سالهای پس از حملات یازده سپتامبر، سازمانهایی مانند اف.بی.آی بیش از حد بر مقابله با تهدید تروریسم اسلامگرایان خارجی تمرکز کردهاند. اما آمار و اطلاعات نشان میدهد که تروریسم داخلی، که مدام توسط سفیدپوستان برتریطلب راست افراطی صورت می گیرد، بسیار بیشتر از هر عامل دیگری منشأ خشونت مرگبار است.
اتحادیه مبارزه با بدنامسازی، که یک سازمان ملی نظارت بر جنایات ناشی از نفرت است، میگوید شمار قتلهایی که افراطگرایان راستگرا در سال ۲۰۱۸ مرتکب شدهاند از ۱۹۹۵ تا این سال بیشتر از هر سال دیگری بوده است. در سال ۱۹۹۵ جوان سفید پوست، تیموتی مکوی، ساختمان فدرال شهر اوکلاهما را منفجر کرد، که تا امروز بدترین حادثه تروریسم داخلی در این کشور بوده است. طبق گزارش مجله «آتلانتیک» در یک دهه گذشته، حدود سه چهارم قتلهای مربوط به افراطگرایی توسط افراطیون راستگرای داخلی انجام شده است و یک چهارم کار افراطیون اسلامی بوده است.
طبیعی است که افرادی مانند کریستوفر رای، رئیس اف.بی.آی و ترامپ ادعا کنند مشکلی به اسم افراطگرایی سفیدپوستان در سطح جهانی یا ملی وجود ندارد، همانطور که رئیسجمهور در ماه مارس در پی حمله به چند مسجد در نیوزلند که به مرگ ۵۰ مسلمان منجر شد ادعا کرد چنین مشکلی وجود ندارد، در حالی گفته میشود عامل کشتار الپاسو این حمله را تحسین کرده بود.
در واقع، برتریطلبان سفیدپوست مانند آنهایی که در شارلوتزویل خشونت مرگبار از خود نشان دادند، و تالارهای گفتگوی سایتهایی مانند «دیلی استورمر» را اشغال کردهاند، یا افراد دیگری که در منطقه مشهور به «استحکامات آمریکایی» در شمال شرقی ایالت واشنگتن اسلحه انبار میکنند، همانطور که خودشان اعتراف خواهند کرد، با رئیس جمهور شدن ترامپ جرأت پیدا کردهاند. بخش عمدهای از ادبیات ترامپ، مانند «یورش» مهاجران ، مشابه ادبیات بسیاری از گروهها است.
برای بسیاری، صحبت در مورد نژادپرستی یک چالش به نظر میرسد. هفته گذشته در پرواز به الپاسو، من در کنار یک زن سفیدپوست اهل این شهر، که حامی رئیس جمهور بود، نشسته بودم. او گفت دوباره به ترامپ رأی خواهد داد.
این زن گفت برخی از مناظرههای دموکراتها را دیده و عملکرد کمالا هریس او را تحت تأثیر قرار داده است. او گفت، هرگز نمیتواند به سناتور کالیفرنیا رأی بدهد، زیرا او به نوعی از پرداخت غرامت به قربانیان بردهداری حمایت کرده است. من پرسیدم آیا چنین بحثهایی که اذعان میکنند بخش عمدهای از ثروت و سلطه جهانی آمریکا حاصل زحمات بردههاست به نفع این کشور نیست، آن هم در حالی که هیچگونه خسارت مالی بابت آن پرداخت نمیشود؟
او در پاسخ من گفت، «آیا ما همه در مقابل گناهان پدرانمان مسئول هستیم؟ تا کجا میخواهید به عقب برگردید؟» سپس او به مطالعه کتابی که دستش بود ادامه داد.
این درست نیست که همه آمریکاییها نمیخواهند در مورد نژادپرستی یا برتریطلبی سفیدپوستان صحبت کنند. این آمریکاییهای سفیدپوست هستند که تا حد زیادی از چنین بحثهایی فرار میکنند.
روز چهارشنبه، همزمان با پرواز دونالد ترامپ به الپاسو برای ادای احترام به قربانیان، کوری بوکر، سناتور آمریکایی-آفریقایی از نیوجرسی که در صدد به چالش کشیدن رئیس جمهور در انتخابات سال ۲۰۲۰ است، در مورد نفرت، نژادپرستی و خشونت سخنرانی کرد. سخنرانی او در محل کلیسای چارلستون که بین مردم محلی به مادر امانوئل معروف است، و چهار سال پیش هدف حمله نژادپرستانه قرار گرفت، برگزار شد.
بوکر گفت «در طول تاریخ آمریکا برتریطلبی سفیدپوستان همیشە یک معضل بود است - اگرچه همیشه آشکار نبوده است، اما چندان هم پنهان نیست.»
سکوت در برابر این بیعدالتی یک انتخاب است. منفعل بودن نوعی همدستی با مجرم است. نادیده گرفتن نفرت، حمایت از آن است. این نوعی سوءاستفاده از مفهوم تحمل و تسامح است.
او در ادامه گفت «همانگونه که برتریطلبی سفیدپوستان در قالب اعمال تروریستی وحشتناک و خطرناک نمود پیدا میکند، اغلب اوقات غفلت آگاهانه یا تحمل خطرناک وجود آن در جامعه ما نیز به تداوم آن کمک میکند».
© The Independent